1. an open-air theater
تئاتر در هوای آزاد
2. Working in the open air has made him very healthy.
[ترجمه ترگمان]کار کردن در هوای آزاد او را بسیار سالم کرده است
[ترجمه گوگل]کار در هوای آزاد او را بسیار سالم ساخته است
3. Take exercise in the open air.
[ترجمه ترگمان]در هوای آزاد ورزش کنید
[ترجمه گوگل]ورزش را در هوای آزاد انجام دهید
4. She suggested a walk in the open air and he readily agreed.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که در هوای آزاد راه برود و با کمال میل موافقت کرد
[ترجمه گوگل]او یک پیاده روی در هوای آزاد را پیشنهاد کرد و به راحتی موافقت کرد
5. The market is held in the open air.
[ترجمه ترگمان]بازار در هوای آزاد برگزار می شود
[ترجمه گوگل]بازار در هوای آزاد برگزار می شود
6. Traditionally wood was seasoned in the open air.
[ترجمه ترگمان]قبلا چوب در هوای آزاد چاشنی زده بود
[ترجمه گوگل]به طور سنتی چوب در هوای آزاد چیده شد
7. The dancing was outside, in the open air.
[ترجمه ترگمان]رقص در هوای آزاد، بیرون بود
[ترجمه گوگل]رقص در خارج از منزل بود، در هوای آزاد
8. Discomfort in the open air was far preferable to him.
[ترجمه ترگمان]Discomfort در هوای آزاد بسیار بهتر از او بود
[ترجمه گوگل]ناراحتی در هوای آزاد به او تعلق داشت
9. The verdant setting of these open air concerts was ideal.
[ترجمه ترگمان]فضای سبز و خرم این کنسرت های هوای آزاد ایده آل بود
[ترجمه گوگل]تنظیم آرواره این کنسرتهای هوای آزاد ایده آل بود
10. Think of the plaza as an open air reception hall.
[ترجمه ترگمان]به پلازا به میدان پذیرایی هوای آزاد فکر کن
[ترجمه گوگل]از میدان به عنوان سالن پذیرایی در هوای آزاد فکر کنید
11. Mexicans traditionally dry chillies in the open air.
[ترجمه ترگمان]مکزیکی ها به طور سنتی فلفل چیلی را در هوای آزاد خشک می کنند
[ترجمه گوگل]مکزیکی ها به طور سنتی چیلی را در هوای آزاد خشک می کنند
12. Free activities: Open air brass band concerts are very popular and are held on a regular basis.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های آزاد: کنسرت های موسیقی روباز بسیار محبوب هستند و به طور مرتب برگزار می شوند
[ترجمه گوگل]فعالیت های آزاد کنسرت گروه های موسیقی پرفروش بسیار محبوب هستند و به صورت منظم برگزار می شوند
13. For example in the open air or where a temporary problem necessitates urgent remedy.
[ترجمه ترگمان]برای مثال در هوای آزاد و یا در جایی که یک مشکل موقتی نیاز به درمان فوری دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال در هوای آزاد یا جایی که یک مشکل موقت نیاز به درمان فوری دارد
14. It was nice to be out in the open air after being stuck in the office all day.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوب بود که بعد از اینکه تمام روز را در دفتر زندانی بودم، در هوای آزاد باشم
[ترجمه گوگل]پس از بستن در دفتر تمام روز، در هوای آزاد بود