1. identity card
کارت شناسایی
2. identity function
تابع همانی،تابع متحد
3. identity permutation
جایگشت یکه
4. his identity has not yet been revealed
هنوز هویت او افشا نشده است.
5. mistaken identity
اشتباه در تعیین هویت،هویت عوضی
6. mistaken identity
هویت عوضی
7. algebraic identity
اتحاد جبری
8. groups united by identity of purpose
گروه هایی که یگانگی هدف آنان را متحد می کند
9. no proof of identity is needed
نیازی به اثبات هویت نیست.
10. two persons whose identity is not known
دو نفر که هویت آنها معلوم نیست
11. uncertainty shrouds the identity of the corpse
غباری از ابهام هویت آن نعش را پوشانده است.
12. nobody could discover his identity
هیچ کس نتوانست به هویت او پی ببرد.
13. the revelation of his identity
آشکارسازی هویت او
14. to hide one's real identity
هویت واقعی خود را مخفی نگهداشتن
15. he tried to conceal his real identity
او کوشید هویت واقعی خود را پنهان کند.
16. The man's identity was being kept secret while he was helping police with enquiries.
[ترجمه ترگمان]هویت مرد در حالی که او داشت به پلیس کمک می کرد تا پرس و جو کند، مخفی نگه داشته شده بود
[ترجمه گوگل]هویت او در حالی که او به پلیس با سوالات کمک می کرد مخفی نگه داشته شد
17. The only clue to the identity of the murderer was a half-smoked cigarette.
[ترجمه ترگمان]تنها سرنخ هویت قاتل سیگاری بود
[ترجمه گوگل]تنها نشانه ای از هویت قاتل سیگار نیمه دودی بود
18. He had to conceal his identity to escape the police.
[ترجمه ترگمان]اون باید هویتش رو مخفی می کرد تا از پلیس فرار کنه
[ترجمه گوگل]او مجبور شد هویت خود را برای فرار از پلیس پنهان کند
19. He was discovered living under an assumed identity in South America.
[ترجمه ترگمان]او کشف شد که در آمریکای جنوبی تحت یک هویت فرض شده زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او در زیر یک هویت پیشنهادی در آمریکای جنوبی کشف شد
20. Employees must show their identity cards at the gate.
[ترجمه ترگمان]کارکنان باید کارت های شناسایی خود را در دروازه نشان دهند
[ترجمه گوگل]کارمندان باید کارت شناسایی خود را در دروازه نشان دهند
21. The police held an identity parade.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک رژه نظامی را برگزار کرد
[ترجمه گوگل]پلیس یک رژه هویت برگزار کرد
22. The thief used a false identity.
[ترجمه ترگمان]دزد از هویت اشتباهی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]دزد از هویت کاذب استفاده کرد
23. The police are still uncertain of the murderer's identity.
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز از هویت قاتل مطمئن نیست
[ترجمه گوگل]پلیس هنوز هویت قاتلان را از دست داده است
24. The police are still uncertain of the casualty's identity.
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز از هویت این حادثه مطمئن نیست
[ترجمه گوگل]پلیس هنوز هویت تلفات را نادیده گرفته است
25. The identity of the killer is still unknown.
[ترجمه ترگمان]هویت قاتل هنوز نامشخصه
[ترجمه گوگل]هویت قاتل هنوز ناشناخته است
26. There is no clue to the identity of the thief.
[ترجمه ترگمان]هیچ سرنخی از هویت دزد نیست
[ترجمه گوگل]هویت دزد هیچ سرنخی وجود ندارد