کلمه جو
صفحه اصلی

back end

انگلیسی به فارسی

عقب پایان


انگلیسی به انگلیسی

• computer program that performs background tasks (support program for a computer system, such as a database)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] خادم . - عقبه - بخشی از یک سیستم کامپیوتری که مستقیما" با کاربر سروکار ندارد. مثلا" یک سیستم پایگاه داده ای جاری بر روی یک کامپیوتر بزرگ عقبه سیستم است . در حالی که ریز کامپیوترهای مورد استفاده به وسیله آنها برای دسترسی به سیستم جلودار سیستم هستند .
[برق و الکترونیک] بخش آخر مرحله ی پایانی تولید به مراحل خاصی از تولید نیمرساناها شامل بسته بندی، سوزاندن آزمایشی، آزمایش محیطی اطلاق می شود.

جملات نمونه

1. The door in the back end of the tractor-shed was off this.
[ترجمه ترگمان]در پشت تراکتور، در باز بود
[ترجمه گوگل]درب در انتهای عقب تراکتور ماله بود

2. It is, nevertheless, possible for the application back end to which CLE-I is connected to override this ordering.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امکان وجود دارد که این برنامه به کدام طرف باز گردد - من متصل به لغو این سفارش هستم
[ترجمه گوگل]با این وجود، ممکن است برنامه به پایان برسد که CLE-I متصل شده است تا این سفارش را لغو کند

3. The back end of the truck should end up just abutting the door of the bay.
[ترجمه ترگمان]انتهای کامیون باید تا به در نزدیک در خلیج منتهی شود
[ترجمه گوگل]انتهای عقب کامیون باید در نهایت کنار دره خلیج قرار بگیرد

4. This is no more than planning the back end of your leave, just as you planned the front end.
[ترجمه ترگمان]این چیزی بیش از برنامه ریزی برای پایان مرخصی شما نیست، درست همان طور که می خواهید پایان را برنامه ریزی کنید
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که برنامه ریزی برای پایان دادن به عقب را انجام می دهد همانطور که قسمت انتهایی آن را برنامه ریزی کرده اید

5. Without him, the tiller man, the back end was snaking from side to side.
[ترجمه ترگمان]بی آن که او، سکان قایق، در انتهای دیگر، مارپیچ از یک طرف به طرف دیگر پیچ می خورد
[ترجمه گوگل]بدون او، مرد چاق، انتهای عقب از طرف به طرف چانه زدن بود

6. At the back end, that is, and as soon as you step on to it, you salute.
[ترجمه ترگمان]در پایان، به محض این که به آن نزدیک شوید، سلام نظامی می دهید
[ترجمه گوگل]در انتهای انتها، این است که، و به زودی به عنوان قدم به آن، به شما تبریک می گویم

7. I think I'd like 10 percent of the back end.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم ۱۰ درصد انتهای عقبی را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم 10 درصد از انتهای عقب را دوست دارم

8. These solutions provide connectivity to back end systems directly using additional code or configuration via their native transports, APIs, and data formats.
[ترجمه ترگمان]این راه حل ها اتصال به سیستم های نهایی را مستقیما با استفاده از کد اضافی یا پیکربندی از طریق transports native، APIs ها و فرمت های داده فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این راه حل ها اتصال به سیستم های عقب پایان را به طور مستقیم با استفاده از کد های اضافی و یا پیکربندی از طریق حملات بومی، API ها و فرمت های داده آنها فراهم می کند

9. The back end is written in PHP and uses MySQL to hold a list of articles and their related location and its coordinates.
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی در PHP نوشته می شود و از MySQL برای نگهداری لیستی از مقالات و موقعیت مربوطه آن ها و مختصات آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]انتهای عقب در PHP نوشته شده و از MySQL برای نگهداری لیست مقالات و مکان مربوطه و مختصات آن استفاده می شود

10. Cannot establish connection with back end Servers! Please contact your Broker.
[ترجمه ترگمان]نمی توان اتصال با کارگزارهای end را برقرار کرد! لطفا با Broker تماس بگیرید
[ترجمه گوگل]ارتباط با سرورهای Back End امکان پذیر نیست! لطفا با بروکر تماس بگیرید

11. For the example cluster, the storage back end is a single entity, providing shared file system access across the cluster.
[ترجمه ترگمان]برای مثال خوشه، انتهای عقبی انبار یک موجودیت واحد است که دسترسی به سیستم فایل اشتراکی را در سراسر خوشه فراهم می کند
[ترجمه گوگل]برای مثال خوشه، پایان ذخیره سازی یک نهاد واحد است، که دسترسی به سیستم فایل اشتراکی را در میان خوشه فراهم می کند

12. Design, develop and debug back end web and application server.
[ترجمه ترگمان]طراحی، توسعه و رفع اشکال وب و سرور برنامه
[ترجمه گوگل]طراحی، توسعه و بازگرداندن پایان وب و سرور برنامه

13. The domain expertise for developing back end office systems is not there.
[ترجمه ترگمان]تخصص دامنه برای توسعه سیستم های پشتیبان در حال توسعه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تخصص دامنه برای توسعه سیستم های آفیس انتهایی وجود ندارد

14. This will hopefully guarantee a back end - another point the book explains.
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور امیدوارانه یک نقطه عقب را تضمین می کند - یک نکته دیگر که کتاب توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]امیدوارم این پایان قطعی تضمین شود - یک نکته دیگر که کتاب توضیح می دهد

پیشنهاد کاربران

آخر دوره

توسعه هسته سایت یا بخش سمت سرور

پشتگاه
به معنی جایی که کاربر به صورت مستقیم با آن ارتباط ندارد؛ یا به عبارتی پیشگاه ( front end ) با آن تعامل دارد.

پسا، پسگاه، پشتگاه

ستادی
Back end operation: عملیات ستادی

سمت سرور

پَسا: "پس" "ا" به معنی سمت عقب

back end ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: مرحلۀ پسین
تعریف: مرحلۀ پایانی یک فرایند


کلمات دیگر: