کلمه جو
صفحه اصلی

talent scout


(به ویژه در تئاتر) مامور یافتن اشخاص هنرمند و پر استعداد، کسیکه اشخاص لایق وذیفن را برای کار مخصوصی کشف واستخدام کند

انگلیسی به فارسی

کسی که اشخاص لایق وذیفن را برای کار مخصوصی کشف واستخدام کند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who searches for and recruits persons of superior ability or talent in a certain field, such as acting, sports, or business.

• one who seeks out new people who have skills in particular areas (e.g. singers, sports players, etc.)
a talent scout is someone whose job is to go around looking for people who have talent as actors, dancers, footballers, comedians, and so on in order to offer them work.

دیکشنری تخصصی

[سینما] مسؤول کشف استعداد [بازیگران جدید]

مترادف و متضاد

recruiter


Synonyms: body snatcher, critic, executive recruiter, flesh peddler, headhunter, reviewer, scout, talent agent


جملات نمونه

1. As a bandleader, songwriter, and talent scout, Otis was a real force in the Los Angeles scene.
[ترجمه ترگمان]اوتیس به عنوان یک bandleader، ترانه سرا و استعداد، یک نیروی واقعی در صحنه لس آنجلس بود
[ترجمه گوگل]اوتیس به عنوان یک خواننده ترانه، خواننده و استعداد، یک نیروی واقعی در صحنه لس آنجلس بود

2. Wilson's reputation as a talent scout ensured that she was not out in the cold for long.
[ترجمه ترگمان]شهرت ویلسون به عنوان یک زرنگ، مطمئن بود که او مدت زیادی از سرما بیرون نرفته است
[ترجمه گوگل]شهرت ویلسون به عنوان یک خلبان استعداد اطمینان داد که او در مدت طولانی در خارج از سرما نبود

3. A talent scout heard him sing - actually it was at that performance at the Hall.
[ترجمه ترگمان]در واقع این نمایش در سرسرای بزرگ اجرا شده بود
[ترجمه گوگل]یک خواننده استعداد شنیده می شود که او آواز خواند - در حقیقت در آن نمایش در تالار بود

4. Krause has always fancied himself a keen talent scout first.
[ترجمه ترگمان]Krause همیشه فکر می کرد که scout زرنگ است
[ترجمه گوگل]کراس همیشه اولین خواسته استعداد ذاتی خود را درک کرده است

5. With Simmons handling business matters, Rubin acted as talent scout -- and what talent he found!
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیمونز از مسائل تجاری استفاده می کرد، روبین در مورد استعداد یابی و چه استعدادی که پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]با سیمونس در مورد مسائل مربوط به تجارت، روبین به عنوان بازی استعداد عمل کرد - و چه استعدادی دریافت کرد

6. Is Hanhan's "Lottery Agency" a talent scout or merely the commercial speculation?
[ترجمه ترگمان]آیا این \"آژانس بلیط لاتاری\" (Hanhan's \")\" \" یک هنر استعداد است و یا صرفا یک گمانه زنی تجاری است؟
[ترجمه گوگل]آژانس قرعه کشی Hanhan یک خلبان استعدادی یا صرفا گمانه زنی تجاری است؟

7. I just hope that talent scout fella's in a good mood.
[ترجمه ترگمان]من فقط امیدوارم که اون زرنگ talent حال و حوصله داشته با شه
[ترجمه گوگل]من فقط امیدوارم که استعداد Fella در خلق و خوی خوب است

8. Sasselov is the ultimate talent scout for a problem like this.
[ترجمه ترگمان]Sasselov برای یه همچین مشکلی برای یه همچین مشکلی وجود داره
[ترجمه گوگل]Sasselov کشف نهایی استعداد برای یک مشکل مانند این است

9. The EA Talent Scout campaign is back!
[ترجمه ترگمان]کمپین راه اندازی استعداد الکترونیک دوباره باز می گردد!
[ترجمه گوگل]کمپین EA Talent Scout بازگشته است!

10. I was talent I-Ded [spotted by a talent scout] when I was 16 but it wasn't until I won the World Championships for the first time in 2005 that I realised I was any good.
[ترجمه ترگمان]من استعداد داشتم - Ded [ که توسط یک هنر استعداد شناسایی شد ] زمانی که من ۱۶ سال داشتم، اما تا زمانی که برنده مسابقات جهانی شدم برای اولین بار در سال ۲۰۰۵ که متوجه شدم که خوب هستم
[ترجمه گوگل]وقتی 16 ساله بودم، من استعداد I-Ded [را که توسط یک استعداد استعداد یافتم] بودم، اما تا زمانی که برای اولین بار در سال 2005 در مسابقات قهرمانی جهان موفق نشدم، متوجه شدم که من خوب هستم

11. Is Hanhan's "Lottery Agency" a talent scout or merely the commercial speculation? What is your opinion?
[ترجمه ترگمان]این آژانس بلیط بخت آزمایی Hanhan یا فقط زمین خواری است؟ نظر تو چیست؟
[ترجمه گوگل]آژانس قرعه کشی Hanhan یک خلبان استعدادی یا صرفا گمانه زنی تجاری است؟ نطر شما چی هست؟

12. In 194 she came to the attention of talent scout Ben Lyon.
[ترجمه ترگمان]در این موقع، به اسکات لیون لیون توجه کرد
[ترجمه گوگل]در سال 194 او به توجه استعمار Ben Lyon آمد

13. Arnesen has been given the role of head talent scout, in charge of uncovering football talents.
[ترجمه ترگمان]Arnesen به عنوان رئیس اداره استعداد، مسئول کشف استعدادهای فوتبال، به کار رفته است
[ترجمه گوگل]Arnesen به عنوان سرپرست استعداد سرپرست، مسئول کشف استعدادهای فوتبال است

14. Now one angry talent scout for the transition says, "The FBI f-ed her. "
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک استعداد عصبانی برای گذار این گذار می گوید: \" اف بی آی او را اخراج کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یکی از اعضای ستیزه گر خشمگین برای انتقال می گوید: 'FBI او را فدا کرد '

پیشنهاد کاربران

استعداد یاب


کلمات دیگر: