• unstableness, shakiness; changeability, irregularity
unsteadiness
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[سینما] لرزش
جملات نمونه
1. In particular, unsteadiness may set in at much lower Ra than it would in their absence.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، بی ثباتی ممکن است در حد بسیار پایین تر از زمان غیبت آن ها باشد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، بی ثباتی ممکن است در Ra بسیار پایین تر از آن را در غیاب آنها وجود دارد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، بی ثباتی ممکن است در Ra بسیار پایین تر از آن را در غیاب آنها وجود دارد
2. The blade design with consideration of flow unsteadiness and the edge matching will be the hard-core of unsteady design of turbomachinery.
[ترجمه ترگمان]طراحی تیغه با در نظر گرفتن ناپایداری جریان و انطباق لبه، هسته سخت طراحی unsteady of خواهد بود
[ترجمه گوگل]طراحی تیغه با در نظر گرفتن بی ثباتی جریان و تطبیق لبه خواهد شد سخت هسته طراحی ناپایدار توربو ماشین آلات
[ترجمه گوگل]طراحی تیغه با در نظر گرفتن بی ثباتی جریان و تطبیق لبه خواهد شد سخت هسته طراحی ناپایدار توربو ماشین آلات
3. The unsteadiness of the time series of railway freight volume and its influence factors are proved by unit root test.
[ترجمه ترگمان]ناپایداری سری زمانی حجم بار راه آهن و عوامل تاثیر آن با آزمون ریشه واحد اثبات شده است
[ترجمه گوگل]عدم تداوم سری زمانی حجم حمل و نقل ریلی و عوامل تاثیر گذار آن با آزمون ریشه واحد ثابت شده است
[ترجمه گوگل]عدم تداوم سری زمانی حجم حمل و نقل ریلی و عوامل تاثیر گذار آن با آزمون ریشه واحد ثابت شده است
4. Thus eliminating blurring and unsteadiness of the images.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب حذف مات و ناپایداری تصاویر
[ترجمه گوگل]بنابراین تارشدگی و بی ثباتی تصاویر را از بین می برید
[ترجمه گوگل]بنابراین تارشدگی و بی ثباتی تصاویر را از بین می برید
5. The unsteadiness of air becomes prohibitive only if instruments with large focal length are used.
[ترجمه ترگمان]ناپایداری جریان تنها در صورتی ممکن است که ابزار با فاصله کانونی بزرگ مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]ناپایداری هوا فقط در صورت استفاده از ابزارهای با فاصله کانونی بزرگ ممنوع است
[ترجمه گوگل]ناپایداری هوا فقط در صورت استفاده از ابزارهای با فاصله کانونی بزرگ ممنوع است
6. By taking account of nonlinearity, time variation and unsteadiness of idle process in engines, this paper studies the application of fuzzy control theory for idle speed control.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن غیر خطی بودن، تغییر زمان و ناپایداری فرآیند بلااستفاده در موتورها، این مقاله کاربرد تیوری کنترل فازی برای کنترل سرعت غیرفعال را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم خطی بودن، تغییر زمان و عدم اطمینان فرایند بیکار در موتورها، در این مقاله کاربرد نظریه کنترل فازی برای کنترل سرعت بیکاری بررسی شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم خطی بودن، تغییر زمان و عدم اطمینان فرایند بیکار در موتورها، در این مقاله کاربرد نظریه کنترل فازی برای کنترل سرعت بیکاری بررسی شده است
7. And in his definitive text the novelist voices social unsteadiness as empty groupings and vapid motions.
[ترجمه ترگمان]و در متن قطعی خود، رمان نویس با تزلزل اجتماعی به عنوان گروه های خالی و حرکات بی روح، با تزلزل اجتماعی سخن می گفت
[ترجمه گوگل]و در متن قطعی وی، رمان نویس صدای ناپایداری اجتماعی را به عنوان گروه بندی خالی و حرکات ناگهانی صدا می کند
[ترجمه گوگل]و در متن قطعی وی، رمان نویس صدای ناپایداری اجتماعی را به عنوان گروه بندی خالی و حرکات ناگهانی صدا می کند
8. PD has four essential characteristics, such as static tremor, rigidity, bradykinesia and postural unsteadiness.
[ترجمه ترگمان]فیلیپ PD چهار ویژگی اساسی مانند لرزش ایستایی، انعطاف ناپذیری، bradykinesia و ناپایداری postural دارد
[ترجمه گوگل]PD دارای چهار ویژگی اساسی است، مانند لرزش استاتیک، استحکام، برادیکینزی و بی ثباتی موضعی
[ترجمه گوگل]PD دارای چهار ویژگی اساسی است، مانند لرزش استاتیک، استحکام، برادیکینزی و بی ثباتی موضعی
9. Improper precipation may cause quicksand and result in foundation pit unsteadiness.
[ترجمه ترگمان]precipation نادرست ممکن است موجب شن روان و منتج از ناپایداری حفره شود
[ترجمه گوگل]جوش ناپذیر ممکن است موجب رسوب و منجر به ناپایداری بتن شود
[ترجمه گوگل]جوش ناپذیر ممکن است موجب رسوب و منجر به ناپایداری بتن شود
10. One reason it takes time to see detail is the unsteadiness of the Earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]یکی از دلایلی که زمان برای دیدن جزئیات وجود دارد ناپایداری اتمسفر زمین است
[ترجمه گوگل]یکی از دلایلی که وقت آن رسیده است جزئیات دقیق این است که بی ثباتی جو زمین
[ترجمه گوگل]یکی از دلایلی که وقت آن رسیده است جزئیات دقیق این است که بی ثباتی جو زمین
11. Combining project instance, train of thought is put forward to tackle the highway slope forwardly by fully use of resist slippery ability itself before it's unsteadiness.
[ترجمه ترگمان]با ترکیب نمونه پروژه، آموزش تفکر برای مقابله با شیب بزرگراه با استفاده کامل از مقاومت در برابر قابلیت لغزان خود قبل از تزلزل است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال ترکیب پروژه، قطعه فکر برای جلوگیری از شیب بزرگراه به جلو با استفاده از کامل از مقاومت در برابر توانایی لغزنده خود را قبل از بی ثباتی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال ترکیب پروژه، قطعه فکر برای جلوگیری از شیب بزرگراه به جلو با استفاده از کامل از مقاومت در برابر توانایی لغزنده خود را قبل از بی ثباتی ارائه شده است
پیشنهاد کاربران
بی ثباتی
کلمات دیگر: