کلمه جو
صفحه اصلی

panoramic


معنی : وسیع، چشم اندازدار
معانی دیگر : وسیع، چشم اندازدار

انگلیسی به فارسی

وسیع، چشم‌اندازدار، گسترنما


پانورامیک، وسیع، چشم اندازدار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: allowing or presenting a wide unbroken view of landscape and the like.

- From our hotel window, we had a panoramic view of the mountains.
[ترجمه ترگمان] از پنجره هتل ما یک منظره panoramic از کوه ها داشتیم
[ترجمه گوگل] از پنجره هتل ما، ما یک منظره پانوراما از کوه ها داشتیم

• of a wide view in all directions, of a panorama; of a view, of a vista
if you have a panoramic view, you can see a long way over a wide area.

دیکشنری تخصصی

[سینما] حرکت افقی دوربین فیلمبرداری

مترادف و متضاد

وسیع (صفت)
wide, large, comprehensive, ample, vast, extensive, immense, spacious, capacious, captious, champaign, roomy, far-reaching, panoramic, plausive

چشم اندازدار (صفت)
panoramic

sweeping


Synonyms: all-around, all-embracing, all-encompassing, all-inclusive, bird’s-eye, blanket, broad, complete, comprehensive, far-reaching, full, panned, scenic, wide-ranging


جملات نمونه

1. a panoramic view
منظره ی گسترده،منظره ی تمام نما

2. The terrain's high points provide a panoramic view of Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]نقاط مرتفع این ناحیه یک نمای وسیع از لس آنجلس را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]نقاط فوق العاده زمینی چشم انداز پانوراما از لس آنجلس را فراهم می کند

3. Most rooms enjoy panoramic views of the sea.
[ترجمه ترگمان]اکثر اتاق ها از مناظر panoramic دریا لذت می برند
[ترجمه گوگل]اکثر اتاقها از منظره ی پانورامای دریا لذت می برند

4. From the top you get a panoramic view of the city.
[ترجمه ترگمان]از بالا شما یک منظره panoramic از شهر به دست می آورید
[ترجمه گوگل]از بالا شما یک نمای پانورامیک از شهر دریافت خواهید کرد

5. At best the amphibious raiders might have panoramic shots from aerial reconnaissance, or be given a flight over the target beach.
[ترجمه ترگمان]در بهترین حالت ممکن است مهاجمان آبی خاکی از شناسایی هوایی عکس بگیرند و یا در ساحل هدف پرواز کنند
[ترجمه گوگل]در بهترین حالت، مهاجمان مهاجم ممکن است عکس های پانوراما از شناسایی هوایی داشته باشند یا پرواز بیشتری در ساحل هدف انجام شود

6. Breakfast and evening meals are served in the panoramic restaurant.
[ترجمه ترگمان]صبحانه و شام در رستوران panoramic سرو می شود
[ترجمه گوگل]صبحانه و ناهار در رستوران پانورامی سرو می شود

7. There is a superb panoramic roof terrace.
[ترجمه ترگمان]این یک تراس پر از سقف است که از سقف آویزان است
[ترجمه گوگل]یک تراس سقف پانوراما فوق العاده وجود دارد

8. Raised knolls give picnickers panoramic views.
[ترجمه ترگمان]تپه ها که بالا آمده بودند، نمایی از مناظر panoramic را به ما می دادند
[ترجمه گوگل]بافت های بریده شده، دیدگاه های پانورامیک پیک نیک را به نمایش می گذارند

9. There is a spacious lounge and a panoramic restaurant supervised by the owner, Signor Lucibello.
[ترجمه ترگمان]یک سالن بزرگ و یک رستوران پانوراما که توسط مالک، سینیور Lucibello اداره می شود، وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سالن بزرگ و یک رستوران پانورامیک تحت نظارت مالک، Signor Lucibello وجود دارد

10. It turned sharply, giving panoramic views over the valley, but fell away beyond the wildflowers into nothingness.
[ترجمه ترگمان]به تندی برگشت و نظر panoramic از بالای دره به چشم دوخت، اما از میان گل های وحشی به نیستی افتاد
[ترجمه گوگل]این به شدت تغییر کرد، و دیدگاه های پانوراما را در دره، اما فراتر از گلهای درختی به سمت نابودی افتاد

11. Against a panoramic backdrop, we see orphaned P. K. growing up in a hostile environment.
[ترجمه ترگمان]در مقابل یک پس زمینه وسیع، ما یک پی orphaned یتیم را می بینیم ک در یک محیط خصمانه رو به رشد است
[ترجمه گوگل]در برابر یک منظره پانوراما، ما شاهد سوءتفسیر K کوه در یک محیط خصمانه هستیم

12. This allows them to maintain the same panoramic peripheral vision over a wide range of light levels.
[ترجمه ترگمان]این به آن ها این امکان را می دهد که دید محیطی وسیع را در گستره وسیعی از سطوح نور حفظ کنند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا آنها را برای حفظ همان دید محیطی پانوراما در طیف گسترده ای از سطوح نور

13. And its panoramic views come comparatively cheap.
[ترجمه ترگمان]و مناظر panoramic نسبتا ارزان هستند
[ترجمه گوگل]و دیدگاه های پانورامای آن نسبتا ارزان است

14. The hotel is situated on a hill, providing panoramic views of the city.
[ترجمه ترگمان]این هتل بر روی تپه ای واقع شده است که مناظر اطراف شهر را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این هتل در یک تپه واقع شده و از نظر پانورامای شهر است

15. Motor homes have panoramic views and are self-contained but depreciate faster.
[ترجمه ترگمان]خانه های حرکتی دارای نمای وسیع هستند و در حال پایین آوردن هستند اما سرعت کم می کنند
[ترجمه گوگل]خانه های موتور دارای منظره های پانوراما هستند و از نظر منحصر به فرد، اما سریع تر از آن استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

سرسرا نما

Wide
Extensive

دید وسیع


کلمات دیگر: