کلمه جو
صفحه اصلی

hands on


(آموزش و غیره) عملی (در برابر نظری)، کنشی

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to active participation, as distinguished from mere observation or study.

- I learned a lot more from the hands-on computer training course I just took than from the lecture course.
[ترجمه گلنار] من از دوره آموزش عملی کامپیوتری که به تازگی گذراندم خیلی بیشتر از کلاسهای تئوری آموختم .
[ترجمه ترگمان] من چیزهای زیادی از دست خودم یاد گرفتم - در دوره آموزشی کامپیوتر، من فقط از درس سخنرانی استفاده کردم
[ترجمه گوگل] من از دوره ی آموزشی کامپیوتری خیلی بیشتر آموختم و فقط از دوره ی درس خواندم

• involving active participation; needing manual operation
if you have hands-on experience of something, especially a computer, you have actually used it rather than just learned or read about it.
if someone has a hands-on approach to a situation or problem, they intervene a great deal in it to try to solve it.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] عملی - فرایند فیزیکی کاربرد سیستم کامپیوتری . - فرآیند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری ؛ تعیین یک فعالیت یا آموزش که با عملکرد واقعی قطعه ای از سخت افزار درگیر است

پیشنهاد کاربران

بررسی کوتاه - بررسی


مهارت و کاری که با آموزش عملی یاد داده میشود و با کتاب و جزوه نمیتوان

در دسترس بودن مانند this hands on the cash این پول در دسترس

کارِ دستی، با دست، عملی

doing something yourself rather than just talking about it or telling other people to do it

انجام کار بوسیله خودمان نه فقط صحبت در مورد آن یا محول کردن انجام آن به دیگران

به نقل از هزاره:
[تجربه] عملی

• شخصی که همه کارا با اونه، و خودش راسا" انجام میده
• کار/تجربه عملی
Hands - on person: a person who is directly involved in something
My coworker is trying to be the hands - on one at the office
Hands - on training: learning by doing and getting practical and hands - on skills and experiences

مداخله گر

تجربه عملی مستقیم

Hands on training
آموزش عملی

عملی ( خودت انجام بدی کاری رو، به جای اینکه فقط بشینی در موردش حرف بزنی یا اینکه بگی بقیه انجامش بدن )

دستی

Hands - on ) == practical ) ==کاربردی, یدی
I studied mechanical engineering and I got hands - on training.
کالوکیشن : get hands - on trainingآموزش عملی دیدن


کلمات دیگر: