به ثمر رساند، امتیاز گرفتن، حساب کردن، بحساب آوردن، تحقیر کردن، ثبت کردن، پوان اورد ن، علامت گذاردن، پرداختن، با چوب خط حساب کردن
scoring
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• earning; gaining, obtaining
دیکشنری تخصصی
[سینما] ضبط صدا روی قسمت صامت فیلم - آهنگسازی
[نساجی] صدمه دیدن غلتک چاپ - نشان - نمره - مارک - علامت
[آمار] 1. امتیازبندی 2. نمره دهی
[نساجی] صدمه دیدن غلتک چاپ - نشان - نمره - مارک - علامت
[آمار] 1. امتیازبندی 2. نمره دهی
جملات نمونه
1. The Redskins opened the season by scoring a resounding/stunning/impressive 25-3 victory against/over Detroit.
[ترجمه حسین فارسیانی] تیم Redskin این فصل را با یک پیروزی چشمگیر/خیره کننده در مقابل تیم دیترویت آغاز کرد.
[ترجمه ترگمان]تیم \"Redskins\" این فصل را با به ثمر رساندن یک پیروزی چشمگیر \/ خیره کننده ۲۵ بر ۳ بر علیه \"دیترویت\" آغاز کرد[ترجمه گوگل]Redskins فصل را با گلزنی یک پیروزی قابل توجه / خیره کننده / چشمگیر 25-3 در برابر / بیش از دیترویت افتتاح شد
2. Uruguay's scoring spree began in the fourth minute.
[ترجمه ترگمان]گل زدن اروگوئه در دقیقه چهارم آغاز شد
[ترجمه گوگل]گل زدن اروگوئه در دقیقه چهارم آغاز شد
[ترجمه گوگل]گل زدن اروگوئه در دقیقه چهارم آغاز شد
3. He revelled in the glory of scoring three goals in the final 8 minutes.
[ترجمه ترگمان]او از افتخار کسب سه گل در ۸ دقیقه آخر لذت می برد
[ترجمه گوگل]او در افتتاح گل زدن سه گل در 8 دقیقه پایانی گلزنی کرد
[ترجمه گوگل]او در افتتاح گل زدن سه گل در 8 دقیقه پایانی گلزنی کرد
4. He hit the woodwork twice before scoring.
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه گل بزند، دو بار به woodwork ضربه زد
[ترجمه گوگل]او قبل از به ثمر رسیدن دو بار چوب را دوخت
[ترجمه گوگل]او قبل از به ثمر رسیدن دو بار چوب را دوخت
5. They have changed the scoring system because there have been too many ties.
[ترجمه ترگمان]آن ها سیستم امتیازدهی را تغییر داده اند چون پیوندهای بسیار زیادی وجود داشته است
[ترجمه گوگل]آنها سیستم امتیازدهی را تغییر داده اند، چون روابط بیشماری وجود دارد
[ترجمه گوگل]آنها سیستم امتیازدهی را تغییر داده اند، چون روابط بیشماری وجود دارد
6. He took their defence apart, scoring three goals in the first twenty minutes.
[ترجمه ترگمان]او دفاع خود را از هم جدا کرد و در بیست دقیقه اول سه گل به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]او دفاع خود را از هم جدا کرد، در بیست دقیقه اول، سه گل زد
[ترجمه گوگل]او دفاع خود را از هم جدا کرد، در بیست دقیقه اول، سه گل زد
7. Mills turned the game by scoring twice.
[ترجمه ترگمان]میلز بازی را دو بار به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]میلز دو بار بازی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]میلز دو بار بازی را به ثمر رساند
8. Having gone a long time without scoring, he was relieved to find the net again.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی طولانی بدون هیچ امتیازی، از اینکه دوباره تور را پیدا کند خیالش راحت شد
[ترجمه گوگل]پس از گذراندن یک دوره طولانی بدون امتیاز دادن، او برای پیدا کردن خالص دوباره خوشحال بود
[ترجمه گوگل]پس از گذراندن یک دوره طولانی بدون امتیاز دادن، او برای پیدا کردن خالص دوباره خوشحال بود
9. Ronaldo was just inches away from scoring.
[ترجمه ترگمان]رونالدو فقط چند اینچ با گل زدن فاصله داشت
[ترجمه گوگل]رونالدو فقط چند ثانیه دور از گلزنی بود
[ترجمه گوگل]رونالدو فقط چند ثانیه دور از گلزنی بود
10. They each put £20 on Matthew scoring the first goal.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر کدام ۲۰ پوند بر روی Matthew به ثمر رساندند و اولین گل را به ثمر رساندند
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام 20 گل برای متی گلزنی کردند
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام 20 گل برای متی گلزنی کردند
11. It was Robertson who came closest to scoring.
[ترجمه ترگمان]رابرتسون که به گل زدن نزدیک بود، بود
[ترجمه گوگل]این رابرتسون بود که نزدیکترین امتیاز را کسب کرد
[ترجمه گوگل]این رابرتسون بود که نزدیکترین امتیاز را کسب کرد
12. He liked scoring off his pupils in his days as a teacher.
[ترجمه ترگمان]او دوست داشت شاگردان خود را در روز به عنوان معلم به ثمر برساند
[ترجمه گوگل]او در روزهای خود به عنوان یک معلم علاقه مند شد تا دانش آموزان خود را به ثمر برساند
[ترجمه گوگل]او در روزهای خود به عنوان یک معلم علاقه مند شد تا دانش آموزان خود را به ثمر برساند
13. Thomson's knack of scoring vital goals makes him important to the team.
[ترجمه ترگمان]مهارت تامسون در بدست آوردن اهداف حیاتی او را برای تیم مهم می سازد
[ترجمه گوگل]تامسون از اهداف حیاتی گلزنی کند، او را به تیم مهم تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]تامسون از اهداف حیاتی گلزنی کند، او را به تیم مهم تبدیل می کند
14. It was Ince who had the honour of scoring the first goal.
[ترجمه ترگمان]این Ince بود که افتخار کسب اولین گل را داشت
[ترجمه گوگل]اینسی بود که افتخار گل اول را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]اینسی بود که افتخار گل اول را به ثمر رساند
15. Scoring the paper first makes it easier to fold.
[ترجمه ترگمان]مشت زدن به کاغذ اولین بار آن را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]برای اولین بار مقیاس کاغذ اول، آن را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]برای اولین بار مقیاس کاغذ اول، آن را آسان تر می کند
پیشنهاد کاربران
کسب کردن
امتیاز گرفتن، حساب کردن
خراش، خراشیدگی - این کلمه آمریکایی است و معادل انگلیسی Scarring است.
نمره دادن، نمره گرفتن
امتیاز دهی
نمره گذاری
گرفتن چیزی
کلمات دیگر: