1. we waited for the coffee to percolate and be ready to drink
ما صبر کردیم تا قهوه از صافی رد شود و آماده ی آشامیدن گردد.
2. Nitrates may take 20 years to percolate through to the underground streams.
[ترجمه ترگمان]Nitrates ممکن است ۲۰ سال طول بکشد تا به جریان های زیر زمینی نفوذ کند
[ترجمه گوگل]نیترات ممکن است 20 سال طول بکشد تا از طریق جریانهای زیرزمینی نفوذ کند
3. New fashions took a long time to percolate down.
[ترجمه ترگمان]مد جدید مدتی دراز نشست
[ترجمه گوگل]موهای جدید زمان زیادی را صرف شستن کردند
4. The message has begun to percolate through the organization.
[ترجمه ترگمان]این پیام نفوذ می کند که از طریق سازمان نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]این پیام از طریق سازمان آغاز شده است
5. These ideas were slow to percolate.
[ترجمه ترگمان]این افکار به سرعت نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]این ایده ها به سرعت نفوذ کردند
6. Rain water will only percolate through slowly.
[ترجمه ترگمان]آب باران فقط به آرامی نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]آب باران به آرامی نفوذ می کند
7. I waited for the coffee to percolate down for a few minutes.
[ترجمه ترگمان]منتظر قهوه بودم تا چند دقیقه ای استراحت کنم
[ترجمه گوگل]من منتظر قهوه بودم تا چند دقیقه صبر کنم
8. Early hints of this fondness for the dramatic percolate through his journal.
[ترجمه ترگمان]به همین نکته توجه داشت که این علاقه به خاطرات دراماتیک از دفتر خاطرات او سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]نکات ابتدایی این تمسخر برای دیدن دراماتیک از طریق مجله او
9. Changes percolate through gradually.
[ترجمه ترگمان]تغییرات نفوذ می کنند و به تدریج نفوذ می کنند
[ترجمه گوگل]تغییرات به تدریج پراکنده می شوند
10. Rainwater will percolate into the valley's underground water basin.
[ترجمه ترگمان]آب باران در آب زیرزمینی دره نفوذ می کند
[ترجمه گوگل]آب باران به داخل حوضه آب زیرزمینی نفوذ خواهد کرد
11. I'll percolate some coffee.
[ترجمه ترگمان]قهوه سفارش می دهم
[ترجمه گوگل]من برخی از قهوه را می سوزانم
12. Introduce several methods of digital percolate ave, nonlinear compensate and error correction, as well as zero error and automatic trace processing method in this article.
[ترجمه ترگمان]روش های چندی از نفوذ digital، تصحیح خطای غیر خطی و تصحیح خطا، و همچنین خطای صفر و روش پردازش ردیابی خودکار در این مقاله را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]معرفی روش های متعددی از Percolate ave، جبران غیر خطی و اصلاح خطا، و همچنین خطای صفر و روش پردازش ردیابی اتوماتیک در این مقاله را معرفی کنید
13. I'll percolate some coffee for you.
[ترجمه ترگمان]چند تا قهوه برات می ریزم
[ترجمه گوگل]من قهوه ای برای شما می سوزانم
14. Unfortunately, his words did not seem to percolate through their bureaucracy with customary efficiency.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، به نظر نمی رسید که کلمات او از طریق بروکراسی خود با کارایی سنتی نفوذ کنند
[ترجمه گوگل]متاسفانه، به نظر می رسد که کلماتش از طریق بوروکراسی خود با بهره وری معمولی نفوذ نکنند