کلمه جو
صفحه اصلی

highlands

انگلیسی به انگلیسی

• mountainous region of scotland
highlands are mountainous areas.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کوهستانی، نارسا دهانه ها و نواحی تلسکوپی ایجاد شده در سطح ماه که نسبت به maria (ماریا) که از نظر ظاهری تیره تر، پست تر و از نظر جغرافیایی جوان تر است کاملاً متفاوت می باشند.

جملات نمونه

1. the highlands
نیمه ی شمالی اسکاتلند (که کوهستانی است)

2. Most villages in the highlands are now connected by roads.
[ترجمه ترگمان]اغلب روستاها در مناطق کوهستانی در حال حاضر با جاده ها مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر روستاها در ارتفاعات در حال حاضر توسط جاده ها متصل می شوند

3. The regiment was recruited from the Highlands specifically for service in India.
[ترجمه ترگمان]این هنگ به طور خاص از \"هایلند\" به ویژه برای خدمات در هند به کار گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این هنگ از ارتفاعات به طور خاص برای خدمات در هند استخدام شد

4. I was born and bred in the highlands.
[ترجمه ترگمان]من متولد شدم و در مناطق کوهستانی پرورش پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من متولد شدم و در ارتفاعات پرورش دادم

5. The societies of the Highlands were able to absorb these changes.
[ترجمه ترگمان]جوامع هایلند قادر به جذب این تغییرات بودند
[ترجمه گوگل]جوامع ارتفاعات قادر بودند این تغییرات را جذب کنند

6. The highlands are populated mainly by peasant farmers.
[ترجمه ترگمان]این مناطق به طور عمده توسط کشاورزان روستایی اشغال شده اند
[ترجمه گوگل]سرزمین ها عمدتا توسط کشاورزان دهقانی پرورش می یابند

7. Diana had been blaming the Highlands for what was a far more fundamental malady.
[ترجمه ترگمان]دیانا مناطق کوهستانی را مورد سرزنش قرار داده بود، زیرا آن بیماری بسیار اساسی تر بود
[ترجمه گوگل]دایانا سرزمین های سرزمین را به خاطر اینکه بیماری های بنیادی بسیار جدی بود، سرزنش می کرد

8. The Monday morning exodus to the Highlands was on.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت صبح دوشنبه به هایلند رها شده بود
[ترجمه گوگل]صبح روز دوشنبه صعود به ارتفاعات بود

9. The scene was reminiscent of the lunar highlands.
[ترجمه ترگمان]صحنه، یادآور ارتفاعات ماه بود
[ترجمه گوگل]صحنه یادآور بلندترین قمر بود

10. Coffee was introduced into the central highlands in the 1840s, and quickly became the most important cash crop.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۴۰ قهوه به ارتفاعات مرکزی وارد شد و به سرعت تبدیل به مهم ترین محصول نقدی شد
[ترجمه گوگل]قهوه در دهه 1840 به قصر مرکزی معرفی شد و به سرعت تبدیل به مهمترین محصول نقدی شد

11. Many of the larger craters in both the highlands and mare basins display clusters or rings of steep mountains at their centers.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دهانه های بزرگ تر در هر دو بلندی ها و حوضه های mare، خوشه ها یا حلقه های کوهستانی شیب دار را در مرکز خود به نمایش می گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دهانه های بزرگتر در هر دو حوضه بلند و مرز، خوشه ها یا حلقه های کوه های شیب دار را در مراکز خود نشان می دهند

12. The Highlands are teeming with fascinating creatures, and witnessing any of them going about their daily business is an exciting privilege.
[ترجمه ترگمان]مناطق کوهستانی پر از موجودات جذاب هستند و شاهد هیچ یک از آن ها در مورد کسب وکار روزمره شان یک امتیاز هیجان انگیز است
[ترجمه گوگل]Highlands با موجودات شگفت انگیز روبرو می شوند و شاهد هر کدام از آنها در مورد تجارت روزانه خود، امتیاز هیجان انگیز است

13. The maria and small plains in the highlands can readily be seen to postdate the craters on their borders.
[ترجمه ترگمان]maria و دشت های کوچک در ارتفاعات می توانند به آسانی دیده شوند که دهانه craters را بر روی مرزه ای خود قرار دهند
[ترجمه گوگل]ماریا و دشت های کوچک در ارتفاعات می توانند به راحتی دیده شوند که دهانه ها در مرزهای خود قرار دارند

14. I felt a great affinity with the people of the Highlands.
[ترجمه ترگمان]من احساس خوبی نسبت به مردم زمین داشتم
[ترجمه گوگل]من احساس خوبی با مردم Highlands داشتم

15. Winter wheat has made it at home on the Tibetan highlands.
[ترجمه ترگمان]در ارتفاعات تبت، گندم زمستانی این کشور را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]گندم زمستانه آن را در سرزمین های تبتی ترسیم کرده است

پیشنهاد کاربران

مناطق کوهستانی

ارتفاعات


کلمات دیگر: