(دو یا چند واژه ی هم تلفظ که از نظر معنی و ریشه و گاهی املا با هم فرق دارند : مانند bore و boar یا break و brake) هم آوا، هم آوا واژه، (عامیانه) رجوع شود به: homograph، (دو شخص دارای یک اسم) همنام، متشابه، کلمه ای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
homonym
(دو یا چند واژه ی هم تلفظ که از نظر معنی و ریشه و گاهی املا با هم فرق دارند : مانند bore و boar یا break و brake) هم آوا، هم آوا واژه، (عامیانه) رجوع شود به: homograph، (دو شخص دارای یک اسم) همنام، متشابه، کلمه ای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
انگلیسی به فارسی
متشابه، کلمه ای که تلفظ آن با کلمه دیگر یکسان ولی معنی آن دگرگون باشد
همگانی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: homonymic (adj.), homonymity (n.)
مشتقات: homonymic (adj.), homonymity (n.)
• : تعریف: a word pronounced and often spelled the same as another but having a different meaning.
• word that is identical in spelling and pronunciation to another word but has a different meaning
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] متشابه ،همنامی. یک نام علمی گونه که به دو نوع موجود داده شده است
جملات نمونه
1. Two words are homonyms if they are pronounced or spelled the same way but have different meanings.
[ترجمه ترگمان]دو کلمه homonyms هستند اگر تلفظ شود و یا همان روش هجی شوند اما معانی متفاوتی دارند
[ترجمه گوگل]دو کلمه ی همنام نامیده می شود، اگر آنها به همان صورت تلفظ یا املایی تلفظ می شوند اما معانی متفاوت دارند
[ترجمه گوگل]دو کلمه ی همنام نامیده می شود، اگر آنها به همان صورت تلفظ یا املایی تلفظ می شوند اما معانی متفاوت دارند
2. Ensure that synonyms and homonyms are recognised.
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که synonyms و homonyms به رسمیت شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مترادف ها و هم نام ها شناخته شده است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که مترادف ها و هم نام ها شناخته شده است
3. 'No' and 'know' are homonyms.
[ترجمه ترگمان] نه و میدونم که \"homonyms\" - ه
[ترجمه گوگل]'نه' و 'می دانیم' هم نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]'نه' و 'می دانیم' هم نامیده می شوند
4. If the homonyms are the same part of speech, they are distinguished by superior numbers following the part-of-speech label.
[ترجمه ترگمان]اگر the همان بخشی از سخنرانی هستند، با اعداد بالایی که به دنبال برچسب بخشی از سخنرانی هستند، متمایز می شوند
[ترجمه گوگل]اگر همونیم ها یکسان بخشی از سخنرانی باشند، با عدد برتر بر اساس برچسب بخشی از گفتار متمایز می شوند
[ترجمه گوگل]اگر همونیم ها یکسان بخشی از سخنرانی باشند، با عدد برتر بر اساس برچسب بخشی از گفتار متمایز می شوند
5. Homonym is a word that is pronounced like another but which has a different meaning.
[ترجمه ترگمان]Homonym واژه ای است که مانند دیگری تلفظ می شود اما معنای متفاوتی دارد
[ترجمه گوگل]Homonym یک کلمه است که مانند یک دیگر تلفظ می شود اما معنای دیگری دارد
[ترجمه گوگل]Homonym یک کلمه است که مانند یک دیگر تلفظ می شود اما معنای دیگری دارد
6. The word - building ways mainly consist of homonym, overlap, metaphor, metonymy, abbreviation, loanword or explaining a word in another way.
[ترجمه ترگمان]روش های ساخت کلمه عمدتا شامل homonym، همپوشانی، استعاره، metonymy، abbreviation، loanword یا توضیح دادن یک لغت به روش دیگری است
[ترجمه گوگل]شیوه های ساخت واژه ها عمدتا شامل همنامن، همپوشانی، استعاره، متونمی، اختصارات، واژه های وام و یا توضیح یک کلمه به روش دیگری است
[ترجمه گوگل]شیوه های ساخت واژه ها عمدتا شامل همنامن، همپوشانی، استعاره، متونمی، اختصارات، واژه های وام و یا توضیح یک کلمه به روش دیگری است
7. Confusion of homonym is a long - term disturbing problem in current Chinese Braille.
[ترجمه ترگمان]گیجی of یک مشکل نگران کننده بلند مدت در خط بریل فعلی چینی است
[ترجمه گوگل]سردرگمی همونیمه یک مشکل ناگهانی در درازمدت در بریل چینی است
[ترجمه گوگل]سردرگمی همونیمه یک مشکل ناگهانی در درازمدت در بریل چینی است
8. A solution to homonym correction based on Chinese phrase structure grammar is presented in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک راه حل برای تصحیح homonym مبتنی بر دستور زبان چینی در این مقاله ارایه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله راه حلی برای اصلاح همگن بر اساس اصطلاح ساختار عبارت چینی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله راه حلی برای اصلاح همگن بر اساس اصطلاح ساختار عبارت چینی ارائه شده است
9. The analyst has to ensure that any synonyms and homonyms are detected.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگر باید اطمینان حاصل کند که هر synonyms و homonyms شناسایی می شوند
[ترجمه گوگل]تحلیلگر باید اطمینان حاصل کند که هر مترادف و هم شناسایی ها شناسایی می شوند
[ترجمه گوگل]تحلیلگر باید اطمینان حاصل کند که هر مترادف و هم شناسایی ها شناسایی می شوند
10. Some lexical sets are also included, such as homographs and homonyms, compound nouns, and academic subjects.
[ترجمه ترگمان]برخی از مجموعه های واژگانی از جمله as و homonyms، اسم های مرکب و موضوعات دانشگاهی نیز در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از مجموعه های واژگانی نیز شامل می شوند، مانند هموگلوبات و همونیمون ها، اسم های ترکیبی و موضوعات علمی
[ترجمه گوگل]برخی از مجموعه های واژگانی نیز شامل می شوند، مانند هموگلوبات و همونیمون ها، اسم های ترکیبی و موضوعات علمی
11. Recitativo started work in the minor - type sound on the lead and is a homonym for.
[ترجمه ترگمان]Recitativo شروع به کار در گروه کوچکی از سرب کرد و a برای آن است
[ترجمه گوگل]Recitativo شروع به کار در صدای کوچک نوع در سرب و همگن برای
[ترجمه گوگل]Recitativo شروع به کار در صدای کوچک نوع در سرب و همگن برای
12. In the process of studying English, it is likely to confuse homograph, homonym, and homophone.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تحصیل زبان انگلیسی، احتمالا homograph، homonym و homophone را گیج می کند
[ترجمه گوگل]در فرآیند مطالعه زبان انگلیسی، ممکن است همگن، همنام و هموفون را اشتباه بگیرید
[ترجمه گوگل]در فرآیند مطالعه زبان انگلیسی، ممکن است همگن، همنام و هموفون را اشتباه بگیرید
13. The nickname comes from the Chinese word for returnees, haiguipai, a homonym for sea turtles.
[ترجمه ترگمان]این لقب از کلمه چینی ها برای افرادی که بازگشته اند، haiguipai، a برای لاک پشت های دریایی
[ترجمه گوگل]نام مستعار از کلمه چینی برای بازپس گیرندگان، haiguipai، یک همگانی برای لاک پشت های دریایی است
[ترجمه گوگل]نام مستعار از کلمه چینی برای بازپس گیرندگان، haiguipai، یک همگانی برای لاک پشت های دریایی است
14. It has a reasonable treatment with the words that are homonym and homograph simultaneously.
[ترجمه ترگمان]این روش دارای رفتاری منطقی با کلماتی است که به طور همزمان homonym و homograph هستند
[ترجمه گوگل]این یک معامله منطقی با کلمات است که همگن و همگن را به طور همزمان
[ترجمه گوگل]این یک معامله منطقی با کلمات است که همگن و همگن را به طور همزمان
پیشنهاد کاربران
Words with the same spelling and more than one meaning
words that have the same spelling but different meanings
noun
[count] :
🔴a word that is spelled and pronounced like another word but is different in meaning
🔵The noun “bear” and the verb “bear” are homonyms
دو کلمه ای که از لحاظ تلفظ کُپه کُپه هم تلفظ میشن ولی معانیشون و گاهی املاشون فرق داره
مثلا :
Brake / break : ترمز کردن / استراحت کردن - شکستن
Buy / by
Cite / site
Cereal / serial : زیرزمین - سریال
Coarse / course
Bass / bass : گیتار بیس / یک نوع ماهی
Capital / capital : پایتخت / حروف بزرگ
Fall / fall : پاییز / افتادن
Commune / commune : درد و دل کردن - راز و نیاز کردن / مزرعه اشتراکی
Chest / chest : گاو صندوق / سینه ( قفسه سینه )
پس دیدیم که هم نوشتارشون شبیه به همه گاهی هم یکی نیستن با هم
[count] :
🔴a word that is spelled and pronounced like another word but is different in meaning
🔵The noun “bear” and the verb “bear” are homonyms
دو کلمه ای که از لحاظ تلفظ کُپه کُپه هم تلفظ میشن ولی معانیشون و گاهی املاشون فرق داره
مثلا :
Brake / break : ترمز کردن / استراحت کردن - شکستن
Buy / by
Cite / site
Cereal / serial : زیرزمین - سریال
Coarse / course
Bass / bass : گیتار بیس / یک نوع ماهی
Capital / capital : پایتخت / حروف بزرگ
Fall / fall : پاییز / افتادن
Commune / commune : درد و دل کردن - راز و نیاز کردن / مزرعه اشتراکی
Chest / chest : گاو صندوق / سینه ( قفسه سینه )
پس دیدیم که هم نوشتارشون شبیه به همه گاهی هم یکی نیستن با هم
مشترک لفظی
homonym ( زبانشناسی )
واژه مصوب: هم نام
تعریف: [زبانشناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکسان اند، ولی معنی متفاوت دارند|||[زیست شناسی - علوم گیاهی] نام واحدی که به دو یا چند مونة متفاوت اطلاق می شود
واژه مصوب: هم نام
تعریف: [زبانشناسی] هریک از دو یا چند واژه ای که از نظر آوایی و گاه نوشتاری یکسان اند، ولی معنی متفاوت دارند|||[زیست شناسی - علوم گیاهی] نام واحدی که به دو یا چند مونة متفاوت اطلاق می شود
homophones : کلماتی که مثل هم تلفظ می شوند.
homographs : کلماتی که مثل هم نوشته می شوند.
homonyms : کلماتی که هر دو ویژگی قبل را دارند یعنی تلفظ و املای مشابهی دارند.
homophones sound the same; homographs are spelled the same; and homonyms do both.
homographs : کلماتی که مثل هم نوشته می شوند.
homonyms : کلماتی که هر دو ویژگی قبل را دارند یعنی تلفظ و املای مشابهی دارند.
homophones sound the same; homographs are spelled the same; and homonyms do both.
کلمات دیگر: