کلمه جو
صفحه اصلی

nickelodeon


(سابقا) سینما که ورودیه ی آن پنج سنت بود

انگلیسی به فارسی

جعبهی موسیقی یا گرامافون پولی (که با انداختن سکهی پنج سنتی به کار میافتاد)


نیکلدئون


(سابقا) سینما که ورودیهی آن پنج سنت بود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an early type of jukebox.

(2) تعریف: formerly, a movie theater for which the admission charge was a nickel.

• american television and cable network broadcasting children's programs
jukebox; inexpensive theatre

جملات نمونه

1. Nickelodeon was new hottest rage beginning in 190
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon داغ جدید بود که از ۱۹۰ سالگی شروع شد
[ترجمه گوگل]Nickelodeon تازه ترین خشم آغاز شده در 190 بود

2. DELL. O) on Tuesday unveiled a line of Nickelodeon co-branded personal computer for children, the first in a series of branding deals intended to galvanize its consumer business.
[ترجمه ترگمان]DELL (O)در روز سه شنبه از خط یک کامپیوتر شخصی با عنوان کامپیوتر شخصی برای کودکان پرده برداشت، که اولین بار در مجموعه ای از معاملات نام تجاری قرار دارد که قصد دارد تجارت مصرف کننده خود را جلب کند
[ترجمه گوگل]DELL O) در روز سه شنبه یک سری از رایانه شخصی شخصی Nickelodeon برای کودکان را معرفی کرد، اولین در یک سری از معاملات مارکدار در نظر گرفته شده به منظور جلب کسب و کار مصرف کننده خود را

3. The Nickelodeon Universe is an indoor theme park. It has more than 25 rides including several roller coasters.
[ترجمه ترگمان]جهان Nickelodeon یک پارک تم داخلی است بیش از ۲۵ سواری از جمله چندین قطار هوایی دارد
[ترجمه گوگل]Universe Nickelodeon یک پارک تفریحی است این بیش از 25 سواری شامل چند غرفه غلتکی دارد

4. Nickelodeon says despite hundreds of protest calls, Brown was nominated by kids several months ago.
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon می گوید علی رغم صدها درخواست اعتراض، براون چندین ماه پیش توسط کودکان نامزد شد
[ترجمه گوگل]Nickelodeon می گوید با وجود صدها نفر از اعتراضات، بارون چند ماه پیش توسط بچه ها نامزد شد

5. View demos from companies such as MTV, Nickelodeon!, Reuters, Sony Pictures, 01 Design, Little Big Ideas, Bluesky North, and more.
[ترجمه ترگمان]نمایش demos از شرکت هایی مثل MTV، Nickelodeon!, رویترز، سونی پیکچرز، ۰۱ طراحی، ایده های بزرگ بزرگ، Bluesky شمالی و بیشتر
[ترجمه گوگل]نمایش نسخه ی نمایشی از شرکت هایی مانند MTV، Nickelodeon !، رویترز، Sony Pictures، 01 Design، Little Big Ideas، Bluesky North و بیشتر

6. Leaving aside a faint resemblance to Nickelodeon Jr. 's Dora the Explorer, we like the idea of a video game that can teach kids to avoid the deadly consequences of warfare's long legacy.
[ترجمه ترگمان]یک شباهت خفیف به Nickelodeon پسر را کنار گذاشت در اینترنت اکسپلورر، ما ایده بازی ویدئویی را دوست داریم که می تواند به کودکان آموزش دهد تا از عواقب مرگبار میراث طولانی جنگ اجتناب کنند
[ترجمه گوگل]با کنارگذاشتن یک شباهت ضعیف به دورا اکسپلورر Nickelodeon Jr, ما ایده یک بازی ویدیویی را می توانیم یاد بگیریم که می تواند بچه ها را برای جلوگیری از عواقب مرگ و میر از جنگ طولانی تر سرگرم کند

7. Nickelodeon (nickel theater) opens in Pittsburgh.
[ترجمه ترگمان]Nickelodeon (تئاتر سنتی)در پیتسبورگ افتتاح می شود
[ترجمه گوگل]نیکلدئون (تئاتر نیکل) در پیتسبورگ باز می شود

8. They will compare notes about cartoons, Nickelodeon, or prime-time programming.
[ترجمه ترگمان]آن ها یادداشت ها را در مورد کارتون ها، Nickelodeon، یا برنامه نویسی prime مقایسه خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها یادداشت های مربوط به کارتون ها، Nickelodeon یا برنامه های زمان بندی اولیه را مقایسه خواهند کرد

9. The mall includes a cinema, Nickelodeon Universe theme park, aquarium, adventure golf, flight simulators, and a comedy house.
[ترجمه ترگمان]این مرکز خرید شامل سینما، Nickelodeon theme Universe، aquarium، golf ماجراجویی، simulators پروازی، و یک خانه کمدی است
[ترجمه گوگل]این مرکز شامل سینما، پارک ملی Nickelodeon، آکواریوم، گلف ماجراجویی، شبیه ساز پرواز و خانه کمدی است

10. Viewers could point to a deluge of children's programming on satellite, cable and digital channels such as Cartoon Network and Nickelodeon.
[ترجمه ترگمان]بینندگان می توانستند به یک سیلی از برنامه ریزی کودکان بر روی ماهواره، کابل و کانال های دیجیتالی مانند شبکه کارتون و Nickelodeon اشاره کنند
[ترجمه گوگل]بینندگان می توانند به برنامه ریزی کودکان در کانال های ماهواره ای، کابلی و دیجیتال مانند کارتون شبکه و Nickelodeon اشاره کنند

11. For a generation who grew up on Pixar, DreamWorks and Nickelodeon animations -strong Disney competitors -here's what it's like: They know Mickey Mouse, but may not love him.
[ترجمه ترگمان]برای نسلی که در پیکسار، شرکت DreamWorks و Nickelodeon animations (competitors دیزنی)بزرگ شد - این چیزی است که شبیه آن است: آن ها میکی ماوس را می شناسند اما ممکن است او را دوست نداشته باشند
[ترجمه گوگل]برای یک نسل که در پیکسار، انیمیشن های DreamWorks و Nickelodeon بزرگ شد، رقبای دیزنی شدید، چیزی شبیه آن است: آنها میکی موس را می دانند، اما ممکن است او را دوست نداشته باشند

12. Disney, which once dominated tween TV, has lost ground to Nickelodeon and is under pressure to broaden its viewership.
[ترجمه ترگمان]دیزنی که زمانی تحت سلطه تلویزیون بود، زمینی را برای Nickelodeon از دست داده و تحت فشار است تا بینندگان خود را وسعت دهد
[ترجمه گوگل]دیزنی، که زمانی بین تلویزیون پخش شد، زمین را به Nickelodeon رفته و تحت فشار است تا مخاطبانش را گسترش دهد

13. One is even called Addicting Games (www. addictinggames. com), and it is run by Viacom's Nickelodeon division, a company that has a clear interest in attracting the minds and mouse clicks of children.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها حتی بازی های addicting (www addictinggames com)، و توسط بخش Nickelodeon Viacom اداره می شود، شرکتی که علاقه روشنی به جذب ذهن و کلیک ماوس از کودکان دارد
[ترجمه گوگل]یکی از آن ها حتی بازی اعتیاد آور (www addictinggames com) نامیده می شود و توسط بخش Nickelodeon ویااکام شرکت می شود که علاقه خاصی به جذب ذهن و کلیک های ماوس از کودکان دارد

14. Keke Palmer is one of the highest paid teen TV actresses and is raking in an estimated $20, 000 an episode for her Nickelodeon show.
[ترجمه ترگمان]Keke پالمر یکی از گران ترین actresses تلویزیونی است که به طور تخمینی ۲۰ هزار دلار برای برنامه Nickelodeon جمع می کند
[ترجمه گوگل]Keke Palmer یکی از بالاترین بازیگران تلویزیونی تلویزیونی نوجوانان پرداخت شده است و در حدود 20،000 دلار، یک قسمت برای نمایش Nickelodeon خود است

پیشنهاد کاربران

شبکه ی تلویزیونی آمریکایی که مخاطبانش معمولاً از کودکان ۶ ساله و نوجوانان ١۶ تا آخر تشکیل می شوند.
این شبکه در بین سال های 1990 تا 2000 در سرزمین های دیگری مانند اروپا، خاورمیانه، روسیه و آسیا گسترش یافت.
انیمیشن �باب اسفنجی شلوار مکعبی� محصول این شبکه است .




کلمات دیگر: