کلمه جو
صفحه اصلی

hawkish

انگلیسی به فارسی

عجیب و غریب


انگلیسی به انگلیسی

• resembling a hawk; advocating aggressive or warlike political policy
someone who is hawkish believes in using force and violence to achieve something rather than using more peaceful or diplomatic methods.

جملات نمونه

1. The president is hawkish on foreign policy.
[ترجمه جعفر اسماعیلی] رییس جمهور در سیاست خارجی موضع تهاجمی دارد.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در مورد سیاست خارجی به شکار می رود
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در سیاست خارجی دست به گریبان است

2. He is one of the most hawkish members of the new cabinet.
[ترجمه حیدرنژاد] او یکی از اعضای تهاجمی جدید کابینه است
[ترجمه ترگمان]او یکی از most اعضای کابینه جدید است
[ترجمه گوگل]او یکی از اعضای تندرو جدید کابینه است

3. Watanabe was known to take a more hawkish line than his predecessors on defence issues.
[ترجمه ترگمان]Watanabe شناخته شد که از پیشینیان خود در زمینه مسائل دفاعی موضع hawkish گرفته است
[ترجمه گوگل]واتانبه شناخته شده است که یک خط دست و پا چلفتی بیشتری نسبت به پیشینیان خود در زمینه مسائل دفاعی داشته باشد

4. Why? Central banks sounded hawkish last week.
[ترجمه ترگمان]چرا؟ بانک های مرکزی هفته پیش به صدا درآمدند
[ترجمه گوگل]چرا؟ بانک های مرکزی در هفته گذشته صدای شلیک کردند

5. The agreement will not satisfy the more hawkish member of the cabinet.
[ترجمه ترگمان]این توافق، عضو more کابینه را راضی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]این توافق، اعضای بیشتری از کابینه را تسخیر نخواهد کرد

6. Israel's hawkish Prime Minister Benjamin Netanyahu also opposes the creation of a Palestinian state.
[ترجمه ترگمان]بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر کشور اسرائیل نیز با ایجاد یک دولت فلسطینی مخالف است
[ترجمه گوگل]بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، همچنین مخالف ایجاد یک دولت فلسطینی است

7. Iran and Venezuela are much more hawkish.
[ترجمه ترگمان]ایران و ونزویلا به سرعت بیشتری در خطر هستند
[ترجمه گوگل]ایران و ونزوئلا بسیار پیچیده هستند

8. Bottom line. . . (the Fed) is not hawkish enough to reverse the negative sentiment toward the dollar and it is not dovish enough to heighten expectations for a resumption of credit easing.
[ترجمه ترگمان]خط پایین … (بانک فدرال رزرو)به اندازه کافی برای معکوس کردن احساسات منفی نسبت به دلار استفاده نمی شود و آن به اندازه کافی برای بالا بردن انتظارات برای از سرگیری اعتبار اعتبار کافی نیست
[ترجمه گوگل]خط پایین (فدرال رزرو) به اندازه کافی نجس نیست، در جهت معکوس کردن احساسات منفی نسبت به دلار، و به اندازه کافی برای افزایش انتظارات برای کاهش اعتبار کاهش نمی یابد

9. The hawkish Ya'alon took office on the 9 th to replace Mofaz.
[ترجمه ترگمان]The به hawkish alon در روز ۹ ام سپتامبر به جای مفض کار خود را انجام داد
[ترجمه گوگل]Ya'alon hawkish در زمان 9th در محل برای جایگزینی موفاز افتتاح شد

10. My staff's advice that first day was amazingly hawkish.
[ترجمه ترگمان]توصیه من این بود که روز اول به طرز شگفت انگیزی به شکار برود
[ترجمه گوگل]توصیه های کارکنان من که در روز اول شگفت آور اسرار آمیز بود

11. Antiwar groups fear Barack Obama may create hawkish Cabinet.
[ترجمه ترگمان]گروه های antiwar می ترسند که باراک اوباما کابینه hawkish را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]گروه های ضد جنگ ترس باراک اوباما ممکن است دولت کابینه را ایجاد کنند

12. This hawkish talk did not impress his audience, who reacted with silence.
[ترجمه ترگمان]این گفتگوی hawkish حضار را تحت تاثیر قرار نداد، کسی که با سکوت عکس العمل نشان داد
[ترجمه گوگل]این سخنان دست اندرکاران مخاطب را تحت تاثیر قرار داد، که با سکوت واکنش نشان داد

13. Some recent opinion polls show that a hawkish Abe color thick after Koizumi's support rate.
[ترجمه ترگمان]برخی نظرسنجی های اخیر نشان می دهند که رنگ ایب به شدت بعد از نرخ حمایت Koizumi افزایش یافت
[ترجمه گوگل]بعضی از نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که پس از کوزووی، رنگ آبی رنگ، ضخیم است

14. The favourite, Shinzo Abe, is more overtly hawkish.
[ترجمه ترگمان]مورد علاقه من ایب، more hawkish است
[ترجمه گوگل]شینزو آبه، مورد علاقه، بیشتر شگفت انگیز است

پیشنهاد کاربران

جنگ طلب

تند رو

جنگ افروزی ، احراب حرب ( برانگیختن جنگ را )

Hawk یا شاهین، کسی است که از سیاست پولی سختگیرانه تر، که به معنی افزایش نرخ بهره است، با هدف کنترل تورم، طرفداری می کند و با آنها Hawkish یا شاهینی می گویند. نقطه مقابل آن هم Dovish یا کبوتر می باشد. Dovish یا کبوترها، کسانی هستند که از سیاست پولی شل تر، که به معنای پایین آوردن نرخ بهره با هدف تقویت رشد اقتصادی است، طرفداری می کنند.


کلمات دیگر: