کاغذ کاهی، کاغذ ارزان (که برای روزنامه به کار می رود)، کاغذ روزنامه، ماشین چاپ روزنامه، طبع روزنامه، کاغذروزنامه
newsprint
کاغذ کاهی، کاغذ ارزان (که برای روزنامه به کار می رود)، کاغذ روزنامه، ماشین چاپ روزنامه، طبع روزنامه، کاغذروزنامه
انگلیسی به فارسی
ماشین چاپ روزنامه، طبع روزنامه
روزنامه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a low-grade paper made from wood pulp and used mainly in newspapers.
• cheap paper used mainly for printing newspapers (often made of recycled materials)
newsprint is the cheap paper on which newspapers are printed.
newsprint is the cheap paper on which newspapers are printed.
جملات نمونه
1. They get their hands covered in newsprint.
[ترجمه ترگمان]هر دو دست خود را در روزنامه چاپ می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دست خود را در خبرنامه تحت پوشش قرار می دهند
[ترجمه گوگل]آنها دست خود را در خبرنامه تحت پوشش قرار می دهند
2. Acres of newsprint have been devoted to the issue.
[ترجمه ترگمان]Acres روزنامه به این مساله اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]مسائل مربوط به روزنامه به مسئله اختصاص یافته است
[ترجمه گوگل]مسائل مربوط به روزنامه به مسئله اختصاص یافته است
3. The format is A4 on newsprint, and is mainly black and white, with colour covers, keeping costs low.
[ترجمه ترگمان]این فرمت A۴ در صفحه کاغذ است، و عمدتا سیاه و سفید است، با پوشش های رنگ، پایین نگهداشتن هزینه ها
[ترجمه گوگل]فرمت A4 در روزنامه است و عمدتا سیاه و سفید است، با پوشش رنگ، نگه داشتن هزینه ها کم است
[ترجمه گوگل]فرمت A4 در روزنامه است و عمدتا سیاه و سفید است، با پوشش رنگ، نگه داشتن هزینه ها کم است
4. We are now drenched in newsprint and words.
[ترجمه ترگمان]اکنون با طبع و کلمات خیس و بدل می شویم
[ترجمه گوگل]ما اکنون در روزنامه ها و کلمات خسته شده ایم
[ترجمه گوگل]ما اکنون در روزنامه ها و کلمات خسته شده ایم
5. The light was too dim, the newsprint wavered, the words blurred together.
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی تاریک بود، روزنامه لرزید و کلمات محو شدند
[ترجمه گوگل]نور خیلی ضعیف بود، روزنامه به هم ریخته بود، کلمات با هم مخلوط شده بودند
[ترجمه گوگل]نور خیلی ضعیف بود، روزنامه به هم ریخته بود، کلمات با هم مخلوط شده بودند
6. He scanned the newsprint greedily while his teeth sank into the bacon sandwich, the melted margarine dribbling over his fingers.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دندان هایش در ساندویچ گوشت خوک فرو می ریخت، با حرص و ولع هر چه تمام تر روزنامه را بررسی می کرد
[ترجمه گوگل]او روزنامه را به طرز محسوسی اسکن کرد، در حالی که دندان هایش به ساندویچ بیکن فرو می ریختند، مارگارین ذوب شده بر روی انگشتانش
[ترجمه گوگل]او روزنامه را به طرز محسوسی اسکن کرد، در حالی که دندان هایش به ساندویچ بیکن فرو می ریختند، مارگارین ذوب شده بر روی انگشتانش
7. The ban on local sale of newsprint to Nasa Borba makes it necessary to import it from abroad at steep prices.
[ترجمه ترگمان]ممنوعیت فروش محلی کاغذ روزنامه به Nasa Borba آن را ضروری می سازد تا آن را از خارج با قیمت های گزاف وارد کند
[ترجمه گوگل]ممنوعیت فروش محلی روزنامه به ناسا بوربا ضروری است که آن را از قیمت های شیب دار خارج از کشور وارد کند
[ترجمه گوگل]ممنوعیت فروش محلی روزنامه به ناسا بوربا ضروری است که آن را از قیمت های شیب دار خارج از کشور وارد کند
8. He felt as flammable as old newsprint.
[ترجمه ترگمان]همان قدر احساس می کرد که به اندازه یک روزنامه کهنه، قابل اشتعال است
[ترجمه گوگل]او به عنوان مقاله ای قدیمی به عنوان قابل اشتعال احساس کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان مقاله ای قدیمی به عنوان قابل اشتعال احساس کرد
9. Lots of newsprint cut out and stuck on.
[ترجمه ترگمان]یک عالمه روزنامه بریده و کنده شده بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از روزنامه ها قطع و گیر کرده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از روزنامه ها قطع و گیر کرده اند
10. Newsprint prices, the cost of excessive deficits will be issued.
[ترجمه ترگمان]با کاهش قیمت، هزینه کسری بیش از حد صادر خواهد شد
[ترجمه گوگل]قیمت روزنامه ها، هزینه های کمبود بیش از حد صادر می شود
[ترجمه گوگل]قیمت روزنامه ها، هزینه های کمبود بیش از حد صادر می شود
11. There is no existing newsprint mill located in the Hebei area.
[ترجمه ترگمان]هیچ کارخانه کاغذ سازی موجود در منطقه Hebei وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ آچار روزنامه فروشی واقع در منطقه هبی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ آچار روزنامه فروشی واقع در منطقه هبی وجود ندارد
12. In an era when books, movies, music, and newsprint are transmuting from atoms to bits, money remains irritatingly analog.
[ترجمه ترگمان]در دوره ای که کتاب ها، فیلم ها، موسیقی، و کاغذ روزنامه از اتم گرفته تا بیت ها است، پول همچنان آنالوگ است
[ترجمه گوگل]در عصر زمانی که کتاب ها، فیلم ها، موسیقی ها و روزنامه ها از اتم ها به بیت ها انتقال می یابند، پول همواره آنالوگ تحریک کننده است
[ترجمه گوگل]در عصر زمانی که کتاب ها، فیلم ها، موسیقی ها و روزنامه ها از اتم ها به بیت ها انتقال می یابند، پول همواره آنالوگ تحریک کننده است
13. Mainly for Offset Paper, Coated Paper, newsprint, and so do monochrome or multicolor overlay printing.
[ترجمه ترگمان]به طور عمده برای کاغذ Offset، کاغذ روکش، کاغذ روزنامه، و به همین ترتیب حروف تک رنگ یا multicolor اورلی چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]به طور عمده برای مقاله افست، کاغذ پوشش داده شده، مقاله روزنامه، و همچنین چاپ تک رنگ و یا رنگ چند لایه
[ترجمه گوگل]به طور عمده برای مقاله افست، کاغذ پوشش داده شده، مقاله روزنامه، و همچنین چاپ تک رنگ و یا رنگ چند لایه
14. Specifically, newsprint, paper, paper of dot gain the maximum value of newsprint, bond paper is minimal.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، کاغذ روزنامه، کاغذ، کاغذ نقطه به دست آوردن حداکثر ارزش روزنامه، کاغذ ضمانت حداقل است
[ترجمه گوگل]به طور خاص، روزنامه، کاغذ، کاغذ نقطه به دست آوردن حداکثر ارزش روزنامه، کاغذ اوراق قرضه حداقل است
[ترجمه گوگل]به طور خاص، روزنامه، کاغذ، کاغذ نقطه به دست آوردن حداکثر ارزش روزنامه، کاغذ اوراق قرضه حداقل است
15. The author chose two antidumping cases, Newsprint and Copperplate paper, to analyze.
[ترجمه ترگمان]مولف دو مورد antidumping، newsprint و copperplate را برای تجزیه و تحلیل انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل]نویسنده برای تجزیه و تحلیل، دو مورد ضد آداب و رسوم، مقاله روزنامه و کاغذ مس را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]نویسنده برای تجزیه و تحلیل، دو مورد ضد آداب و رسوم، مقاله روزنامه و کاغذ مس را انتخاب کرد
کلمات دیگر: