(جانورشناسی) کریل (سخت پوستان بسیار کوچک و میگو مانند دریایی از راسته ی euphausiacea که خوراک عمده ی برخی وال ها است)
krill
(جانورشناسی) کریل (سخت پوستان بسیار کوچک و میگو مانند دریایی از راسته ی euphausiacea که خوراک عمده ی برخی وال ها است)
انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) کریل (سختپوستان بسیار کوچک و میگو مانند دریایی از راستهی Euphausiacea که خوراک عمدهی برخی والها است)
کریل
انگلیسی به انگلیسی
• small sea animal that resembles a shrimp
جملات نمونه
1. Krill are the principal food of the baleen whales, such as the blue whale and minke.
[ترجمه ترگمان]krill غذای اصلی وال ها مانند وال آبی و minke هستند
[ترجمه گوگل]کریل مواد غذای اصلی نهنگ های نعناع مانند نهنگ آبی و صورتی است
[ترجمه گوگل]کریل مواد غذای اصلی نهنگ های نعناع مانند نهنگ آبی و صورتی است
2. Prevalence of krill in summer surface waters has given rise to a misconception that krill and other euphausiids constantly dominate the zooplankton.
[ترجمه ترگمان]شیوع krill در آب های سطحی تابستان باعث بوجود آمدن یک تصور غلط شده است که krill و دیگر euphausiids به طور مداوم بر the تسلط دارند
[ترجمه گوگل]شیوع کرییل در آبهای سطحی تابستان موجب ایجاد تصور غلطی می شود که کریل و دیگر euphausiids به طور دائم در زئوپلانکتون غالب هستند
[ترجمه گوگل]شیوع کرییل در آبهای سطحی تابستان موجب ایجاد تصور غلطی می شود که کریل و دیگر euphausiids به طور دائم در زئوپلانکتون غالب هستند
3. Like all crustaceans, krill must molt in order to grow.
[ترجمه ترگمان]مثل همه صدف ها، krill باید برای رشد کردن آماده باشن
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کریل، مانند همه انواع مواد غذایی، به منظور رشد رشد کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد کریل، مانند همه انواع مواد غذایی، به منظور رشد رشد کند
4. After three weeks, the little krill has finished the ascent.
[ترجمه ترگمان]پس از سه هفته، krill کوچولو این صعود را به پایان رسانده است
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته، کریل کوچکی از صعود به پایان رسید
[ترجمه گوگل]پس از سه هفته، کریل کوچکی از صعود به پایان رسید
5. K : Antarctic krill oil gelcaps, 500 mg each. How many do you take?
[ترجمه ترگمان]K: قطب جنوب krill gelcaps، ۵۰۰ میلی گرم در هر کدام چند چوب کبریت دارید؟
[ترجمه گوگل]K: ژل کپسول نفتی کریل قطبی، هر 500 میلی گرم چند نفر شما را می گیرند؟
[ترجمه گوگل]K: ژل کپسول نفتی کریل قطبی، هر 500 میلی گرم چند نفر شما را می گیرند؟
6. Larger migrators include the shrimp-like krill, animals that resemble small shell-less snails and jellyfish, and other fascinating creatures.
[ترجمه ترگمان]migrators بزرگ تر شامل میگو مانند krill، حیواناتی که به صدف کوچک و یا ستاره دریایی و دیگر موجودات شگفت انگیز شباهت دارند
[ترجمه گوگل]مهاجرت بزرگتر شامل کریل میگو مانند حیوانات است که مانند حلزون های کوچک پوسته و چتر دریایی و دیگر موجودات جالب توجه هستند
[ترجمه گوگل]مهاجرت بزرگتر شامل کریل میگو مانند حیوانات است که مانند حلزون های کوچک پوسته و چتر دریایی و دیگر موجودات جالب توجه هستند
7. Antarctic krill, such as this specimen in the Weddell Sea with a stomach full of yellow algae, are a critical link in the ocean food web.
[ترجمه ترگمان]krill قطب جنوب، مانند این نمونه در دریای Weddell با شکمی پر از جلبک دریایی، یک پیوند حیاتی در شبکه غذایی اقیانوس هستند
[ترجمه گوگل]کریهای قطب جنوب، مانند این نمونه در دریای Weddell با یک شکم پر از جلبکهای زرد، یک پیوند مهم در وب غذای اقیانوس است
[ترجمه گوگل]کریهای قطب جنوب، مانند این نمونه در دریای Weddell با یک شکم پر از جلبکهای زرد، یک پیوند مهم در وب غذای اقیانوس است
8. Krill oil is extracted from krill, a small shrimp-like crustacean originated from the Antarctic and North Pacific Oceans.
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون از krill استخراج می شود، یک میگو کوچک مانند crustacean که از قطب جنوب و اقیانوس آرام شمالی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]نفت کریل از کریل استخراج می شود، یک خرده میگو مانند میوه مانند از اقیانوس های قطب جنوب و اقیانوس آرام شمالی
[ترجمه گوگل]نفت کریل از کریل استخراج می شود، یک خرده میگو مانند میوه مانند از اقیانوس های قطب جنوب و اقیانوس آرام شمالی
9. The seabirds abandoned fish in favor of krill, shrimp-like crustaceans that are a major component in the diets of fur seals and baleen whales.
[ترجمه ترگمان]پرندگان دریایی ماهی را به نفع of، میگو مانند میگو، رها کردند که جز اصلی در رژیم چربی خوک و نهنگ بالن هستند
[ترجمه گوگل]ماهیگیران ماهی را به نفع کریل، مواد غذایی مانند میگو مانند مواد مخدر که جزء اصلی در رژیم های مهر و موم خز و نهنگ های برنج است
[ترجمه گوگل]ماهیگیران ماهی را به نفع کریل، مواد غذایی مانند میگو مانند مواد مخدر که جزء اصلی در رژیم های مهر و موم خز و نهنگ های برنج است
10. At present main products are Frozen krill, shrimp meal, shrimp sauce and so on.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر محصولات اصلی منجمد، میگو، سس میگو، سس میگو و غیره هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر محصولات اصلی عبارتند از کریل مروارید، میگو میگو، سس میگو و غیره
[ترجمه گوگل]در حال حاضر محصولات اصلی عبارتند از کریل مروارید، میگو میگو، سس میگو و غیره
11. You might see krill listed as one of the ingredients.
[ترجمه ترگمان] ممکنه \"krill\" رو به عنوان یکی از مواد اولیه ببینی
[ترجمه گوگل]شما ممکن است کریل را به عنوان یکی از مواد تشکیل دهنده ذکر کنید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است کریل را به عنوان یکی از مواد تشکیل دهنده ذکر کنید
12. Krill oils have also proved to have enormous health benefits.
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون همچنین فواید سلامتی زیادی دارد
[ترجمه گوگل]روغن کریل نیز ثابت کرده است که مزایای سلامتی عظیمی دارد
[ترجمه گوگل]روغن کریل نیز ثابت کرده است که مزایای سلامتی عظیمی دارد
13. Exploitation of the region first depleted it of fur seals and whales; now the same fate threatens fish and krill.
[ترجمه ترگمان]بهره برداری از این منطقه ابتدا آن را از آب بنده ای خز و وال ها محروم کرد؛ در حال حاضر نیز همین سرنوشت ماهی و krill را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]بهره برداری از منطقه ابتدا آن را از مهر و موم خز و نهنگ؛ حالا سرنوشت همان ماهی و کریل را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]بهره برداری از منطقه ابتدا آن را از مهر و موم خز و نهنگ؛ حالا سرنوشت همان ماهی و کریل را تهدید می کند
14. We will also start harvesting alternative types of seafood, krill for instance, in order to supplement our food.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین انواع مختلفی از غذاهای دریایی را برای مثال به منظور تکمیل غذای خود آغاز خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما همچنین شروع به برداشت انواع غذاهای دریایی خواهیم کرد، به عنوان مثال کریل، به منظور تکمیل مواد غذایی ما
[ترجمه گوگل]ما همچنین شروع به برداشت انواع غذاهای دریایی خواهیم کرد، به عنوان مثال کریل، به منظور تکمیل مواد غذایی ما
15. Krill swam with the plankton, a school of young menhaden swam after the krill.
[ترجمه ترگمان]krill با موجودات plankton شنا می کرد، یک مکتب of جوان که پس از krill شنا می کرد
[ترجمه گوگل]کریل با پلانکتون شنا کرد، مدرسه ای از منهادن جوان پس از کریل شنا کرد
[ترجمه گوگل]کریل با پلانکتون شنا کرد، مدرسه ای از منهادن جوان پس از کریل شنا کرد
کلمات دیگر: