کلمه جو
صفحه اصلی

havel

انگلیسی به فارسی

هاول


انگلیسی به انگلیسی

• last name; vaclav havel (born 1936), czech playwright who was imprisoned for subversion, last president of the former czechoslovakia, current president of the czech republic; river in northeastern germany

جملات نمونه

1. Also on Jan. Havel declared an amnesty which involved pardoning certain categories of short-term prisoners and reducing the sentences of others.
[ترجمه ترگمان]همچنین در ژانویه havel عفو عمومی را اعلام کرد که در بخشش دسته های خاصی از زندانیان کوتاه مدت و کاهش محکومیت افراد دیگر نقش داشت
[ترجمه گوگل]همچنین در ژانویه هاول اعلام کرد که عفو می کند که عفو گروه های خاصی از زندانیان کوتاه مدت و کاهش احکام دیگران است

2. Mr Havel, who has a genius for pinpointing the absurd, smiled gently and sipped at some mineral water.
[ترجمه ترگمان]آقای Havel که نبوغ را از آن تشخیص داده است به ملایمت لبخند زد و جرعه ای آب معدنی نوشید
[ترجمه گوگل]آقای هاول، که نابغه برای تعریف پوچ است، به آرامی لبخند زد و در برخی از آب معدنی گنجشک گرفت

3. Since December 1989 President Havel as head of state had visited 2countries and had officially received 140 foreign guests.
[ترجمه ترگمان]از دسامبر ۱۹۸۹ رئیس جمهور havel به عنوان رئیس دولت از ۲ کشور بازدید کرده و به طور رسمی ۱۴۰ مهمان خارجی دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل]از دسامبر 1989، رئیس جمهور هاول به عنوان رئیس جمهور از دو کشور بازدید کرد و به طور رسمی 140 مهمان خارجی دریافت کرد

4. On Nov. 1 Havel broadcast his proposed amendments to the referendum law and the existing Constitution.
[ترجمه ترگمان]در روز یکم ماه نوامبر، havel اصلاحیه های پیشنهادی خود را به قانون رفراندوم و قانون اساسی موجود پخش کرد
[ترجمه گوگل]در روز اول نوامبر هاول اصلاحات پیشنهادی خود را برای قانون همه پرسی و قانون اساسی موجود پخش کرد

5. On the other hand, Havel is a figure who commands trust and respect, unlike Iliescu.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، havel شخصیتی است که بر خلاف Iliescu، اعتماد و احترام را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، هاول یک شخصیت است که بر خلاف ایلئوسو اعتماد و احترام می گذارد

6. The Church of St Havel with its Romanesque foundations was surrounded by the houses of wealthy merchants.
[ترجمه ترگمان]کلیسای سنت havel با بنیادهای رومی خود توسط خانه های بازرگانان ثروتمند احاطه شده است
[ترجمه گوگل]کلیسای سنت هاول با پایه های رومی اش توسط خانه های بازرگانان ثروت احاطه شده است

7. In Czechoslovakia former prisoner of conscience Vaclav Havel became President of his country.
[ترجمه ترگمان]در چکسلواکی، زندانی سابق، \"Vaclav havel\"، رئیس جمهور کشور شد
[ترجمه گوگل]زندانی وجدان زندانی سابق زندان چکسلواکی، رئیس جمهور کشورش شد

8. Havel signed the law on Oct. 1 but said that he would be seeking amendments to it.
[ترجمه ترگمان]havel در روز یکم اکتبر این قانون را امضا کرد، اما گفت که به دنبال اصلاحاتی در این زمینه خواهد بود
[ترجمه گوگل]هاول قانون را در 1 اکتبر امضا کرد اما گفت که او به دنبال اصلاحات در این زمینه است

9. Havel asked the legislature to grant him broader powers to defuse the constitutional crisis.
[ترجمه ترگمان]havel از مجلس سنا خواست تا اختیارات بیشتری برای خنثی کردن بحران قانون اساسی به وی اعطا کند
[ترجمه گوگل]هاول از مجلس قانونگذاران خواسته است تا قدرت های وسیعتری برای تخریب بحران قانون اساسی به او بدهد

10. Havel, an intellectual with many contacts in the West, is conversant with various analyses of modern and postmodern conditions.
[ترجمه ترگمان]havel، یک روشنفکر با بسیاری از تماس ها در غرب، با تجزیه و تحلیل مختلف شرایط مدرن و پست مدرن مرتبط است
[ترجمه گوگل]هاول، فکری با بسیاری از مخاطبین در غرب، با تجزیه و تحلیل های مختلف از شرایط مدرن و پست مدرن آشنا است

11. But Havel also has preached that the country must not be held hostage to its past.
[ترجمه ترگمان]اما havel همچنین توصیه کرده است که کشور نباید در گذشته گروگان گرفته شود
[ترجمه گوگل]اما هاول همچنین موعظه کرده است که کشور نباید گذشته خود را گروگان بگیرد

12. Havel has become his country's beacon of democracy and hope.
[ترجمه ترگمان]havel به عنوان راهنمای دموکراسی و امید کشور تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]هاول تبدیل به رهبر کشور خود در زمینه دموکراسی و امید است

13. A few days later, Vclav Havel came to Washington for a state visit, telling the press I was his great friend.
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، Vclav havel برای یک دیدار دولتی به واشنگتن آمد و به مطبوعات گفت که من دوست صمیمی او هستم
[ترجمه گوگل]چند روز بعد، وکلوا هاول برای دیدار از دولت به واشنگتن آمد و به مطبوعات گفت که دوست بزرگ من بود

14. Of the three, Havel, naturally, is the best able to write about how all political careers end in failure, however many magnificent and unexpected victories there may be along the way.
[ترجمه ترگمان]از میان این سه، havel، طبیعتا بهترین توانایی برای نوشتن در مورد این که چگونه همه مشاغل سیاسی به شکست منتهی می شوند، با این حال بسیاری از پیروزی های شگفت انگیز و غیرمنتظره ممکن است در طول راه وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]از سه مورد، هاول، به طور طبیعی، بهترین است که بتواند در مورد چگونگی پایان دادن به تمام مشکلات سیاسی به شکست بپردازد، با این حال بسیاری از پیروزی های با شکوه و غیر منتظره ممکن است در طول مسیر باشد

15. Former Czech President Vaclav Havel is listed on the letter to Mr. Medvedev as a supporter of a pardon.
[ترجمه ترگمان]Vaclav havel، رئیس جمهور سابق چک، در نامه ای به آقای مدودف به عنوان حامی عفو قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]واشنگول هاول، رئیس جمهور سابق جمهوری چک، در نامه ای به آقای مدودف به عنوان بخشی از عفو ذکر شده است


کلمات دیگر: