کلمه جو
صفحه اصلی

in bad condition

انگلیسی به انگلیسی

• in poor shape, in a bad state

جملات نمونه

1. The house was dull, old-fashioned and in bad condition.
[ترجمه ترگمان]خانه کسل کننده و قدیمی بود و در شرایط بدی قرار داشت
[ترجمه گوگل]خانه خسته کننده، قدیمی و در شرایط بد بود

2. The house is in bad condition.
[ترجمه ترگمان]وضع خانه بد است
[ترجمه گوگل]خانه در شرایط بد است

3. My bicycle is in bad condition.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه من در شرایط بدی قرار دارد
[ترجمه گوگل]دوچرخه من در شرایط بد است

4. We noted that the goods was delivered in bad condition.
[ترجمه ترگمان]ما متوجه شدیم که کالاها در شرایط بد تحویل داده شده اند
[ترجمه گوگل]ما اشاره کردیم که کالا در وضعیت بد قرار داده شد

5. His financial affairs are in bad condition.
[ترجمه ترگمان]امور مالی او در شرایط بدی قرار دارند
[ترجمه گوگل]امور مالی او در وضعیت بد قرار دارند

6. The house needs painting. It's in bad condition.
[ترجمه ترگمان]خانه به نقاشی احتیاج دارد وضعیت خیلی بدیه
[ترجمه گوگل]خانه نیاز به نقاشی دارد این وضعیت بد است

7. Many roads are in bad condition and accidents are frequent.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از جاده ها شرایط بدی دارند و تصادفات مکرر اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]بسیاری از جاده ها در وضعیت بد قرار دارند و حوادث مکرر هستند

8. The accident was caused by people driving too fast in bad conditions.
[ترجمه ترگمان]این حادثه توسط افرادی ایجاد شد که خیلی سریع در شرایط بد رانندگی می کردند
[ترجمه گوگل]این حادثه ناشی از آن است که مردم در شرایط بدی سریع حرکت می کنند

9. From her vacant look we can know that she probably is in bad condition.
[ترجمه ترگمان]از نگاه خالی او می توانیم بفهمیم که احتمالا او در شرایط بدی قرار دارد
[ترجمه گوگل]از دید خالی او می توانیم بدانیم که او احتمالا در وضعیت بد قرار دارد

10. The saying that looks like something the cat dragged in describes something in bad condition.
[ترجمه ترگمان]گفتن این جمله شبیه چیزی است که گربه در شرایط بد کشیده شده است
[ترجمه گوگل]گفتن که چیزی شبیه چیزی است که گربه اش را در چیزی توضیح می دهد که وضعیت بدی دارد


کلمات دیگر: