کلمه جو
صفحه اصلی

manipulatory


با دست درست کردنی، بادست درست شده، وابسته بکارهای دستی

انگلیسی به فارسی

دستکاری


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to manipulation

جملات نمونه

1. The advanced totalitarian system depends on manipulatory devices so refined, complex, and powerful that it no longer needs murderers and victims.
[ترجمه ترگمان]سیستم totalitarian پیشرفته به دستگاه های manipulatory بسیار پیچیده، پیچیده و قدرتمند بستگی دارد که دیگر نیازی به قاتلان و قربانیان ندارد
[ترجمه گوگل]سیستم توتالیتر پیشرفته به دستگاه های دستکاری کننده ای که به طرز تصحیح، پیچیده و قدرتمند بستگی دارد، به قاتلان و قربانیان نیاز دارد

2. Experiments have shown that the manipulatory flexibility of the installation is bigs its equipment and material selections are rational.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها نشان داده اند که انعطاف پذیری manipulatory نصب تجهیزات و انتخاب های مادی آن منطقی است
[ترجمه گوگل]آزمایشات نشان داده اند که انعطاف پذیری دستکاری نصب شده بزرگ است و تجهیزات و انتخاب مواد آن منطقی است

3. By revealing the manipulatory mechanisms and political agenda involved in textual production one can better understand the nature of (religious) translation.
[ترجمه ترگمان]با آشکار کردن مکانیسم های manipulatory و دستور کار سیاسی دخیل در تولید متنی، می توان ماهیت ترجمه (مذهبی)را بهتر درک کرد
[ترجمه گوگل]با آشکار سازی مکانیزم های دستکاری و برنامه های سیاسی مربوط به تولید متنی می توان از ماهیت ترجمه (مذهبی) بهتر درک کرد

4. The elaborate songs of male birds clearly fit best a manipulatory interpretation.
[ترجمه ترگمان]آوازهای استادانه پرندگان نر به وضوح با تفسیر manipulatory هماهنگ بود
[ترجمه گوگل]ترانه های جدی پرندگان نر به وضوح بهتر از یک تفسیر دستکاری است

5. The advent of this paper is instrumentally and referentially significant for the design of parallel manipulatory control system.
[ترجمه ترگمان]ظهور این مقاله به طور موثر و قابل توجه برای طراحی سیستم کنترل موازی parallel می باشد
[ترجمه گوگل]ظهور این مقاله برای طراحی سیستم کنترل موازی موازی مهم و مهیج است

پیشنهاد کاربران

دستکاری کردن


کلمات دیگر: