قانون ـ فقه : دسته بندى سیاسى
junto
قانون ـ فقه : دسته بندى سیاسى
انگلیسی به فارسی
جونتو
انگلیسی به انگلیسی
• small political council; cabal, group that seeks to gain political power
جملات نمونه
1. When he decided to use his Junto to launch the first subscription lending library in America, he realized that a show of humility would make it easier to raise funds.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او تصمیم گرفت از junto برای راه اندازی اولین کتابخانه اعطای وام در آمریکا استفاده کند، دریافت که نمایش فروتنی باعث می شود که جمع آوری پول آسان تر شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که تصمیم گرفت برای استفاده از Junto خود برای راه اندازی اولین کتابخانه واریز اشتراک در آمریکا، متوجه شد که نشان دادن فروتنی، جذب پول را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تصمیم گرفت برای استفاده از Junto خود برای راه اندازی اولین کتابخانه واریز اشتراک در آمریکا، متوجه شد که نشان دادن فروتنی، جذب پول را آسان تر می کند
2. The Junto was active for 30 years and developed into the American Phylosophical Society.
[ترجمه ترگمان]The ۳۰ سال فعال بود و به جامعه Phylosophical آمریکا راه یافت
[ترجمه گوگل]Junto برای 30 سال فعال بود و به انجمن فقهی آمریکا تبدیل شد
[ترجمه گوگل]Junto برای 30 سال فعال بود و به انجمن فقهی آمریکا تبدیل شد
3. Benjamin Franklin had his Junto that met for over forty years and to which he attributed much of his success.
[ترجمه ترگمان]بنجامین فرانکلین junto را داشت که بیش از چهل سال با او آشنا شده بود و بسیاری از موفقیت های او را نسبت به آن نسبت داد
[ترجمه گوگل]بنجامین فرانکلین Junto خود را که برای بیش از چهل سال ملاقات کرد و بیشتر او را از موفقیت خود نسبت داد
[ترجمه گوگل]بنجامین فرانکلین Junto خود را که برای بیش از چهل سال ملاقات کرد و بیشتر او را از موفقیت خود نسبت داد
4. The Junto was active for 30 years and developed into the American Philosophical Society.
[ترجمه ترگمان]The به مدت ۳۰ سال فعال بود و به جامعه فلسفی آمریکا راه یافت
[ترجمه گوگل]Junto برای 30 سال فعال بود و به جامعه فلسفی آمریکا تبدیل شد
[ترجمه گوگل]Junto برای 30 سال فعال بود و به جامعه فلسفی آمریکا تبدیل شد
5. Niederhoffer's Junto is more casual, but he takes libertarianism seriously, considering it to be a natural complement to speculating.
[ترجمه ترگمان]Niederhoffer s more است، اما با توجه به اینکه آن یک مکمل طبیعی برای فکر کردن است، او را جدی می گیرد
[ترجمه گوگل]جونتو Niederhoffer بیشتر گاه به گاه است، اما او به طور جدی به libertarianism، با توجه به آن را به عنوان یک مکمل طبیعی به حدس زدن است
[ترجمه گوگل]جونتو Niederhoffer بیشتر گاه به گاه است، اما او به طور جدی به libertarianism، با توجه به آن را به عنوان یک مکمل طبیعی به حدس زدن است
6. Junto Stationery Hardware Products Co., Ltd. is an enterprise which is specialized in manufacturing stationery hardware and iron clip.
[ترجمه ترگمان]junto Stationery شرکت محصولات سخت افزار، با مسئولیت محدود شرکتی است که در stationery تولید سخت افزار و گیره آهن تخصص دارد
[ترجمه گوگل]شرکت Junto لوازم التحریر سخت افزار، آموزشی ویبولیتین است که در تولید سخت افزار لوازم التحریر و آهن کلیپ تخصصی است
[ترجمه گوگل]شرکت Junto لوازم التحریر سخت افزار، آموزشی ویبولیتین است که در تولید سخت افزار لوازم التحریر و آهن کلیپ تخصصی است
7. Found the Junto, a club for informal discussion of scientific, economic and political ideas.
[ترجمه ترگمان]the، باشگاهی برای بحث غیر رسمی درباره عقاید علمی، اقتصادی و سیاسی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جونتو، یک باشگاه برای بحث غیر رسمی ایده های علمی، اقتصادی و سیاسی را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جونتو، یک باشگاه برای بحث غیر رسمی ایده های علمی، اقتصادی و سیاسی را پیدا کرد
8. He founded, for example, the Junto, a discussion group that met weekly to debate the issues of the day.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مثال، junto، گروهی را تاسیس کرد که هفتگی برای بحث در مورد مسائل روز تشکیل می شد
[ترجمه گوگل]برای مثال، او به عنوان مثال، Junto را تشکیل داد، یک گروه بحث و گفتگو که هر هفته برای بحث در مورد روزها ملاقات کرد
[ترجمه گوگل]برای مثال، او به عنوان مثال، Junto را تشکیل داد، یک گروه بحث و گفتگو که هر هفته برای بحث در مورد روزها ملاقات کرد
9. Me gustaria tener una mesa junto a la ventana.
[ترجمه ترگمان]من gustaria tener، مسا یک la
[ترجمه گوگل]من gustaria tener una mesa junto a la ventana هستم
[ترجمه گوگل]من gustaria tener una mesa junto a la ventana هستم
10. When he formed his discussion club of fellow tradesmen, known as the Junto, Franklin's first rule was to display humility in conversation.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که او بحث خود را به عنوان اولین قانون tradesmen، که به عنوان اولین قانون فرانکلین شناخته می شد، تشکیل داد، اولین قانون فرانکلین به نمایش گذاشتن تواضع در گفتگو بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او باشگاه بحث و گفتگو معامله گران خود را، که به نام Junto شناخته می شود، اولین قاعده فرانکلین را به نمایش گذاشتن فروتنی در گفتگو تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او باشگاه بحث و گفتگو معامله گران خود را، که به نام Junto شناخته می شود، اولین قاعده فرانکلین را به نمایش گذاشتن فروتنی در گفتگو تبدیل کرد
کلمات دیگر: