متفقا، با هماهنگی
in concert
متفقا، با هماهنگی
انگلیسی به فارسی
در کنسرت
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: together.
- We must act in concert to be successful.
[ترجمه ترگمان] ما باید در کنسرت اقدام کنیم تا موفق شویم
[ترجمه گوگل] ما باید با هم کار کنیم تا موفق شویم
[ترجمه گوگل] ما باید با هم کار کنیم تا موفق شویم
• in agreement, in one accord
جملات نمونه
1. She was appearing in concert at Carnegie Hall.
[ترجمه ترگمان]او در کنسرت در تالار کارنگی ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او در کنسرت در Carnegie Hall ظاهر شد
[ترجمه گوگل]او در کنسرت در Carnegie Hall ظاهر شد
2. Britain has to pursue policies in concert with other EU members.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا باید سیاست های خود را با سایر اعضای اتحادیه اروپا دنبال کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا باید سیاست های خود را با دیگر اعضای اتحادیه اروپا دنبال کند
[ترجمه گوگل]بریتانیا باید سیاست های خود را با دیگر اعضای اتحادیه اروپا دنبال کند
3. I want people to remember Elvis in concert.
[ترجمه ترگمان] میخوام مردم \"الویس\" رو تو کنسرت به یاد بیارن
[ترجمه گوگل]من می خواهم مردم به یاد داشته باشن الویس در کنسرت
[ترجمه گوگل]من می خواهم مردم به یاد داشته باشن الویس در کنسرت
4. They're appearing in concert tonight at the Royal Concert Hall.
[ترجمه ترگمان]آن ها امشب در تالار کنسرت سلطنتی به کنسرت می آیند
[ترجمه گوگل]آنها در کنسرت امشب در تالار کنسرت سلطنتی حضور دارند
[ترجمه گوگل]آنها در کنسرت امشب در تالار کنسرت سلطنتی حضور دارند
5. Starlight Productions present the Chinese Children's Choir in concert.
[ترجمه ترگمان]این شرکت، گروه کر کننده کودکان چینی را در کنسرت حاضر می کند
[ترجمه گوگل]ستاره ستاره ها در کنسرت گروه کوی کودکان چینی حضور دارند
[ترجمه گوگل]ستاره ستاره ها در کنسرت گروه کوی کودکان چینی حضور دارند
6. The teacher told them to act in concert with one another.
[ترجمه ترگمان]معلم به آن ها گفت که با یکدیگر هماهنگ باشند
[ترجمه گوگل]معلم به آنها گفت که با یکدیگر همکاری کنند
[ترجمه گوگل]معلم به آنها گفت که با یکدیگر همکاری کنند
7. If the member countries would act in concert, the problem might be solved more easily.
[ترجمه ترگمان]اگر کشورهای عضو در کنسرت عمل کنند، ممکن است مشکل به راحتی حل شود
[ترجمه گوگل]اگر کشورهای عضو در هماهنگی عمل کنند، مشکل ممکن است به راحتی حل شود
[ترجمه گوگل]اگر کشورهای عضو در هماهنگی عمل کنند، مشکل ممکن است به راحتی حل شود
8. It appeared that both the accused were acting in concert in the attack upon the deceased.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که هر دو متهم در حال اجرای کنسرت در حمله به مرحوم هستند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هر دو متهم در کنسرت در مورد حمله به مرحوم مشغول به کار بودند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هر دو متهم در کنسرت در مورد حمله به مرحوم مشغول به کار بودند
9. It aims to manage those resources in concert and on a long-term basis for the benefit of the local human population.
[ترجمه ترگمان]هدف آن مدیریت این منابع در کنسرت و مبنای بلند مدت منافع مردم محلی است
[ترجمه گوگل]هدف آن مدیریت این منابع در کنسرت و درازمدت به نفع مردم محلی محلی است
[ترجمه گوگل]هدف آن مدیریت این منابع در کنسرت و درازمدت به نفع مردم محلی محلی است
10. Barr alleged the two had planted the bomb in concert with several others.
[ترجمه ترگمان]بار ادعا کرد که این دو نفر این بمب را در کنسرت با چندین تن دیگر کار گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]بار ادعا کرد که این دو بمب را در کنار چندین نفر دیگر کاشته اند
[ترجمه گوگل]بار ادعا کرد که این دو بمب را در کنار چندین نفر دیگر کاشته اند
11. Alumni in Concert Petra Armitage-Smith talks about a successful social and musical event.
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیلان در کنسرت پترا Armitage - اسمیت در مورد یک رویداد موفق اجتماعی و موسیقی سخن می گویند
[ترجمه گوگل]آلبوم ها در کنسرت پترا آرمیتاژ اسمیت درباره یک رویداد اجتماعی و موسیقی موفق صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]آلبوم ها در کنسرت پترا آرمیتاژ اسمیت درباره یک رویداد اجتماعی و موسیقی موفق صحبت می کنند
12. Other kinds of sensors, in concert with smart materials, will produce custom systems for a host of problems.
[ترجمه ترگمان]انواع دیگر سنسورها، در کنسرت با مواد هوشمند، سیستم های سفارشی را برای میزبانی از مشکلات تولید خواهند کرد
[ترجمه گوگل]دیگر انواع سنسورها، در هماهنگی با مواد هوشمند، سیستم های سفارشی را برای مجموعه ای از مشکلات تولید می کنند
[ترجمه گوگل]دیگر انواع سنسورها، در هماهنگی با مواد هوشمند، سیستم های سفارشی را برای مجموعه ای از مشکلات تولید می کنند
13. FinancingA lender, often working in concert with the contractor, arranges financing through a home equity loan.
[ترجمه ترگمان]وام دهنده FinancingA که اغلب در کنسرت با پیمان کار کار می کند، تامین مالی را از طریق یک وام مسکن خانگی ترتیب می دهد
[ترجمه گوگل]FinancingA وام دهندگان، اغلب در هماهنگی با پیمانکار مشغول به کار هستند، تامین مالی از طریق یک وام مسکن خانه را ترتیب می دهد
[ترجمه گوگل]FinancingA وام دهندگان، اغلب در هماهنگی با پیمانکار مشغول به کار هستند، تامین مالی از طریق یک وام مسکن خانه را ترتیب می دهد
14. Those, in concert with fiery remains of the ships and tanks, consumed the airship in a sun-like conflagration.
[ترجمه ترگمان]کسانی که در کنسرت با بقایای آتشین کشتی ها و تانک ها به سر می بردند، کشتی هوایی را در آتش خورشید مانند آتش کشیدند
[ترجمه گوگل]کسانی که در کنار باقی مانده های آتش سوزی کشتی ها و تانک ها، هواپیما را در یک آتش سوزی مانند باد گرفتند
[ترجمه گوگل]کسانی که در کنار باقی مانده های آتش سوزی کشتی ها و تانک ها، هواپیما را در یک آتش سوزی مانند باد گرفتند
15. The failure of the 12 to act in concert does not give much ground for optimism.
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت در کنسرت برای خوش بینی اهمیت چندانی ندارد
[ترجمه گوگل]شکست 12 نفره در کنسرت، زمینه خوشبینی را فراهم نمی کند
[ترجمه گوگل]شکست 12 نفره در کنسرت، زمینه خوشبینی را فراهم نمی کند
پیشنهاد کاربران
با هم، باهمدیگه، با توافق کسی/چیزی، به طور هماهنگ
کلمات دیگر: