کلمه جو
صفحه اصلی

kyat


(واحد اصلی پول کشور برمه یا میانمار) کیات (رجوع شود به: به جدول: money)

انگلیسی به فارسی

(واحد اصلی پول کشور برمه یا میانمار) کیات (رجوع شود به: به جدول: money)


کیت


انگلیسی به انگلیسی

• coin and unit of currency in burma

جملات نمونه

1. The kyat (currency code MMK) is the official currency of Myanmar.
[ترجمه ترگمان]kyat (کد واحد پول رایج)، واحد پول رسمی میانمار است
[ترجمه گوگل]kyat (کد ارز MMK) ارز رسمی میانمار است

2. Kyat is a basic unit of currency in Burma.
[ترجمه ترگمان]Kyat واحد اصلی واحد پول در برمه است
[ترجمه گوگل]کیات یک واحد اساسی واحد پول در برمه است

3. Myanmar currency is the Kyat, made up of 100 pyas.
[ترجمه ترگمان]واحد پول میانمار the است که از ۱۰۰ pyas ساخته شده است
[ترجمه گوگل]ارز میانمار Kyat است که از 100 قطعه ساخته شده است

4. The price of glue is between Kyat 200-300 per can and is not only easily available but is also legal and therefore can be purchased at any shops with a low cost.
[ترجمه ترگمان]قیمت چسب بین Kyat ۲۰۰ تا ۳۰۰ اینچ است و نه تنها به راحتی در دسترس است بلکه قانونی است و بنابراین می تواند در هر فروشگاه با قیمت پایین خریداری شود
[ترجمه گوگل]قیمت چسب بین Kyat 200-300 در هر می باشد و نه تنها به راحتی در دسترس است، بلکه قانونی است و بنابراین می تواند در هر مغازه با هزینه کم خریداری شود

5. One Rangoon businessman said he had donated 300,000 kyat (US $300).
[ترجمه ترگمان]یکی از تجار رنگون گفت که او ۳۰۰،۰۰۰ kyat (۳۰۰ دلار)به وی اهدا کرده است
[ترجمه گوگل]یکی از بازرگانان راگنون گفت که 300،000 کیت (300 دلار) اهدا کرده است

6. But on the streets of Yangon, it takes 125 kyats to buy a dollar.
[ترجمه ترگمان]اما در خیابان های of ۱۲۵ دلار برای خرید یک دلار لازم است
[ترجمه گوگل]اما در خیابانهای یانگون، برای خرید یک دلار 125 کیلوات لازم است

7. The revised budget for 1989/90 showed a deficit of 367 million kyats, compared with the planned surplus of 000,000 kyats.
[ترجمه ترگمان]بودجه اصلاح شده برای سال ۱۹۸۹ \/ ۹۰ در مقایسه با مازاد برنامه ریزی شده of kyats، افزایشی ۳۶۷ میلیون دلاری را نشان داد
[ترجمه گوگل]بودجه تجدید نظر شده در سال 1989/90 کسری بودجه 367 میلیون کایات را در مقایسه با کسری بودجه برنامه ریزی شده 000،000 کایات نشان داد

8. Traders also said the halt in the Thai-Burmese border trade has had a huge impact on many businesses, and caused the appreciation of the kyat.
[ترجمه ترگمان]تاجران همچنین گفتند که توقف در تجارت مرزی تایلند - برمه اثر زیادی بر بسیاری از کسب و کارها داشته است و باعث قدردانی از the شده است
[ترجمه گوگل]معامله گران همچنین گفتند توقف در تجارت مرزی تایلند و برمه تا به حال تاثیر زیادی بر روی بسیاری از کسب و کار ها داشته و موجب افزایش تقاضا شده است

9. The current exchange rate for 1 FEC is 730 kyat.
[ترجمه ترگمان]نرخ کنونی ارز برای ۱ FEC ۷۳۰ میلیون پوند است
[ترجمه گوگل]نرخ ارز فعلی برای 1 FEC برابر 730 کیات است

10. The wholesale price for a 34-kilogram bag of salt was 800 kyat ($ but the price has jumped to 500 kyat ($ 50), the weekly reported.
[ترجمه ترگمان]این هفته نامه گزارش داد قیمت عمده فروشی یک کیسه ۳۴ کیلوگرم نمک ۸۰۰ kyat (۵۰ دلار)بوده است اما قیمت آن به ۵۰۰ kyat (۵۰ دلار)رسیده است
[ترجمه گوگل]قیمت عمده فروشی یک کیسه 34 کیلوگرمی نمک 800 کیات بود (اما قیمت آن به 500 کیات (50 دلار) افزایش یافته است

11. "The shopkeeper gave me 3 sweets for change of 150 kyat when I bought a bottle of cough mixture," complained a Yangon driver.
[ترجمه ترگمان]یک راننده تاکسی به نام شکایت کرد: \" مغازه دار ۳ شیرینی برای تغییر ۱۵۰ kyat به من داد که یک بطری شربت سرفه خریدم \"
[ترجمه گوگل]یک فروشنده راننده یانگون شکایت کرد که مغازه دار 3 شیرینی برای تغییر 150 کیت در هنگام خرید یک بطری مخلوط سرفه داد

12. The party has allegedly been offering incentives to members, who are required to pay 1000 kyat (US$ to join.
[ترجمه ترگمان]این حزب ادعا می کند که مشوق هایی برای اعضا ارائه کرده است که ملزم هستند ۱۰۰۰ kyat (دلار آمریکا)به آن ها پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که حزب انگیزه ای برای اعضا ارائه می دهد که ملزم به پرداخت 1000 کیلوات می باشند

13. The reporter also detected this kind of apple at a large supermarket, the sales price was a 68 kyat per.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر همچنین این نوع سیب را در یک سوپرمارکت بزرگ تشخیص داد، قیمت فروش ۶۸ kyat دلار بود
[ترجمه گوگل]خبرنگار همچنین این نوع سیب را در یک سوپر مارکت بزرگ تشخیص داد، قیمت فروش 68 کیلو هرتز بود

14. Finally, soldiers were given a salary increase of 20,000 kyat [US $27] and given an allowance for fresh food.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، به سربازان با افزایش ۲۰ هزار kyat (۲۷ دلار آمریکا)و پرداخت مستمری برای غذای تازه داده شد
[ترجمه گوگل]در نهایت، سربازان افزایش حقوق و دستمزد 20،000 کیات [27 دالر امریکایی] داده شد و به غذای تازه کمک می کردند


کلمات دیگر: