عینا یک جور، همان
one and the same
عینا یک جور، همان
انگلیسی به انگلیسی
• very same, this is the one
جملات نمونه
1. Muhammad Ali and Cassius Clay are one and the same.
[ترجمه ترگمان]محمد علی و کاسیوس رس یکی هستند
[ترجمه گوگل]محمد علی و کاسیوس کیل یک و یک هستند
[ترجمه گوگل]محمد علی و کاسیوس کیل یک و یک هستند
2. One and the same idea occurred to each of them.
[ترجمه ترگمان]یک ایده و یک ایده به هر یک از آن ها رخ داد
[ترجمه گوگل]یک ایده ی مشابه برای هر یک از آنها رخ داد
[ترجمه گوگل]یک ایده ی مشابه برای هر یک از آنها رخ داد
3. Luckily, Nancy's father and her attorney were one and the same person.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، پدر نانسی و وکیلش هم یکی بودند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، پدر نانسی و وکلای او یک نفر بودند
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، پدر نانسی و وکلای او یک نفر بودند
4. We can do the two things at one and the same time.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم دو چیز را در یک زمان و همزمان انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم دو کار را در یک زمان انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم دو کار را در یک زمان انجام دهیم
5. In fact the soldier and the priest were one and the same person.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت سرباز و کشیش یکی بودند
[ترجمه گوگل]در واقع سرباز و کشیش یکی و یک نفر بودند
[ترجمه گوگل]در واقع سرباز و کشیش یکی و یک نفر بودند
6. They are seeking new supports that are at one and the same time local and yet related to their universal goals.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال حمایت های جدید هستند که در یک زمان و در عین حال مرتبط با اهداف جهانی آن ها هستند
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال حمایت های جدید هستند که در یک زمان محلی و در عین حال مربوط به اهداف جهانی خود هستند
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال حمایت های جدید هستند که در یک زمان محلی و در عین حال مربوط به اهداف جهانی خود هستند
7. The two Taylors are one and the same.
[ترجمه ترگمان]این دو نیکلسون یکی هستند
[ترجمه گوگل]دو تیلور یک و یک هستند
[ترجمه گوگل]دو تیلور یک و یک هستند
8. Merchant and pirate were for a long period one and the same person. Even today mercantile morality is really nothing but a refinement of piratical morality. Friedrich Nietzsche
[ترجمه ترگمان]تاجر و دزد دریایی برای مدت زیادی یک و یک نفر بودند حتی امروزه اخلاق تجاری نیز چیزی جز تهذیب اخلاق piratical نیست فریدریش نیچه
[ترجمه گوگل]بازرگان و دزد دریایی برای یک دوره طولانی یک و یک نفر بودند حتی اخلاق تجاری در حال حاضر چیزی جز پالایش اخلاق دزدان دریایی نیست فردریش نیچه
[ترجمه گوگل]بازرگان و دزد دریایی برای یک دوره طولانی یک و یک نفر بودند حتی اخلاق تجاری در حال حاضر چیزی جز پالایش اخلاق دزدان دریایی نیست فردریش نیچه
9. Inspiration and genius - one and the same. Victor Hugo
[ترجمه ترگمان]الهام و نبوغ - یکی - و همین ویکتور هوگو
[ترجمه گوگل]الهام و نبوغ - یک و یک ویکتور هوگو
[ترجمه گوگل]الهام و نبوغ - یک و یک ویکتور هوگو
10. At one and the same time he seemed to accept every word and yet to be stricken with fear.
[ترجمه ترگمان]در یک ساعت و در عین حال به نظر می رسید که هر کلمه را قبول می کند و با این همه از ترس می لرزد
[ترجمه گوگل]در همان زمان، به نظر می رسید که هر کلمه را می پذیرفت و با هراس از دست می رفت
[ترجمه گوگل]در همان زمان، به نظر می رسید که هر کلمه را می پذیرفت و با هراس از دست می رفت
11. It turns out that her aunt and my cousin are one and the same.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که خاله و پسر خاله من هم یکی هستند
[ترجمه گوگل]معلوم است که عمه و پسر عموی من یکی هستند
[ترجمه گوگل]معلوم است که عمه و پسر عموی من یکی هستند
12. I never realized Ruth Rendell and Barbara Vine were one and the same .
[ترجمه ترگمان]من هرگز متوجه نشدم که \"روث\" و \"باربارا واین\" هم یکی هستند
[ترجمه گوگل]من هرگز متوجه نشدم روت رندل و باربارا وین هم یکسان بودند
[ترجمه گوگل]من هرگز متوجه نشدم روت رندل و باربارا وین هم یکسان بودند
13. I can't dissociate the man from his political opinions - they're one and the same thing.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم آن مرد را از عقاید سیاسی او تفکیک کنم - آن ها هم یک چیز هستند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم مرد را از نظرات سیاسی خود جدا کنم - آنها یک و همینطور هستند
[ترجمه گوگل]من نمی توانم مرد را از نظرات سیاسی خود جدا کنم - آنها یک و همینطور هستند
14. In some countries, the police and the army are one and the same thing.
[ترجمه ترگمان]در برخی کشورها، پلیس و ارتش هم یکی هستند
[ترجمه گوگل]در برخی کشورها، پلیس و ارتش یک وظیفه دارند
[ترجمه گوگل]در برخی کشورها، پلیس و ارتش یک وظیفه دارند
15. I was amazed to discover that Mary's husband and Jane's son are one and the same .
[ترجمه ترگمان]از اینکه پسر ماری و پسر ماری یکی هستند شگفت زده شدم
[ترجمه گوگل]من شگفت زده شدم که کشف کنم که شوهر مری و پسر جین یکی هستند
[ترجمه گوگل]من شگفت زده شدم که کشف کنم که شوهر مری و پسر جین یکی هستند
پیشنهاد کاربران
عیناً همان - عیناً یکی
دقیقاً همینه - خودِ خودشه -
کلمات دیگر: