بالاخره، در خاتمه، در پایان
in conclusion
بالاخره، در خاتمه، در پایان
انگلیسی به انگلیسی
• in summary, in short, in brief
جملات نمونه
1. In conclusion, I would like to say how much I have enjoyed myself today.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دوست دارم بگویم که امروز چقدر از خودم لذت برده ام
[ترجمه گوگل]در نتیجه من می خواهم بگویم چقدر از خودم امروز لذت بردم
[ترجمه گوگل]در نتیجه من می خواهم بگویم چقدر از خودم امروز لذت بردم
2. In conclusion, walking is a cheap, safe, enjoyable and readily available form of exercise.
[ترجمه ترگمان]در پایان، پیاده روی یک شکل ارزان، ایمن، لذت بخش و در دسترس است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، پیاده روی یک فرم ورزشی ارزان، ایمن، لذت بخش و قابل دسترس است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، پیاده روی یک فرم ورزشی ارزان، ایمن، لذت بخش و قابل دسترس است
3. In conclusion, I would like to thank . . .
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مایلم از شما تشکر کنم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم تشکر کنم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم تشکر کنم
4. In conclusion, I hope the preceding arguments have convinced you of the need for action.
[ترجمه ترگمان]در خاتمه، امیدوارم مباحثات قبلی شما را از نیاز به عمل متقاعد کنند
[ترجمه گوگل]در نتیجه من امیدوارم که استدلالات پیشین شما را از نیاز به عمل متقاعد کرده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه من امیدوارم که استدلالات پیشین شما را از نیاز به عمل متقاعد کرده است
5. In conclusion she wished her comrades every success in their work.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسید که دوستانش هر موفقیت را در کار خود آرزو می کنند
[ترجمه گوگل]در نتیجه او آرزو کرد که رفقا هر موفقیتی را در کار خود داشته باشد
[ترجمه گوگل]در نتیجه او آرزو کرد که رفقا هر موفقیتی را در کار خود داشته باشد
6. In conclusion, I would like to thank you all for your hard work.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، من دوست دارم از همتون برای کاره ای سخت تون تشکر کنم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم از همه شما برای کار سخت خود تشکر کنم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم از همه شما برای کار سخت خود تشکر کنم
7. In conclusion, I would like to thank our guest speaker.
[ترجمه ترگمان]در نهایت میل دارم از سخنگوی مهمان تشکر کنم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم از سخنران مهمان ما تشکر کنیم
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می خواهم از سخنران مهمان ما تشکر کنیم
8. In conclusion, I submit that the proposal will not work without some major changes.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من تسلیم می شوم که این پیشنهاد بدون برخی تغییرات اساسی کار نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می گویم که این پیشنهاد بدون تغییرات بزرگی کار نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، من می گویم که این پیشنهاد بدون تغییرات بزرگی کار نخواهد کرد
9. In conclusion, dietary polyunsaturated fatty acids enhance duodenal resistance to acid by potentiation of adaptive cytoprotection.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اسیده ای چرب اشباع نشده چند تایی مقاومت duodenal را با acid از cytoprotection تطبیقی افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسیدهای چرب اشباع نشده حاوی رژیم غذایی با تقویت سیتوپراکسی سازگار، باعث تقویت مقاومت دوازدهه ای به اسید می شوند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اسیدهای چرب اشباع نشده حاوی رژیم غذایی با تقویت سیتوپراکسی سازگار، باعث تقویت مقاومت دوازدهه ای به اسید می شوند
10. In conclusion, patients with cholesterol gall stones produce less metastable hepatic bile measured by the evidence of shorter nucleation time.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بیمارانی که دارای سنگ صفرا هستند کم تر از bile کبدی را تولید می کنند که توسط شواهد زمان جوانه زنی کوتاه تر اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بیماران مبتلا به سنگ های قیمتی کلسترول، سنگ کلیه متاستاز خون کمتر تولید می کنند که با شواهدی از زمان خرد شدن کوتاهتر اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بیماران مبتلا به سنگ های قیمتی کلسترول، سنگ کلیه متاستاز خون کمتر تولید می کنند که با شواهدی از زمان خرد شدن کوتاهتر اندازه گیری می شود
11. In conclusion, one may say the Titan-Dionysos myth indicates a form of anthropological dualism in Orphism.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، می توان گفت که افسانه تیتان - Dionysos بیانگر نوعی دوگانگی انسان شناختی در Orphism است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، می توان گفت اسطوره تیتان-دیونوسوس نوعی دوگانگی انسان شناسی در Orphism است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، می توان گفت اسطوره تیتان-دیونوسوس نوعی دوگانگی انسان شناسی در Orphism است
12. In conclusion, rapid urbanisation has typically occurred without an improvement in the life-chances of the majority of the urban population.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، شهرنشینی سریع به طور معمول بدون بهبود در زندگی اکثریت جمعیت شهری رخ داده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، شهرنشینی سریع معمولا بدون بهبود در شانس زندگی اکثر جمعیت شهری رخ می دهد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، شهرنشینی سریع معمولا بدون بهبود در شانس زندگی اکثر جمعیت شهری رخ می دهد
13. In conclusion oesophageal transection and gastric devascularisation appears to confer no benefit over endoscopic sclerotherapy in terms of long term survival after variceal haemorrhage.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه oesophageal transection و gastric gastric به نظر می رسد که هیچ مزیتی بر endoscopic sclerotherapy از لحاظ زنده ماندن طولانی مدت بعد از خونریزی variceal ندارند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ترشح دستگاه گوارش و انعقاد مجاری معده از نظر بقای طولانی مدت پس از خونریزی واریسی، سود بیشتری نسبت به اسکلروتراپی آندوسکوپی برخوردار نیست
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ترشح دستگاه گوارش و انعقاد مجاری معده از نظر بقای طولانی مدت پس از خونریزی واریسی، سود بیشتری نسبت به اسکلروتراپی آندوسکوپی برخوردار نیست
14. In conclusion, this study has evaluated the efficacy of four commercial serological tests in comparison with standard biopsy related tests.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، این مطالعه اثربخشی چهار تست serological تجاری را در مقایسه با نمونه برداری با نمونه برداری استاندارد مورد ارزیابی قرار داده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این مطالعه به بررسی اثربخشی چهار آزمون سرولوژیک تجاری در مقایسه با آزمون های بیوپسی استاندارد انجام شده است
[ترجمه گوگل]در نتیجه، این مطالعه به بررسی اثربخشی چهار آزمون سرولوژیک تجاری در مقایسه با آزمون های بیوپسی استاندارد انجام شده است
پیشنهاد کاربران
نتیجه گیری
Finally
در نهایت
کلمات دیگر: