به احتمال زیاد، خیلی امکان دارد (که)، بسیار شایند است (که)
in all probability
به احتمال زیاد، خیلی امکان دارد (که)، بسیار شایند است (که)
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: very likely; quite probably.
• probably, very likely
جملات نمونه
1. In all probability, we shall be away for a month.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، ما تا یک ماه دیگر از اینجا دور خواهیم بود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد، ما برای یک ماه دور خواهیم بود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد، ما برای یک ماه دور خواهیم بود
2. In all probability he failed to understand the consequences of his actions.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد موفق نشد عواقب اعمال خود را درک کند
[ترجمه گوگل]احتمالا او موفق به درک پیامدهای اقداماتش نشد
[ترجمه گوگل]احتمالا او موفق به درک پیامدهای اقداماتش نشد
3. She will, in all probability, have left before we arrive.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، قبل از رسیدن ما آنجا را ترک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]احتمالا تا قبل از رسیدن به او، احتمالا ترک کرده است
[ترجمه گوگل]احتمالا تا قبل از رسیدن به او، احتمالا ترک کرده است
4. In all probability she wouldn't come even if we invited her.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، حتی اگر او را هم دعوت کنیم، حتی به اینجا هم نخواهد آمد
[ترجمه گوگل]در کل احتمالا او حتی اگر ما را دعوت نکرد، بیاید
[ترجمه گوگل]در کل احتمالا او حتی اگر ما را دعوت نکرد، بیاید
5. Mistakes could and, in all probability, would occur.
[ترجمه ترگمان]اشتباهاتی ممکن بود و به احتمال زیاد رخ دهد
[ترجمه گوگل]اشتباهات ممکن است و احتمالا رخ دهد
[ترجمه گوگل]اشتباهات ممکن است و احتمالا رخ دهد
6. In all probability he's already left.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد از قبل رفته است
[ترجمه گوگل]احتمالا او در حال حاضر سمت چپ است
[ترجمه گوگل]احتمالا او در حال حاضر سمت چپ است
7. Snows Ride, a local thoroughfare, was in all probability named in his dubious honour.
[ترجمه ترگمان]Snows سواری، یک خیابان محلی، در همه احتمالات به افتخار او معروف شد
[ترجمه گوگل]اسب سواری، یک خیابان محلی، احتمالا در افتخار مشکوکش نامگذاری شد
[ترجمه گوگل]اسب سواری، یک خیابان محلی، احتمالا در افتخار مشکوکش نامگذاری شد
8. Should it be exhibiting a work which, in all probability, was obtained from its legal owner by fraudulent means?
[ترجمه ترگمان]آیا باید کاری را به نمایش در آورد که به احتمال زیاد از صاحب قانونی آن به وسیله حیله و حیله به دست می آمد؟
[ترجمه گوگل]آیا باید این کار را انجام داد که احتمالا از طرف مالک قانونی خود به وسیله روش جعلی بدست آمده است؟
[ترجمه گوگل]آیا باید این کار را انجام داد که احتمالا از طرف مالک قانونی خود به وسیله روش جعلی بدست آمده است؟
9. In all probability, Kelsey will resign by the end of the year.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، Kelsey تا پایان سال استعفا خواهد داد
[ترجمه گوگل]در کل احتمالا Kelsey تا پایان سال استعفا خواهد داد
[ترجمه گوگل]در کل احتمالا Kelsey تا پایان سال استعفا خواهد داد
10. In all probability these late reports confuse the species with the Hudsonian curlew.
[ترجمه ترگمان]در تمام احتمالات این گزارش ها اخیر، گونه ها را با the curlew اشتباه می گیرد
[ترجمه گوگل]احتمالا این گزارش های دیرهنگام با گونه های هادسونین اشتباه گرفته می شود
[ترجمه گوگل]احتمالا این گزارش های دیرهنگام با گونه های هادسونین اشتباه گرفته می شود
11. We knew that we were in all probability going to die before the day was gone.
[ترجمه ترگمان]ما می دانستیم که ما به احتمال زیاد قبل از اینکه روز از بین برود، خواهیم مرد
[ترجمه گوگل]ما می دانستیم که پیش از آنکه روز از بین رفته بود، احتمالا می رفتیم
[ترجمه گوگل]ما می دانستیم که پیش از آنکه روز از بین رفته بود، احتمالا می رفتیم
12. In all probability you will also see how not to lay them out.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد هم خواهید دید که چگونه آن ها را کنار بگذارید
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد شما همچنین خواهید دید که چگونه آنها را نگذارید
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد شما همچنین خواهید دید که چگونه آنها را نگذارید
13. In all probability, the Commonwealth will rest tomorrow morning.
[ترجمه ترگمان]در تمام احتمالات، کشورهای مشترک المنافع فردا صبح استراحت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]احتمالا، کشورهای مشترک المنافع فردا صبح استراحت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]احتمالا، کشورهای مشترک المنافع فردا صبح استراحت خواهند کرد
14. He did not because in all probability he did not know himself.
[ترجمه ترگمان]نه به خاطر این که خودش هم نمی دانست
[ترجمه گوگل]او نمی کرد، زیرا احتمالا او خودش را نمی شناخت
[ترجمه گوگل]او نمی کرد، زیرا احتمالا او خودش را نمی شناخت
پیشنهاد کاربران
به ظن قوی ، . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ، قریب به یقین
کلمات دیگر: