کلمه جو
صفحه اصلی

manchurian

انگلیسی به فارسی

مانچوئیان


انگلیسی به انگلیسی

• resident of manchuria
of or from manchuria

جملات نمونه

1. The Manchurian winter took its toll on both sides.
[ترجمه ترگمان]زمستان Manchurian در هر دو طرف تلفات خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]زمستان مانچوریان از هر دو طرف تلفات خود را از دست داد

2. A harsh Manchurian winter was just beginning.
[ترجمه ترگمان]یک زمستان خشن و خشن تازه آغاز شده بود
[ترجمه گوگل]یک زمستان خشن مانچواری تازه شروع شد

3. Fertilization didn't significantly affect fine root diameter for Manchurian ash and Davurian larch fine root.
[ترجمه ترگمان]Fertilization به طور معنی داری بر قطر ریشه خوب برای صنوبر Manchurian و Davurian صنوبر نزدیک نبود
[ترجمه گوگل]باروری به طور قابل توجهی بر قطر ریشه ریز خاویار خاکستر مانچوریان و ریشه ریشه دار داوروری تاثیر نمی گذارد

4. This event, widely known as the Manchurian Incident, preceded the Second Sino-Japanese war by some six years.
[ترجمه ترگمان]این رویداد که به طور گسترده به عنوان حادثه Manchurian شناخته می شود پیش از جنگ دوم چین و ژاپن تا حدود شش سال پیش رخ داد
[ترجمه گوگل]این رویداد، که به طور گسترده ای به عنوان حادثه منچوری شناخته می شود، پیش از جنگ شش ساله ژاپن و ژاپن، حدود شش سال پیش بود

5. The density of Manchurian linden and the tree - crown - nesting birds shows the conspicuous negative correlation.
[ترجمه ترگمان]تراکم of linden و پرنده های تاج دار درخت همبستگی منفی مشهود را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]تراکم آهک منچوری و پرندگان درختان - تاج - نشانگر همبستگی منفی آشکار است

6. We are in close contact with the Manchurian troops in Sueiyuan province.
[ترجمه ترگمان]ما در ارتباط نزدیکی با نیروهای Manchurian در استان Sueiyuan هستیم
[ترجمه گوگل]ما در تماس نزدیک با سربازان مانچوریایی در استان سوئیووان هستیم

7. These cats are also known as the Manchurian or Korean tiger.
[ترجمه ترگمان]این گربه ها نیز به عنوان ببر یا ببر کره ای شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]این گربه ها همچنین به عنوان ببر منچوری یا کره شناخته می شوند

8. This front far outstripped the more publicized Manchurian front and soon became of nationwide importance.
[ترجمه ترگمان]این جبهه به مراتب از جبهه Manchurian فراتر رفت و به زودی از اهمیت ملی برخوردار شد
[ترجمه گوگل]این جبهه از جبهه مانچوریان بیشتر افشا شد و به زودی از اهمیت ملی برخوردار شد

9. The Manchurian tunics added a touch of formalness to the men's collection which is a statement of casual elegance embodied with characteristics.
[ترجمه ترگمان]تونیک میخ شده، تماسی از formalness را به مجموعه مردان افزود که عبارت از یک زیبایی عادی است که در مشخصات آن گنجانده شده است
[ترجمه گوگل]تونیک مانچوئیان یک لمس رسمی را برای مجموعه مردان به همراه آورده است که بیانیه ای از زیبایی گاه به گاه با ویژگی هاست

10. One of either Paddyfield Warbler A. agricola or Manchurian Reed Warbler A. tangorum.
[ترجمه ترگمان]یکی از either paddyfield A چکاوک agricola یا Manchurian رید آ tangorum
[ترجمه گوگل]یکی از یا Paddyfield Warbler A agricola یا Manchurian Reed Warbler A Tangorum

11. Yeah. I know what the Manchurian Candidate is, yeah.
[ترجمه ترگمان]آ ره من می دونم نامزد manchurian چیه، آره
[ترجمه گوگل]بله من می دانم که نامزد منچوری چیست، آره

12. From then on, Manchurian appeared on horizontal board of City.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، Manchurian در صفحه افقی شهر ظاهر شد
[ترجمه گوگل]از آن زمان، مانچوایران در هیئت مدیره افقی شهر ظاهر شد

13. They saved these officials from the Manchurian people and returned them safely to Chiang.
[ترجمه ترگمان]آن ها این مقامات را از مردم Manchurian نجات دادند و آن ها را به سلامت به چیانگ دادند
[ترجمه گوگل]آنها این مقامات را از مردم مانچواری نجات دادند و آنها را با خیال راحت به چیانگ بازگشت

14. Methods Fruit of Brucea, Herb of Manchurian Wildginge, Zedoray were identified by TLC method.
[ترجمه ترگمان]روش های میوه of، هرب of Manchurian، Zedoray توسط روش TLC مشخص شد
[ترجمه گوگل]روشها: با استفاده از روش TLC، میوه های بروسا، گیاه منجمد چربی، زدورای شناسایی شدند


کلمات دیگر: