کلمه جو
صفحه اصلی

juryman


کارمندهیئت دادرسی، عضوهیئت منصفه، کارمندهیئت حاکمه

انگلیسی به انگلیسی

• person who sits on a jury, juror

جملات نمونه

1. " The citizeness is superb! " croaked the Juryman.
[ترجمه ترگمان]\" چه هم وطن فوق العاده ای! the با صدای گرفته گفت: \"
[ترجمه گوگل]شهروند عالی است! 'کوره Juryman

2. The system of the people's juryman which has developed rather tortuously is both a political system and a judicial system .
[ترجمه ترگمان]سیستم قضایی مردم که بیشتر توسعه یافته است، هم یک سیستم سیاسی و هم یک سیستم قضایی است
[ترجمه گوگل]سیستم مجرمان مردمی که به وضوح توسعه یافته است، هم نظام سیاسی و هم نظام قضایی است

3. An absentee juryman or one who attends unfit as a result of alcohol or other drugs is liable to summary proceedings in a magistrates' court as well as to committal for contempt.
[ترجمه ترگمان]یک قاضی غایب یا کسی که در اثر الکل یا دیگر مواد مخدر نامناسب باشد، مسئول رسیدگی به روند دادرسی در دادگاه قضات و همچنین مبهم بودن نسبت به تحقیر است
[ترجمه گوگل]یکی از فقهای فقیرنشین یا کسی که در اثر الکل یا داروهای دیگر ناتوان است، مسئولیت رسیدگی به شکایات در یک دادگاه قضات و همچنین تحمیل تحقیر را بر عهده دارد

4. The jury system is a legal system in which the cases are tried by the judge and juryman, in order to realize judicial democracy and justice.
[ترجمه ترگمان]سیستم هیات منصفه یک سیستم قانونی است که در آن پرونده ها به وسیله قاضی و قاضی محاکمه می شوند تا دموکراسی و عدالت قضایی را درک کنند
[ترجمه گوگل]سیستم هیئت منصفه یک سیستم حقوقی است که در آن موارد قضات و دادخواهان مورد آزمایش قرار می گیرند تا دموکراسی قضایی و عدالت را تحقق بخشند

5. A life - thirsting, cannibal looking, bloody - minded juryman, the Jacques Three of St. Antoine.
[ترجمه ترگمان]یک نفر که تشنه زندگی است، آدمی خوار و خونین، از نظر اعضای هیئت منصفه، ژاک شماره ۳ از سن آنتوان
[ترجمه گوگل]زندگی حیوان - تشنگی، قورباغه، پرستار خون آشام، ژاک سه سنت آنتوان


کلمات دیگر: