تحمیل کار سخت یا زیاد روانشناسى : کار کشیدن
hazing
تحمیل کار سخت یا زیاد روانشناسى : کار کشیدن
انگلیسی به فارسی
خطرناک است، سرزنش کردن، گرفته بودن، زدن، بستوه اوردن
انگلیسی به انگلیسی
• tradition of subjecting newcomers to humiliating initiation rites (in college fraternities, etc.)
کلمات دیگر: