• lawful heir, one who inherits or is legally entitled to inherit
legal heir
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He was the legal heir to the throne.
[ترجمه ترگمان]اون وارث قانونی تخت پادشاهی بود
[ترجمه گوگل]او وارث قانونی تاج و تخت بود
[ترجمه گوگل]او وارث قانونی تاج و تخت بود
2. Now Jeanne Deschamps, Suzanne's sister and sole legal heir, is demanding that the painting be restored to the family.
[ترجمه ترگمان]اکنون ژان دشان، خواهر سوزان و تنها وارث قانونی، خواهان بازگشت تابلو به خانواده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جین دشام، خواهر سوزان و تنها وارث قانونی، خواستار بازگرداندن نقاشی به خانواده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جین دشام، خواهر سوزان و تنها وارث قانونی، خواستار بازگرداندن نقاشی به خانواده است
3. The financial aspirations of the legal heirs, however, frustrated any hope of compromise.
[ترجمه ترگمان]با این حال، خواسته های مالی وراث قانونی هر گونه امید به سازش را عقیم گذاشت
[ترجمه گوگل]آرزوهای مالی وارثان قانونی، با این حال، هر گونه امید به مصالحه را ناامید کرد
[ترجمه گوگل]آرزوهای مالی وارثان قانونی، با این حال، هر گونه امید به مصالحه را ناامید کرد
4. The boy's his legal heir.
[ترجمه ترگمان]این پسر وارث قانونی اوست
[ترجمه گوگل]پسرش وارث قانونی او است
[ترجمه گوگل]پسرش وارث قانونی او است
5. Prince Charles is the legal heir of the crown.
[ترجمه ترگمان]پرنس چارلز، وارث قانونی تاج و تخت است
[ترجمه گوگل]پرنس چارلز وارث قانونی تاج است
[ترجمه گوگل]پرنس چارلز وارث قانونی تاج است
6. He is the only legal heir of the rich man.
[ترجمه ترگمان]او تنها وارث قانونی این مرد ثروتمند است
[ترجمه گوگل]او تنها وارث قانونی مرد ثروتمند است
[ترجمه گوگل]او تنها وارث قانونی مرد ثروتمند است
7. They adopted him as their legal heir.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به عنوان وارث قانونی خود انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان وارث قانونی خود پذیرفتند
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان وارث قانونی خود پذیرفتند
8. The defendants were able to produce documents showing they were the legal heirs.
[ترجمه ترگمان]متهمان قادر به تولید اسنادی بودند که نشان می داد آن ها وراث قانونی هستند
[ترجمه گوگل]متهمان قادر به تهیه اسنادی بودند که نشان می داد آنها وارث قانونی هستند
[ترجمه گوگل]متهمان قادر به تهیه اسنادی بودند که نشان می داد آنها وارث قانونی هستند
9. The adoption contract might contain a proviso that if a natural son was born he would take precedence as the legal heir.
[ترجمه ترگمان]قرارداد فرزند خواندگی ممکن است شامل یک شرط باشد که اگر یک پسر طبیعی به دنیا بیاید، او به عنوان وارث قانونی اولویت خواهد داشت
[ترجمه گوگل]قرارداد تصویب ممکن است حاوی شرایطی باشد که اگر یک پسر طبیعی متولد شود، او به عنوان وارث قانونی اهمیت خواهد داد
[ترجمه گوگل]قرارداد تصویب ممکن است حاوی شرایطی باشد که اگر یک پسر طبیعی متولد شود، او به عنوان وارث قانونی اهمیت خواهد داد
10. The citizen holding the software copyright dies without a legal heir.
[ترجمه ترگمان]شهروندی که این نرم افزار را نگه می دارد بدون یک وارث قانونی می میرد
[ترجمه گوگل]شهروند دارای نرم افزار کپی رایت می میرد بدون یک وارث قانونی
[ترجمه گوگل]شهروند دارای نرم افزار کپی رایت می میرد بدون یک وارث قانونی
کلمات دیگر: