کلمه جو
صفحه اصلی

kyrgyzstan

انگلیسی به فارسی

قرقیزستان


انگلیسی به انگلیسی

• country located in southern asia (part of the former soviet union)
see kyrgyzstan.
the republic of kyrgyzstan is a country in central asia, west of china. it became independent of the ussr in 1991. askar akayev became president in 1990. kyrgyzstan produces metals, coal, machinery, and agricultural products. in 1991 it joined the commonwealth of independent states.

جملات نمونه

1. Street-fighting in Osh, the largest city in southern Kyrgyzstan, between ethnic Kyrgyz and minority Uzbeks escalated rapidly into a pogrom.
[ترجمه ترگمان]خیابانی که در اوش، بزرگ ترین شهر جنوب قرقیزستان، بین نژاد ازبک و اقلیت ازبک مبارزه می کند، به سرعت به یک \"pogrom\" تبدیل شد
[ترجمه گوگل]خیابان مبارزه در اوش، بزرگترین شهر جنوب قرقیزستان، بین قومی قرقیزستان و اقبالی ازبک، به سرعت در حال ظهور است

2. Kyrgyzstan is the first Central Asian country to have a woman as president.
[ترجمه ترگمان]قرقیزستان نخستین کشور آسیای میانه است که زنی به عنوان رئیس جمهور دارد
[ترجمه گوگل]قرقیزستان اولین کشور آسیای میانه است که یک زن به عنوان رئیس جمهور دارد

3. September 11984 Master Erdeni Gyaincain Kyrgyzstan has come preaching that monastery.
[ترجمه ترگمان]سپتامبر ۱۱۹۸۴ Master Kyrgyzstan قرقیزستان به این صومعه بازگشته است
[ترجمه گوگل]سپتامبر 11984 استاد اردنی گین کین قرقیزستان به این صومعه موعظه کرده است

4. Kyrgyzstan has implemented the market economic system since its independence.
[ترجمه ترگمان]قرقیزستان از زمان استقلال این کشور، سیستم اقتصادی بازار را به اجرا درآورده است
[ترجمه گوگل]قرقیزستان از زمان استقلال خود سیستم اقتصادی بازار را اجرا کرده است

5. Namely: Ao flowers, flower bream, Kyrgyzstan spent.
[ترجمه ترگمان]برای مثال: Ao گل، گل bream، قرقیزستان هزینه کرد
[ترجمه گوگل]یعنی: گل های Ao، پرتقال، قرقیزستان صرف کرد

6. Nokia, GE (General Electric), Bayer, Kyrgyzstan, a number of famous English is superconductive bring a lot of enterprise development zones for investment and talent.
[ترجمه ترگمان]نوکیا، جنرال الکتریک (جنرال الکتریک)، بایر، قرقیزستان، شماری از افراد مشهور انگلیسی در حال توسعه مناطق توسعه تجاری برای سرمایه گذاری و استعداد هستند
[ترجمه گوگل]نوکیا، GE (عمومی الکتریک)، بایر، قرقیزستان، تعدادی از انگلیسی های مشهور ابررسانایی، بسیاری از مناطق توسعه سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاری و استعداد به ارمغان می آورد

7. We can say, now, Kyrgyzstan Subcommission and Chinese Submission of SCO Industry Council has determined new cooperation direction.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم بگوییم، اکنون، قرقیزستان Subcommission و تحویل چین از شورای صنعتی سازمان هم کاری شانگهای، مسیر هم کاری جدیدی را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]اکنون می توانیم بگوییم، کمیته فرعی قرقیزستان و شورای صنایع شورای چین، خط مشی همکاری جدیدی را تعیین کرده اند

8. Supnner Kyrgyzstan throw a gang similar to the clothes with him.
[ترجمه ترگمان]Supnner قرقیزستان یک باند شبیه لباس با خودش پرتاب می کند
[ترجمه گوگل]سوپننر قرقیزستان یک باند شبیه به لباس های او را پرتاب می کند

9. The flow of Chinese goods into Kyrgyzstan increased eight-fold between 2000 and 200 to $866m, and continues to rise fast.
[ترجمه ترگمان]جریان کالاهای چینی به قرقیزستان بین ۲۰۰۰ تا ۸۶۶ میلیون دلار افزایش یافت و همچنان به سرعت بالا می رود
[ترجمه گوگل]جریان کالاهای چینی به قرقیزستان بین 2000 تا 200 تا 866 میلیون دلار افزایش یافت و همچنان به سرعت افزایش می یابد

10. Police in the capital of Kyrgyzstan have used tear gas to break up a fight during an opposition demonstration calling for the president's resignation.
[ترجمه ترگمان]پلیس در پایتخت قرقیزستان از گاز اشک آور استفاده کرده است تا در طی تظاهرات مخالفان که خواستار استعفای رئیس جمهور شده، مبارزه کند
[ترجمه گوگل]پلیس در پایتخت قرقیزستان گاز اشک آور را برای شکستن یک مبارزه در تظاهرات مخالفان خواستار استعفای رئیس جمهور کرده است

11. In Kyrgyzstan Sharmant Oktomanova spent hers buying flour to feed six children.
[ترجمه ترگمان]In Oktomanova در قرقیزستان خود را صرف خرید آرد برای تغذیه شش کودک کرد
[ترجمه گوگل]در قرقیزستان، شارمند اکتومونواوا، خریداری آرد برای شستن شش فرزند صرف کرد

12. But apart from limited mineral resources and abundant meat, Kyrgyzstan will struggle for a long time.
[ترجمه ترگمان]اما قرقیزستان جدای از منابع معدنی محدود و گوشت فراوان برای مدت طولانی مبارزه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اما به غیر از منابع معدنی محدود و گوشت فراوان، قرقیزستان برای مدت طولانی تلاش خواهد کرد

13. Both America and Russia, for their parts, maintain military bases in Kyrgyzstan, both near Bishkek.
[ترجمه ترگمان]هم آمریکا و هم روسیه، به نوبه خود، پایگاه های نظامی در قرقیزستان، هر دو در نزدیکی بیشکک، حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو آمریکا و روسیه برای قطعات خود، پایگاه های نظامی را در قرقیزستان، نزدیک به بیشکک، نگهداری می کنند

14. In order to achieve the goal, member countries of the "Shanghai Five" also agreed to set up a regional anti-terrorism organization with its headquarters in Bishkek, capital of Kyrgyzstan.
[ترجمه ترگمان]به منظور دستیابی به این هدف، کشورهای عضو \"شانگهای پنج\" همچنین توافق کردند که یک سازمان منطقه ای مبارزه با تروریسم را با دفاتر مرکزی خود در بیشکک، مرکز قرقیزستان راه اندازی کنند
[ترجمه گوگل]به منظور دستیابی به هدف، کشورهای عضو 'پنج شانگهای' نیز موافقت کردند تا یک سازمان ضد تروریسم منطقه ای با دفتر مرکزی خود در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، ایجاد کنند


کلمات دیگر: