کلمه جو
صفحه اصلی

juvenile court


(حقوق) دادگاه خردسالان (معمولا زیر 18 ساله)، دادگاه نوجوانان

انگلیسی به فارسی

(حقوق) دادگاه خردسالان (به‌طور معمول زیر 18 ساله)، دادگاه نوجوانان


دادگاه نوجوانان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a law court with jurisdiction over cases involving children under a specified age, usu. eighteen years.

• court of law where minors are tried
a juvenile court is a court which deals with crimes committed by young people who are not yet old enough to be considered as adults.

جملات نمونه

1. The boy's case was adjudged in the juvenile court.
[ترجمه ترگمان]پرونده پسر در دادگاه نوجوانان مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پرونده پسر در دادگاه نوجوانان محکوم شد

2. She wasn't sent to the juvenile court; instead she was cautioned.
[ترجمه ترگمان]به جای او به دادگاه احضار نشده بود
[ترجمه گوگل]او به دادگاه نوجوانان ارسال نشد به جای او هشدار داده شد

3. The defendant appeared at the juvenile court yesterday.
[ترجمه ترگمان]متهم دیروز در دادگاه نوجوانان ظاهر شد
[ترجمه گوگل]متهم در دیوان نوجوانان ظاهر شد

4. The Pikes appealed to a juvenile court judge, who ruled in their favor.
[ترجمه ترگمان](Pikes)از یک قاضی دادگاه نوجوانان که به نفع آن ها حکومت می کرد، متوسل شد
[ترجمه گوگل]پیکس به یک قاضی دادگاه نوجوان دست زد که به نفع آنها بود

5. Starr said a juvenile court would try to work to help the children rather than punish them.
[ترجمه ترگمان]استار گفت که یک دادگاه نوجوانان تلاش خواهد کرد تا به کودکان کمک کند تا آن ها را مجازات کند
[ترجمه گوگل]استار گفت یک دادگاه نوجوانان سعی دارد تا به کودکان کمک کند تا آنها را مجازات کنند

6. It also houses juvenile court offices and the Grand Forks County health and social services agencies.
[ترجمه ترگمان]همچنین دفاتر دادگاه نوجوانان و ادارات خدمات اجتماعی و خدمات اجتماعی را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]همچنین اداره دادگاه های نوجوانان و سازمان های خدمات اجتماعی و بهداشتی استان گرند فورکس را نیز اداره می کند

7. Magistrates sitting in the Juvenile Court must have completed the special training for the Juvenile Panel.
[ترجمه ترگمان]Magistrates که در دادگاه نوجوانان نشسته اند باید آموزش ویژه برای بخش نوجوانان را به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]دادگانی که در دادگاه نوجوانان نشسته اند، باید آموزش ویژه ای را برای کمیته جوانان انجام دهند

8. She went on to become chairman of Guildford juvenile court magistrates.
[ترجمه ترگمان]او به ریاست قاضی دادگاه نوجوانان منصوب شد
[ترجمه گوگل]او ادامه داد تا رئیس دادگاه های دادگاه نوجوانان گیلدورد شود

9. Darlington juvenile court gave the girl a conditional discharge for 12 months and she was warned to stay out of trouble.
[ترجمه ترگمان]دارلینگتون یک دادگاه نوجوانان را به مدت ۱۲ ماه به این دختر داد و او به او هشدار داده شد که از دردسر دور بماند
[ترجمه گوگل]دادگاه نوجوانان دارلینگتون 12 ماه از تخفیف شرطی به دختر داد و به او هشدار داده شد که از دردسر خارج شود

10. Juvenile Court proceedings can be reported but under no circumstances may any child involved in the proceedings be identified.
[ترجمه ترگمان]دادرسی دادگاه نوجوانان را می توان گزارش کرد اما تحت هیچ شرایطی ممکن است هیچ کودکی در جریان دادرسی شناسایی نشود
[ترجمه گوگل]دادگاه نوجوانان می تواند گزارش شود، اما تحت هیچ شرایطی، هیچکدام از کودکانی که در دادرسی شرکت می کنند شناسایی نمی شوند

11. O'Brien, will face murder charges in juvenile court.
[ترجمه ترگمان]او بر این به اتهام قتل در دادگاه نوجوانان مواجه خواهد شد
[ترجمه گوگل]اوبراین، با اتهام قتل در دادگاه نوجوانان مواجه خواهد شد

12. That principal, Paul Perachi, later became a juvenile court judge for Berkshire County.
[ترجمه ترگمان]این مدیر، پل Perachi، بعدها به یک قاضی دادگاه نوجوانان در ناحیه برکشایر رسید
[ترجمه گوگل]این مدیر، پل Perachi، بعدها قاضی دادگاه نوجوانان برای شهرستان Berkshire شد

13. That principal, Paul Perachi, later became Court a juvenile court judge for Berkshire County.
[ترجمه ترگمان]این مدیر، پل Perachi، بعدها به دادگاه نوجوانان در برکشایر ایالت Berkshire تبدیل شد
[ترجمه گوگل]این اصلی، پل Perachi، بعدها دادگاه قاضی دادگاه نوجوانان برای شهرستان Berkshire تبدیل شد

14. The young gunman was tried before a juvenile court and sent to a detention center.
[ترجمه ترگمان]مرد مسلح جوان قبل از دادگاه نوجوانان محاکمه شد و به بازداشتگاه رفت
[ترجمه گوگل]مردان مسلح جوان در دادگاه نوجوانان محاکمه و به بازداشتگاه فرستاده شدند

15. The juvenile court may expunge or destroy the records of a juvenile at any time.
[ترجمه ترگمان]دادگاه نوجوانان ممکن است اسناد یک نوجوان را در هر زمان پاک سازی کرده یا نابود کند
[ترجمه گوگل]دادگاه نوجوانان ممکن است در هر زمان سوابق یک نوجوان را از بین ببرد یا نابود کند


کلمات دیگر: