در توافق نامه
in agreement
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in accord, in harmony
جملات نمونه
1. The whole family was in agreement with her about/on what they should do.
[ترجمه ترگمان]تمام خانواده با او در مورد کاری که باید می کردند توافق داشتند
[ترجمه گوگل]تمام خانواده با او در مورد آنچه که باید انجام می دهند، موافق بودند
[ترجمه گوگل]تمام خانواده با او در مورد آنچه که باید انجام می دهند، موافق بودند
2. We are in agreement with their decision.
[ترجمه ترگمان]ما در حال توافق با این تصمیم هستیم
[ترجمه گوگل]ما با تصمیم خود موافقیم
[ترجمه گوگل]ما با تصمیم خود موافقیم
3. in accord in agreement with: This action would not be in accord with our policy.
[ترجمه ترگمان]موافقتنامه ای با این مضمون: این اقدام مطابق با سیاست ما نخواهد بود
[ترجمه گوگل]با هماهنگی با: این اقدام با سیاست ما مطابقت ندارد
[ترجمه گوگل]با هماهنگی با: این اقدام با سیاست ما مطابقت ندارد
4. Many people in the audience nodded in agreement.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در میان حضار به توافق رسیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در توافقنامه شانه خالی کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در توافقنامه شانه خالی کردند
5. She nodded her head in agreement.
[ترجمه ترگمان]سرش را به نشانه موافقت تکان داد
[ترجمه گوگل]او سرانجام با صدای بلند موافقت کرد
[ترجمه گوگل]او سرانجام با صدای بلند موافقت کرد
6. I am 100 percent in agreement.
[ترجمه ترگمان]من در توافق ۱۰۰ درصد هستم
[ترجمه گوگل]من 100 درصد موافقم
[ترجمه گوگل]من 100 درصد موافقم
7. I am in agreement with you that she should be given more responsibilities.
[ترجمه ترگمان]من با شما موافقم که باید مسئولیت های بیشتری به او محول شود
[ترجمه گوگل]من با شما موافقم که او باید مسئولیت های بیشتری را بدهد
[ترجمه گوگل]من با شما موافقم که او باید مسئولیت های بیشتری را بدهد
8. His opinion is in agreement with mine.
[ترجمه ترگمان]عقیده او با من موافق است
[ترجمه گوگل]نظر او با من موافق است
[ترجمه گوگل]نظر او با من موافق است
9. They nodded their heads in agreement.
[ترجمه ترگمان]سرشان را به علامت موافقت تکان دادند
[ترجمه گوگل]آنها سرانجام توافق کردند
[ترجمه گوگل]آنها سرانجام توافق کردند
10. I think we are all in agreement that prices should be kept low.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم همه ما در توافق هستیم که قیمت ها باید پایین نگه داشته شوند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما همگی موافقیم که قیمت ها باید پایین باشد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما همگی موافقیم که قیمت ها باید پایین باشد
11. Everyone nodded in agreement in the pauses.
[ترجمه ترگمان]همه در سکوت به توافق سر تکان دادند
[ترجمه گوگل]همه در مکث موافقت کردند
[ترجمه گوگل]همه در مکث موافقت کردند
12. The party leadership are in agreement on this matter.
[ترجمه ترگمان]رهبری حزب بر سر این موضوع توافق دارند
[ترجمه گوگل]رهبری حزب در این مورد توافق دارند
[ترجمه گوگل]رهبری حزب در این مورد توافق دارند
13. Many other surveys have produced results essentially in agreement with these figures.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مطالعات دیگر اساسا منجر به توافق با این ارقام شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نظرسنجی های دیگر نتیجه اصلی را با توافق با این ارقام به دست آورده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نظرسنجی های دیگر نتیجه اصلی را با توافق با این ارقام به دست آورده اند
14. Her head nodded in agreement.
[ترجمه ترگمان]سرش را به موافقت تکان داد
[ترجمه گوگل]سر خود را با موافقت موافقت کرد
[ترجمه گوگل]سر خود را با موافقت موافقت کرد
پیشنهاد کاربران
موافق، هم رای، همدل، هم نوا، هم ساز، یکدل، هم داستان، متفق الرای، متفق القول، هم آواز، هم زبان، هم صدا، هم نظر، هم عقیده، هم فکر، هماهنگ
کلمات دیگر: