کلمه جو
صفحه اصلی

left side

انگلیسی به انگلیسی

• side located on the left, side opposite the right side, port side

جملات نمونه

1. There is a path along the left side of the field.
[ترجمه ترگمان]مسیری در سمت چپ میدان وجود دارد
[ترجمه گوگل]مسیر در امتداد سمت چپ میدان وجود دارد

2. The hotel is on your left side.
[ترجمه شیرین] هتل در سمت چپ شماست
[ترجمه ترگمان]هتل سمت چپ شماست
[ترجمه گوگل]هتل در سمت چپ شماست

3. One bullet pierced the left side of his chest.
[ترجمه ترگمان]یک گلوله سمت چپ سینه اش را سوراخ کرده بود
[ترجمه گوگل]یک گلوله از طرف چپ سینه اش سوراخ شد

4. The horse on the left side isn't pulling.
[ترجمه ترگمان]اسب سمت چپ نیست
[ترجمه گوگل]اسب در سمت چپ کشیدن نیست

5. He is paralysed down his left side as a result of polio.
[ترجمه ترگمان]وی در اثر فلج اطفال در سمت چپ او فلج شده است
[ترجمه گوگل]او در نتیجه بیماری فلج اطفال به سمت چپ خود فلج شده است

6. My house is on the left side of the street.
[ترجمه ترگمان]خانه من در سمت چپ خیابان است
[ترجمه گوگل]خانه من در سمت چپ خیابان است

7. The damage is restricted to the left side of the brain.
[ترجمه ترگمان]آسیب به سمت چپ مغز محدود می شود
[ترجمه گوگل]آسیب به سمت چپ مغز محدود شده است

8. On my left side stood Fred.
[ترجمه ترگمان]سمت چپ من فرد ایستاد
[ترجمه گوگل]در سمت چپ من ایستادند فرد

9. In Britain we drive on the left side of the road, not the right side.
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا ما در سمت چپ جاده رانندگی می کنیم، نه سمت راست
[ترجمه گوگل]در بریتانیا ما در سمت چپ جاده، نه سمت راست حرکت می کنیم

10. The major centre for language is in the left side of the brain.
[ترجمه ترگمان]مرکز اصلی زبان در سمت چپ مغز است
[ترجمه گوگل]مرکز اصلی زبان در سمت چپ مغز قرار دارد

11. Trigeminal neuralgia, especially of the left side.
[ترجمه ترگمان]درد اعصاب، مخصوصا سمت چپ
[ترجمه گوگل]نورالژی ترجیامین، به خصوص در سمت چپ

12. Details of decorative paintwork were visible on his left side although only the lower portion of the work could be seen clearly.
[ترجمه ترگمان]تابلوهای تزیینی در سمت چپ او دیده می شدند، اگرچه تنها قسمت پایین کار را می توان به وضوح مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]جزئیات نقاشی تزئینی در سمت چپ آن قابل مشاهده بود، اگرچه تنها بخش پایین تر کار می توانست به وضوح دیده شود

13. The left side of the brain controls speech.
[ترجمه ترگمان]سمت چپ مغز، گفتار را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]سمت چپ مغز سخنرانی را کنترل می کند

14. On the left side of the painting is a standing mirror with a white wood frame.
[ترجمه ترگمان]سمت چپ نقاشی یک آینه ایستاده با قاب چوبی سفید است
[ترجمه گوگل]در سمت چپ نقاشی یک آینه ایستاده با یک قاب چوبی سفید است


کلمات دیگر: