(در جلسات و گردهمایی ها) گزارش دهنده
rapporteur
(در جلسات و گردهمایی ها) گزارش دهنده
انگلیسی به فارسی
(در جلسات و گردهماییها) گزارش دهنده
انگلیسی به انگلیسی
• one who compiles and presents reports
جملات نمونه
1. According to Asma Jahangir, the United Nations special rapporteur on extrajudicial killings, they are on the increase.
[ترجمه ترگمان]براساس اظهارات اسما جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد کشتارهای غیرقانونی، آن ها در حال افزایش هستند
[ترجمه گوگل]به گزارش آسما جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد قتل های غیرقانونی، آنها در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]به گزارش آسما جهانگیر، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد قتل های غیرقانونی، آنها در حال افزایش است
2. Zhiming Feng has served as issue rapporteur of Modern and Ancient Legend Magazine. He has gone around 200 major cities in China, in order to built the second channel of distribution.
[ترجمه ترگمان]Zhiming فنگ به عنوان گزارشگر عنوان گزارشگر مجله Legend باستان و باستان خدمت کرده است او در حدود ۲۰۰ شهر بزرگ در چین وجود داشته است تا کانال دوم توزیع را بسازد
[ترجمه گوگل]ژیمینگ فنگ به عنوان گزارشگر موضوع مجله مدرن و باستانی افسانه خدمت کرده است او به منظور ایجاد کانال دوم توزیع، حدود 200 شهر بزرگ چین را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]ژیمینگ فنگ به عنوان گزارشگر موضوع مجله مدرن و باستانی افسانه خدمت کرده است او به منظور ایجاد کانال دوم توزیع، حدود 200 شهر بزرگ چین را به خود اختصاص داده است
3. The United Nations' special rapporteur for human rights, Professor Philip Alston, went to Afghanistan in May 2008 to investigate rumours of extrajudicial killings.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر، پروفسور فیلیپ Alston، در ماه مه ۲۰۰۸ برای تحقیق درباره شایعات درباره کشتارهای غیرقانونی به افغانستان رفت
[ترجمه گوگل]پروفسور فیلیپ آلستون، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، در ماه مه 2008 به افغانستان سفر کرد تا شایعات مربوط به قتل های غیرقانونی را بررسی کند
[ترجمه گوگل]پروفسور فیلیپ آلستون، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد، در ماه مه 2008 به افغانستان سفر کرد تا شایعات مربوط به قتل های غیرقانونی را بررسی کند
4. It is the first time for UN Special Rapporteur on Torture to visit China.
[ترجمه ترگمان]این اولین باری است که گزارش گر ویژه سازمان ملل درباره شکنجه برای بازدید از چین وجود دارد
[ترجمه گوگل]این اولین بار برای گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای شکنجه برای بازدید از چین است
[ترجمه گوگل]این اولین بار برای گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای شکنجه برای بازدید از چین است
5. More information will be passed Rapporteur Insurance Marketing Information Management System to the public.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بیشتر به سیستم مدیریت اطلاعات بازاریابی بیمه برای عموم منتقل خواهد شد
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر در مورد سیستم مدیریت اطلاعات بازاریابی بیمه گزارشی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر در مورد سیستم مدیریت اطلاعات بازاریابی بیمه گزارشی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت
6. The UN Special Rapporteur on Torture has been in China on visit for a week.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد شکنجه برای یک هفته در چین بوده است
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد شکنجه در یک هفته در چین دیدار داشته است
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد شکنجه در یک هفته در چین دیدار داشته است
7. The Special Rapporteur strongly condemned all acts of violence or discrimination against persons based on their religion or belief and attacks against religious sites.
[ترجمه ترگمان]گزارش گر ویژه تمام اعمال خشونت یا تبعیض علیه افراد براساس دین یا اعتقادات و حملات علیه سایت های مذهبی را محکوم کرد
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه به شدت همه اعمال خشونت آمیز یا تبعیض علیه افراد را براساس دین یا اعتقاد و حملات علیه سایتهای مذهبی محکوم کرد
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه به شدت همه اعمال خشونت آمیز یا تبعیض علیه افراد را براساس دین یا اعتقاد و حملات علیه سایتهای مذهبی محکوم کرد
8. The newly appointed Special Rapporteur on the Right to Food, Olivier De Schutter blames much of the food crisis on the cultivation of crops for biofuels instead of for food.
[ترجمه ترگمان]The De، گزارشگر ویژه ویژه در زمینه حق دسترسی به غذا، بیشتر بحران غذایی را بر کشت محصولات برای سوخت های زیستی به جای غذا، مقصر می داند
[ترجمه گوگل]اولیویر ده شوتر، گزارشگر مخصوص تازه حقوق بشر در مورد حق غذا، به شدت از بحران غذایی در کشت محصولات زراعی برای سوخت های زیستی متضرر می شود
[ترجمه گوگل]اولیویر ده شوتر، گزارشگر مخصوص تازه حقوق بشر در مورد حق غذا، به شدت از بحران غذایی در کشت محصولات زراعی برای سوخت های زیستی متضرر می شود
9. The Rapporteur of the process, Professor Michael O'Flaherty, has made immense contributions to the drafting and revision of the Yogyakarta Principles.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر این فرآیند، پروفسور مایکل O فلاهرتی است در تهیه پیش نویس و بازنگری اصول Yogyakarta نقش بسیار زیادی داشته است
[ترجمه گوگل]پروفسور مایکل O'Flaherty، گزارشگر این پروسه، مشارکت بسیار زیادی در پیش نویس و اصلاح اصول یوگیاکارتا ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پروفسور مایکل O'Flaherty، گزارشگر این پروسه، مشارکت بسیار زیادی در پیش نویس و اصلاح اصول یوگیاکارتا ایجاد کرده است
10. Special Rapporteur on the concept and practice of affirmative action.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر ویژه در مورد مفهوم و عمل اقدام ایجابی
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه در مورد مفهوم و عمل اقدام مثبت
[ترجمه گوگل]گزارشگر ویژه در مورد مفهوم و عمل اقدام مثبت
11. In Geneva, Jean Ziegler, the UN Special Rapporteur on the Right to Food, will attend an event on humanitarian assistance and the Right to Food (17 October).
[ترجمه ترگمان]در ژنو، جین زیگلر، گزارشگر ویژه سازمان ملل در حق دسترسی به غذا، در رویدادی در زمینه کمک های انسان دوستانه و حق دسترسی به غذا (۱۷ اکتبر)شرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ژان Ziegler، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد حق غذا در ژنو، در رویدادی درباره کمک های بشردوستانه و حق غذا (17 اکتبر) شرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ژان Ziegler، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد حق غذا در ژنو، در رویدادی درباره کمک های بشردوستانه و حق غذا (17 اکتبر) شرکت خواهد کرد
12. Although Air Services Rapporteur on airplanes for passenger service, compared to pilots, the pilots did not seem to be technical content.
[ترجمه ترگمان]اگرچه گزارش گر خدمات هوایی در مورد هواپیماها برای خدمات مسافران، در مقایسه با خلبان ها، به نظر نمی رسد که خلبانان محتوای فنی داشته باشند
[ترجمه گوگل]گزارشگر هواپیما در مورد هواپیما برای خدمات مسافرتی، در مقایسه با خلبانان، خلبانان به نظر نمی رسید که محتوای فنی باشند
[ترجمه گوگل]گزارشگر هواپیما در مورد هواپیما برای خدمات مسافرتی، در مقایسه با خلبانان، خلبانان به نظر نمی رسید که محتوای فنی باشند
13. We believe that collation and analysis of information by an independent national rapporteur on trafficking would be the best way forward.
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که صرف و تحلیل اطلاعات توسط یک گزارشگر مستقل ملی در زمینه قاچاق، بهترین راه پیش رو می باشد
[ترجمه گوگل]ما بر این باوریم که جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط یک گزارشگر مستقل ملی در مورد قاچاق، بهترین راه پیش رو خواهد بود
[ترجمه گوگل]ما بر این باوریم که جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط یک گزارشگر مستقل ملی در مورد قاچاق، بهترین راه پیش رو خواهد بود
14. Also imminent is a decision on whether to name a special rapporteur to look into human-rights abuses in Iran.
[ترجمه ترگمان]همچنین تصمیم بر این است که آیا یک گزارشگر ویژه برای رسیدگی به نقض حقوق بشر در ایران نام گذاری کند یا خیر
[ترجمه گوگل]همچنین تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک گزارشگر ویژه برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران تعیین می شود، قاطعانه است
[ترجمه گوگل]همچنین تصمیم گیری در مورد اینکه آیا یک گزارشگر ویژه برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران تعیین می شود، قاطعانه است
پیشنهاد کاربران
گزارشگر
کلمات دیگر: