parboiling، اندکی جوشاندن، جوشانده کردن، نیمه پختن
parboiling
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• process of partially cooking in boiling water
پیشنهاد کاربران
parboiling ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: نیمپز کردن
تعریف: حرارت دادن مادۀ غذایی برای ایجاد بعضی از خصوصیات مطلوب در آن بیآنکه کاملاً پخته شود
واژه مصوب: نیمپز کردن
تعریف: حرارت دادن مادۀ غذایی برای ایجاد بعضی از خصوصیات مطلوب در آن بیآنکه کاملاً پخته شود
کلمات دیگر: