1. He was convicted on the uncorroborated evidence of the alleged victim.
[ترجمه ترگمان]او در مورد شواهد uncorroborated قربانی ادعا شده مجرم شناخته شد
[ترجمه گوگل]او بر اساس شواهد غیرقانونی از قربانی اعدام محکوم شده است
2. Uncorroborated confessions should no longer be accepted by courts.
[ترجمه ترگمان]اعتراف uncorroborated نباید توسط دادگاه ها پذیرفته شود
[ترجمه گوگل]اعترافات متقاعد نشده باید توسط دادگاه پذیرفته نشوند
3. Convictions will no longer be possible on uncorroborated confession evidence.
[ترجمه ترگمان]Convictions دیگر در مورد اعترافات اعتراف نشده ممکن نخواهد بود
[ترجمه گوگل]محکومیت های دیگر بر شواهد اعتراف غیرقابل انکار امکان پذیر نخواهد بود
4. Both are self-reporting, uncorroborated surveys that are subject to"catastrophic errors", according to analysis by a Microsoft research team.
[ترجمه ترگمان]طبق آنالیز یک تیم تحقیقاتی مایکروسافت، هر دوی آن ها self، surveys uncorroborated هستند که در معرض \"خطاهای فاجعه بار\" قرار دارند
[ترجمه گوگل]هر دو نظرسنجی خود گزارشگرانه و غیرقابل اعتماد هستند که به اشتباهات فاجعه آمیز 'در معرض خطر هستند'، طبق تحلیل تیم تحقیقاتی مایکروسافت
5. An uncorroborated intelligence report from Assam said about 140 alleged al-Qaida members have sneaked into India to launch huge attacks on the nation, The Times of India reported Tuesday.
[ترجمه ترگمان]تایمز هند روز سه شنبه گزارش داد که یک گزارش اطلاعاتی uncorroborated از آسام گفته که حدود ۱۴۰ عضو مظنون القاعده به هند نفوذ کرده اند تا حملات بزرگی به این کشور انجام دهند
[ترجمه گوگل]به گزارش روزنامه تایمز هند، یک گزارش غیرمنتظره از سوی آسام در مورد 140 نفر از اعضای القاعده مورد اعتراض به هند قرار داده است تا حملات بزرگی را علیه ملت ایجاد کند
6. Sir John Farr Is my right hon. Friend aware that many miscarriages of justice have occurred recently due entirely to uncorroborated confessions?
[ترجمه ترگمان] سر جان John - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - دوست عزیزم می داند که چند تا سقط جنین در این اواخر فقط به خاطر اعترافات uncorroborated اتفاق افتاده است؟
[ترجمه گوگل]سر جان فر، درست است دوستم آگاه است که اخیرا به علت اعترافات غیرقابل اعتماد، بسیاری از سقط جنین عدالت رخ داده است؟
7. The account which follows is pieced together from different sources: uncorroborated details are excluded and some motivations remain obscure.
[ترجمه ترگمان]شرحی که در ادامه می آید، ترکیبی از منابع مختلف است: جزئیات uncorroborated حذف شده اند و برخی انگیزه ها گمنام باقی مانده اند
[ترجمه گوگل]حساب کاربری که به شرح زیر است با هم از منابع مختلف تکیه نمی شود جزئیات جزئیات حذف شده و برخی از انگیزه ها باقی می ماند مبهم است
8. Besides the magazine's data are supplied the schools and uncorroborated.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر داده های این مجله، مدارس و uncorroborated را تامین می کنند
[ترجمه گوگل]علاوه بر داده های این مجله، مدارس و مدارک ارائه شده است
9. Besides, the magazine's data are supplied by the schools and uncorroborated.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، داده های این مجله توسط مدارس ارائه می شود و تأیید نشده است
10. But the power of the Internet is like a two-edged sword. It can also deliver misinformation and uncorroborated opinion with equal ease.
[ترجمه ترگمان]اما قدرت اینترنت همانند یک شمشیر دو لبه است همچنین می تواند اطلاعات نادرست و نادرست را با راحتی برابر ارایه دهد
[ترجمه گوگل]اما قدرت اینترنت مانند یک شمشیر دو طرفه است این همچنین می تواند اطلاعات نادرست و افکار غیرقابل اعتباری را با سهولت برابر ارائه دهد
11. Attorneys for Redding say Wilson had no evidence of any wrongdoing on her part aside from a vague, uncorroborated statement from Glines, who had already been caught with drugs and faced punishment.
[ترجمه ترگمان]وکلای ردینگ گفت که ویلسون هیچ مدرکی مبنی بر خطا در نقش خود ندارد جز یک بیانیه مبهم و نامفهوم از طرف Glines که قبلا در مورد مواد مخدر و با مجازات دستگیر شده بود
[ترجمه گوگل]وکلای وکیل مدافع Redding می گویند ویلسون هیچ مدرکی از هیچگونه تخلف در بخشش نداشت، از جمله بیانیه ای غیرمعمول از گلیس، که قبلا با مواد مخدر دست و پنجه نرم کرده بود، برخورد می کرد