کلمه جو
صفحه اصلی

tasseled

انگلیسی به انگلیسی

• fringed, decorated with a tassel or tassels

جملات نمونه

1. The curtains were held back by tassels.
[ترجمه ترگمان]پرده ها را با منگوله آویخته بودند
[ترجمه گوگل]پرده ها توسط شاخه ها برگزار شد

2. The corn has begun to tassel.
[ترجمه ترگمان]ذرت شروع به منگوله زدن می کند
[ترجمه گوگل]ذرت شروع به پرورش داده است

3. The blue silk mortar board she wore was edged in gold lace with a gold bullion button and tassel.
[ترجمه ترگمان]آن تخته mortar آبی که به تن داشت با یک توری طلا، با یک مدال طلا و منگوله طلایی رنگ حاشیه دوزی شده بود
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره ملات ابریشمی ابریشمی که در آن قرار گرفته بود، با تسمه طلا و تسمه طلا به توری طلا متصل شد

4. Below: Satin or embroidered ribbons, brocades, bows and tassels can all give added dimension and interest to pictures.
[ترجمه ترگمان]در زیر: Satin یا نوار گلدوزی شده، brocades، bows و tassels همگی می توانند بعد اضافه و توجه به تصاویر را به آن اضافه کنند
[ترجمه گوگل]در زیر ساتن یا روبانهای دوزی، براش، کمان و پرچمها می توانید همه ابعاد و علاقه به تصاویر را اضافه کنید

5. There are a couple of rolled pillows with tassels at the head of the bed.
[ترجمه ترگمان]چند تا بالش ها با منگوله به پایین تخت آویزان است
[ترجمه گوگل]دوش بالش نورد با شاخه ها در سر تخت وجود دارد

6. The sofa was upholstered in yellow and blue satin, shiny and tight, finished with rolled gold cord and tassels.
[ترجمه ترگمان]روی کاناپه، با ساتن آبی و ساتن آبی، براق و تنگ، با یک سیم طلایی و منگوله، تمام شده بود
[ترجمه گوگل]مبل در ساتن زرد و آبی، براق و تنگ، با طناب نورد طلایی و پرچم، بهم پیوسته بود

7. Gold tassels were sewn to the corners of the pillows.
[ترجمه ترگمان]منگوله طلا به گوشه بالش ها دوخته شده بودند
[ترجمه گوگل]جوجه های طلایی به گوشه های بالش تزریق شده است

8. He split the skirt at the corners, so the curvy legs show(sentence dictionary), and topped them with bows and tassels.
[ترجمه ترگمان]او دامنش را به گوشه و کنار کشید، به طوری که پاهای منحنی curvy (فرهنگ لغت)را نشان داد و با bows و tassels به بالای آن ها ضربه زد
[ترجمه گوگل]او دامن را در گوشه ها تقسیم می کند، به طوری که پاهای انحنا نشان می دهد (فرهنگ لغت جمله)، و آنها را با کمان و شاخه های بلند بالا می برد

9. Tasselled lanterns at shrines, restaurants - everywhere.
[ترجمه ترگمان]چراغ های tasselled در مقبره ها، رستوران ها - همه جا
[ترجمه گوگل]فانوس های خالی در زیارتگاه ها، رستوران ها - در همه جا

10. Those early cards were works of art, elaborately painted and trimmed with lace, jewels, feathers, seashells and tassels.
[ترجمه ترگمان]آن کارت های اولیه، کاره ای هنری، با دقت رنگ آمیزی شده و اصلاح شده با تور، جواهر، پر، صدف، و tassels بودند
[ترجمه گوگل]این کارت های ابتدایی آثار هنری بود که به طور دقیق نقاشی شده و با توری، جواهرات، پر، چماق، و پرچم تزیین شده اند

11. She throws her nightgown over the tube, like a white, tasselled theatre-curtain.
[ترجمه ترگمان]پیراهن خوابش را روی لوله می اندازد، مثل پرده سفیدی، پرده سینما
[ترجمه گوگل]او لباس شبانه خود را بر روی لوله پرتاب می کند، مانند یک پرده تزیین سفید، تیزر

12. All those red velvet curtains and golden tassels, and settees with little golden legs.
[ترجمه ترگمان]تمام آن پرده های مخمل قرمز و منگوله زرین و settees با پاهای کوچک طلایی
[ترجمه گوگل]همه آن پرده های مخملی قرمز و پرچم های طلایی، و پرده های کوچک طلایی

13. Two needlework cushions with tassels designed by David and made by a friend sit happily with a traditional Amish quilt.
[ترجمه ترگمان]دو بالشتک سوزن بافندگی با منگوله های پیراهن، که توسط David طراحی شده بود و با یک دوست با یک quilt سنتی روی آن نشسته بود
[ترجمه گوگل]دو کوسن دست ساز با شاخه های طراحی شده توسط دیوید و ساخته شده توسط یک دوست خوش سلیقه با یک دمپایی سنتی آمیش

14. Cords with tassels are available in a good range of colours and thickness and suit heavyweight curtains.
[ترجمه ترگمان]Cords با منگوله در طیف وسیعی از رنگ ها و ضخامت و پرده های سنگین وزن موجود هستند
[ترجمه گوگل]طناب با شاخه های موجود در طیف وسیعی از رنگ ها و ضخامت و پرده های سنگین وزن مناسب است

15. He was wearing a very attractive pair of black tassel loafers.
[ترجمه ترگمان]یک جفت کفش پاشنه بلند مشکی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک جفت بسیار جذاب از کتک زدن بچه گربه را پوشید


کلمات دیگر: