پیرا روان شناسی، فرا روان شناسی
parapsychology
پیرا روان شناسی، فرا روان شناسی
انگلیسی به فارسی
پیرا روانشناسی، فرا روانشناسی
پاراگرافی شناسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: parapsychological (adj.), parapsychologist (n.)
مشتقات: parapsychological (adj.), parapsychologist (n.)
• : تعریف: the scientific study of mental phenomena, such as telepathy or clairvoyance, that have no current scientific explanation.
• study of psychological supernatural occurrences (such as esp, psychokinesis, etc.)
parapsychology is the study of strange mental abilities which seem to exist but which are impossible according to accepted scientific theories.
parapsychology is the study of strange mental abilities which seem to exist but which are impossible according to accepted scientific theories.
جملات نمونه
1. Parapsychology is the study of abilities that go beyond what is natural and normal.
[ترجمه ترگمان]فرا روان شناسی مطالعه توانایی ها است که فراتر از آنچه طبیعی و طبیعی است فراتر می رود
[ترجمه گوگل]پاراپیشولوژی مطالعه توانایی هایی است که فراتر از طبیعی و طبیعی است
[ترجمه گوگل]پاراپیشولوژی مطالعه توانایی هایی است که فراتر از طبیعی و طبیعی است
2. Some scientists relegate parapsychology to the sphere of quackery.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشمندان فراروانشناسی را به حوزه quackery ارسال کرده اند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشمندان، پارپسچولوژیک را به حوزه کینه گزاری سوق می دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشمندان، پارپسچولوژیک را به حوزه کینه گزاری سوق می دهند
3. Parapsychology is still trying to answer questions it first began to ask seriously a century ago.
[ترجمه ترگمان]فرا روان شناسی هنوز در تلاش است به سوالاتی پاسخ دهد که ابتدا یک قرن پیش به طور جدی مطرح شد
[ترجمه گوگل]پاراپیشولوژی هنوز سعی دارد به سوالاتی پاسخ دهد که ابتدا یک قرن پیش به طور جدی به آن پاسخ داده بودند
[ترجمه گوگل]پاراپیشولوژی هنوز سعی دارد به سوالاتی پاسخ دهد که ابتدا یک قرن پیش به طور جدی به آن پاسخ داده بودند
4. Parapsychology is a knowlege studying on various human psychic phenomenon.
[ترجمه ترگمان]فراروانشناسی شاخه ای از روان شناسی است که بر روی پدیده های مختلف ذهنی انسان مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]Parapsychology دانش است که در مورد پدیده های مختلف روحی انسانی مطالعه می شود
[ترجمه گوگل]Parapsychology دانش است که در مورد پدیده های مختلف روحی انسانی مطالعه می شود
5. So easily into the whirlpool of knowledge and action being out of touch. . . Wang Yangming is a famous philosopher, thinker, "parapsychology" synthesizer.
[ترجمه ترگمان]\"وانگ Yangming\" فیلسوف مشهور، متفکر، و synthesizer \"فراروانشناسی\" است که به راحتی به گرداب دانش و عمل تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]به راحتی به گرداب علم و عمل خارج از لمس وانگ یانگمینگ فیلسوف معروف، متفکر، سینت سایزر پارپسچولوژی است
[ترجمه گوگل]به راحتی به گرداب علم و عمل خارج از لمس وانگ یانگمینگ فیلسوف معروف، متفکر، سینت سایزر پارپسچولوژی است
6. Parapsychology, UFOs, miracle cures, transcendental meditation and all the paths to instant enlightenment are condemned, but superstition is merely deplored .
[ترجمه ترگمان]فرا روان شناسی، بشقاب پرنده، cures معجزه، تفکر متعالی و همه مسیرهای روشن گری لحظه ای محکوم شده اند، اما خرافات تنها مورد تاسف است
[ترجمه گوگل]پاراپزشکی، UFOs، درمان های معجزه آسایی، مدیتیشن متعالی و تمام راه های روشنفکر شفقت محکوم می شوند، اما خرافات فقط از بین می روند
[ترجمه گوگل]پاراپزشکی، UFOs، درمان های معجزه آسایی، مدیتیشن متعالی و تمام راه های روشنفکر شفقت محکوم می شوند، اما خرافات فقط از بین می روند
7. Parapsychology The study of the evidence for psychological phenomena, such as telepathy, clairvoyance, and psychokinesis, that are inexplicable by science.
[ترجمه ترگمان]فرا روان شناسی مطالعه شواهد برای پدیده های روان شناختی از قبیل telepathy، clairvoyance و روان - روان - که توسط علم غیرقابل توضیح هستند
[ترجمه گوگل]Parapsychology مطالعه شواهد پدیده های روان شناختی، مانند تله پاتی، ناهنجاری و روانکونیسازی که علم غیر قابل توضیح است
[ترجمه گوگل]Parapsychology مطالعه شواهد پدیده های روان شناختی، مانند تله پاتی، ناهنجاری و روانکونیسازی که علم غیر قابل توضیح است
8. Parapsychology helps me to content my curiosities, try to explore birth and death.
[ترجمه ترگمان]فرا روان شناسی به من کمک می کند تا curiosities را راضی کنم، سعی کنم تولد و مرگ را کشف کنم
[ترجمه گوگل]پاراپیسم شناسی به من کمک می کند تا کنجکاوی های من را محاسبه کنم، سعی کنم تولد و مرگ را کشف کنم
[ترجمه گوگل]پاراپیسم شناسی به من کمک می کند تا کنجکاوی های من را محاسبه کنم، سعی کنم تولد و مرگ را کشف کنم
9. Whether it's through astrology, spiritualism, parapsychology or a mainstream religion, people are searching for a spiritual dimension to life.
[ترجمه ترگمان]چه از نظر طالع بینی، احضار ارواح، فراروانشناسی و یا یک مذهب جریان اصلی باشد، مردم در جستجوی بعد معنوی زندگی هستند
[ترجمه گوگل]این که آیا از طریق طالع بینی، معنویت، روانشناسی یا دین جریان اصلی است، مردم به دنبال ابعاد معنوی زندگی هستند
[ترجمه گوگل]این که آیا از طریق طالع بینی، معنویت، روانشناسی یا دین جریان اصلی است، مردم به دنبال ابعاد معنوی زندگی هستند
10. We used to have long discussions and arguments about everything from radio-controlled models to religion, and from parapsychology to physics.
[ترجمه ترگمان]ما از بحث های طولانی و بحث هایی در مورد همه چیز از مدل های رادیو - کنترل شده تا مذهب و از فراروانشناسی به فیزیک استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما از مباحثات و بحث های طولانی در مورد همه چیز از مدل های رادیو کنترل به دین، و از پارپسچولوژی به فیزیک برخوردار بودیم
[ترجمه گوگل]ما از مباحثات و بحث های طولانی در مورد همه چیز از مدل های رادیو کنترل به دین، و از پارپسچولوژی به فیزیک برخوردار بودیم
11. However, by this time I had outgrown my adolescent appetite for being shocked and had acquired some knowledge of parapsychology.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تا این زمان من اشتهای نوجوان خود را برای اینکه شوکه شده بودم و دانشی از فراروانشناسی را به دست آورده بودم، به کار بردم
[ترجمه گوگل]با این حال، تا به امروز، اشتها نوجوانانم را به خاطر شوک رشد کرده ام و برخی از دانش روانشناسی را به دست آورده ام
[ترجمه گوگل]با این حال، تا به امروز، اشتها نوجوانانم را به خاطر شوک رشد کرده ام و برخی از دانش روانشناسی را به دست آورده ام
12. Including the OBE, abnormal hearing, abnormal vision, faith healing, death experience, telekinesis, which in the ordinary course looks impossible, but explained their parapsychology.
[ترجمه ترگمان]شامل the (OBE)، شنوایی غیر عادی، بینایی غیرطبیعی، تجربه مرگ، تجربه مرگ، telekinesis ها، که در مسیر عادی غیر ممکن به نظر می رسد، اما فراروانشناسی را توضیح داد
[ترجمه گوگل]از جمله OBE، شنوایی غیر طبیعی، بینایی غیر طبیعی، درمان امیال، تجربه مرگ، تلکینز، که در دوره عادی غیرممکن است، اما پاراپیسم شناسی آنها را توضیح داد
[ترجمه گوگل]از جمله OBE، شنوایی غیر طبیعی، بینایی غیر طبیعی، درمان امیال، تجربه مرگ، تلکینز، که در دوره عادی غیرممکن است، اما پاراپیسم شناسی آنها را توضیح داد
13. By 1970, US intelligence had become seriously interested in Soviet research into parapsychology .
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۷۰، اطلاعات آمریکا به طور جدی به تحقیقات شوروی در زمینه فراروانشناسی علاقه مند شد
[ترجمه گوگل]تا سال 1970، اطلاعات ایالات متحده به تحقیقات شوروی در زمینه روانشناسی علاقهمند شد
[ترجمه گوگل]تا سال 1970، اطلاعات ایالات متحده به تحقیقات شوروی در زمینه روانشناسی علاقهمند شد
14. You also have a very open attitude towards accepting supernatural phenomena such ghost, psychic, telepathy, parapsychology, etc.
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین نگرشی کاملا باز به پذیرش پدیده های ماورای طبیعی مثل روح، ذهن، telepathy، فراروانشناسی و غیره دارید
[ترجمه گوگل]شما همچنین نسبت به پذیرش پدیدههای فراطبیعی مثل روح، روانشناسی، تلهپاتی، روانشناسی و غیره، بسیار نگران هستید
[ترجمه گوگل]شما همچنین نسبت به پذیرش پدیدههای فراطبیعی مثل روح، روانشناسی، تلهپاتی، روانشناسی و غیره، بسیار نگران هستید
پیشنهاد کاربران
علم مطالعه توانایی های عجیب و رمزآلود بعضی افراد، مانند توانایی پیشگویی آینده یا تلپاتی
کلمات دیگر: