کلمه جو
صفحه اصلی

sandlot


(آمریکا) وابسته به بازی های ویژه ی غیر حرفه ای ها (بخصوص بیس بال)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) وابسته به بازی‌های ویژه‌ی غیر حرفه‌ای‌ها (بخصوص بیسبال)


ساندلوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an unoccupied, open lot suitable for use as an informal playing field.

• vacant lot used as a playing field
pertaining to a vacant lot used as a playing field

جملات نمونه

1. Personally, I think the Buffaloes play sandlot baseball.
[ترجمه ترگمان] شخصا فکر می کنم \"Buffaloes\" بیس بال بازی میکنه
[ترجمه گوگل]شخصا، من فکر می کنم بوفالو ها بازی بیس بال انبوه را انجام می دهند

2. When a local sandlot baseball team found itself without a manager.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تیم بیسبال sandlot محلی خود را بدون مدیر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]وقتی یک تیم بیسبال محلی sandlot محلی خود را بدون یک مدیر پیدا کرد

3. The results of restoration of vegetation in Xiaobazi sandlot were analysed and a series of techniques were concluded.
[ترجمه ترگمان]نتایج بازسازی پوشش گیاهی در Xiaobazi sandlot آنالیز شدند و مجموعه ای از تکنیک ها حاصل شد
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از بازسازی پوشش گیاهی در سندلوت Xiaobazi مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از یک سو از روش های مختلفی به دست آمد

4. The sandlot was adorned by two inexplicable plastic palm trees.
[ترجمه ترگمان]The با دو درخت نخل پلاستیکی غیرقابل توضیح تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]Sandlot توسط دو درخت نخل پلاستیکی غیرقابل توضیح تزئین شده بود

5. When a local sandlot baseball team found itself without a manager, he kept it going . He was a knowledgeable baseball fan and often took me to Ebbets Field to see the Brooklyn Dodgers play .
[ترجمه ترگمان]زمانی که تیم بیسبال sandlot محلی خود را بدون مدیر پیدا کرد، او آن را ادامه داد او طرفدار بیسبال بود و اغلب مرا به میدان Ebbets می برد تا بازی بروکلین داجرز را تماشا کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک تیم بیسبال محلی sandlot خود را بدون یک مدیر پیدا کرد، او آن را ادامه داد او طرفدار بیس بال بود و اغلب من را به Ebbets Field برد تا بازی Brooklyn Dodgers را ببیند

6. Chondrilla juncea L. distribute mostly in gravel and sandlot, fight a drought, endure barren, there is a long florescence, the self-sow power is low, it propagate by root sprout.
[ترجمه ترگمان]Chondrilla juncea ل توزیع شده بیشتر در gravel و sandlot، مبارزه با خشکسالی، تحمل خشکسالی، ماندگاری دراز مدت، رشد قدرت sow پایین است و با جوانه زدن ریشه تکثیر می شود
[ترجمه گوگل]Chondrilla juncea L عمدتا در زغال سنگ و شنلوت توزیع می شود، در برابر خشکسالی مبارزه می کند، تحمل می کند، فلورسنت طولانی دارد، قدرت بذر خود کم است، آن را با جوانه های ریشه پخش می کند

7. Previously a sandlot, Yipeng, located in the central district of Pudong in Hangzhou, will emerge as a modern new town in Jiangdong.
[ترجمه ترگمان]سابقا a، Yipeng، واقع در بخش مرکزی of در Hangzhou، به عنوان یک شهر جدید در Jiangdong ظهور خواهد کرد
[ترجمه گوگل]قبلا یک انبار انبار Yipeng، واقع در ناحیه مرکزی Pudong در Hangzhou، به عنوان یک شهر مدرن جدید در Jiangdong ظاهر خواهد شد

8. When a local sandlot baseball team found itself without a manager, he kept it going.
[ترجمه ترگمان]زمانی که تیم بیسبال sandlot محلی خود را بدون مدیر پیدا کرد، او آن را ادامه داد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک تیم بیسبال محلی sandlot خود را بدون یک مدیر پیدا کرد، او آن را ادامه داد

9. He graduated from the womb when he was nineteen or so and the best player in the sandlot.
[ترجمه ترگمان]او در سن ۱۹ سالگی از رحم فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]او از زمانی که نوزده ساله بود از رحم فارغ التحصیل شد و بهترین بازیکن ساندلوت بود

10. Following our "Inverse Access Law, " you know that you probably can get right on the sidelines — or in the first row of seats — at a sandlot, Little League, or high-school game.
[ترجمه ترگمان]به دنبال \"قانون دسترسی معکوس\" ما، می دانید که احتمالا شما می توانید در حاشیه - یا در ردیف اول صندلی ها - در یک بازی sandlot، لیگ کوچک یا بازی های دبیرستان - دست یابید
[ترجمه گوگل]به دنبال قانون مجاز معکوس ما، شما می دانید که احتمالا می توانید در حاشیه - و یا در ردیف اول صندلی - در یک انبار کوچک، لیگ لیگ، یا بازی دبیرستان

11. Relatively, the content of secondary metabolites in field and sandlot were higher, more steadily, and had advantage of realizing the stability of active ingredient content and curative effect in drug.
[ترجمه ترگمان]به نسبت، محتوای متابولیت های ثانویه در میدان و sandlot بالاتر، steadily، و دارای مزیت درک پایداری مواد تشکیل دهنده فعال و تاثیر curative در مواد مخدر بودند
[ترجمه گوگل]نسبت محتوای متابولیتهای ثانویه در حوزه و sandlot بیشتر و پیوسته تر بود و از تحقق پایایی محتوای ماده فعال و اثر درمانی در دارو استفاده کرد

12. As a geographical name, its terrain is equal to the sandbank territories now in the east of Inner Mongolia, which is called in relief as Horquin Sandlot.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نام جغرافیایی، زمین آن برابر با سرزمین های sandbank اکنون در شرق مغولستان داخلی است که به عنوان Horquin Sandlot شناخته می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نام جغرافیایی، زمین آن برابر سرزمین های شن و ماسه در حال حاضر در شرق مغولستان داخلی است، که در تسکین به نام Horquin Sandlot نامیده می شود


کلمات دیگر: