کلمه جو
صفحه اصلی

tax collector


تحصیلدار مالیاتی

انگلیسی به فارسی

جمع کننده مالیاتی


انگلیسی به انگلیسی

• one who takes tax payments, one who takes taxes

جملات نمونه

1. He earned his living as a tax collector.
[ترجمه ترگمان]او زندگی خود را به عنوان یک مامور وصول مالیات به دست آورد
[ترجمه گوگل]او زندگی خود را به عنوان یک جمع کننده مالیاتی به دست آورد

2. The tax collector has been charged with extorting money from several shopkeepers.
[ترجمه ترگمان]مامور وصول مالیات به اخاذی از فروشندگان متعدد متهم شده است
[ترجمه گوگل]جمع آوری مالیات متهم به اخراج پول از چندین مغازه دار شده است

3. Of course, the very concept of a popular tax collector is as oxymoronic as jumbo shrimp.
[ترجمه ترگمان]البته، مفهوم یک کلکتور مالیاتی مشهور به اندازه می گوی jumbo استفاده می شود
[ترجمه گوگل]البته، مفهوم یک جمع کننده مالی معروف، به عنوان اسموتی غلیظ مانند میگو جومبو است

4. Playing hide and seek with the tax collector is a popular game.
[ترجمه ترگمان]بازی کردن، بازی کردن با جمع آوری مالیات، یک بازی محبوب است
[ترجمه گوگل]بازی پنهانی و جستجو با جمع کننده مالیات یک بازی محبوب است

5. Tax collector turned apostle; he wrote the first Gospel between 60 and 90, which contains quotes from the Old Testament.
[ترجمه ترگمان]وی نخستین انجیل را بین ۶۰ تا ۹۰، که حاوی quotes از عهد قدیم است، نوشت
[ترجمه گوگل]گرداننده مالی تبدیل رسول شد؛ او اولین انجیل را بین 60 و 90 نوشت که حاوی نقل قول از عهد عتیق است

6. They love the tax collector as the devil loves holy water.
[ترجمه ترگمان]آن ها کلکسیونر مالیاتی را که شیطان آب مقدس را دوست دارد دوست دارند
[ترجمه گوگل]آنها دوستدار جمع آوری مالیات هستند به عنوان شیطان مقدس را دوست دارد

7. But it was the tax collector whom God accepted ( v. 14 ).
[ترجمه ترگمان]اما این گردآورنده مالیات بود که خدا آنرا پذیرفته بود (در برابر ۱۴)
[ترجمه گوگل]اما این جمع مالیاتی بود که خدا پذیرفت (ص 14)

8. Luke 19:1 tells the story of Zacchaeus the tax collector.
[ترجمه ترگمان]لوک ۱۹: ۱ داستان of کننده مالیات را تعریف می کند
[ترجمه گوگل]لوقا 19 1 داستان زکیه را جمع آوری مالیات می گوید

9. There is no business of any executor or tax collector in the future.
[ترجمه ترگمان]در آینده هیچ فروشی یا جمع کننده مالیات وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در آینده هیچ کارآیی از هیچ مجری یا مالیدهنده وجود ندارد

10. The tax collector assessed 3 million dollars as the legacy tax.
[ترجمه ترگمان]واحد مالیات ۳ میلیون دلار را به عنوان مالیات موروثی مورد ارزیابی قرار داد
[ترجمه گوگل]جمع مبلغ مالیات 3 میلیون دلار به عنوان مالیات موقت ارزیابی شد

11. The tax collector will share your pain.
[ترجمه ترگمان]مامور وصول مالیات، درد شما را به اشتراک خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]جمع کننده مالیات درد خود را به اشتراک می گذارد

12. Some survive by slipping the tax collector a few Congolese francs to look the other way.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها جان سالم به در بردند و چند فرانک کنگو را از دست دادند و به راه دیگر نگاه کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها با لغو جمع مالیاتی چند فرانک کنگو به دنبال راهی دیگر می مانند

13. He's an unsullied tax collector.
[ترجمه ترگمان]اون یه کلکسیونر مالیاتی بود
[ترجمه گوگل]او جمع مالیاتی نامحدود است

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. But the rich will always be better at hiding from the tax collector than the poor.
[ترجمه ترگمان]اما ثروتمندان همیشه بهتر از فقرا از جمع آوری مالیات معاف خواهند شد
[ترجمه گوگل]اما ثروتمندان همیشه بهتر از مخفی کردن جمع مالیات از فقرا بهتر خواهند بود


کلمات دیگر: