• being supervised; under inspection; being traced
under observation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. In hospital she'll be under observation all the time.
[ترجمه ترگمان]در بیمارستان همیشه تحت نظر خواهد بود
[ترجمه گوگل]در بیمارستان او همیشه تحت نظر است
[ترجمه گوگل]در بیمارستان او همیشه تحت نظر است
2. The new breed is under observation.
[ترجمه ترگمان]نژاد جدید تحت نظر است
[ترجمه گوگل]نژاد جدید تحت نظر هستند
[ترجمه گوگل]نژاد جدید تحت نظر هستند
3. The suspect is being kept under observation .
[ترجمه ترگمان]این مظنون تحت نظارت نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]مظنون تحت نظارت است
[ترجمه گوگل]مظنون تحت نظارت است
4. The police are keeping the suspect under observation.
[ترجمه ترگمان]پلیس این مظنون را تحت نظر دارد
[ترجمه گوگل]پلیس مظنون را تحت نظر نگه می دارد
[ترجمه گوگل]پلیس مظنون را تحت نظر نگه می دارد
5. The police have had him under observation for several weeks.
[ترجمه ترگمان]پلیس چندین هفته است که او را تحت نظر داشته است
[ترجمه گوگل]پلیس چندین هفته تحت نظارت بوده است
[ترجمه گوگل]پلیس چندین هفته تحت نظارت بوده است
6. Did you keep him under observation?
[ترجمه ترگمان]تحت نظر نگهش داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا او تحت نظارت بود؟
[ترجمه گوگل]آیا او تحت نظارت بود؟
7. His orders were to keep the men under observation .
[ترجمه ترگمان]دستور او این بود که افراد را تحت نظر داشته باشد
[ترجمه گوگل]دستورات او نگه داشتن مردان تحت نظارت بود
[ترجمه گوگل]دستورات او نگه داشتن مردان تحت نظارت بود
8. He was under observation by the police.
[ترجمه ترگمان]پلیس تحت نظر بود
[ترجمه گوگل]او تحت نظارت پلیس بود
[ترجمه گوگل]او تحت نظارت پلیس بود
9. Keep him under observation.
[ترجمه ترگمان]تحت نظر نگهش دار
[ترجمه گوگل]او را تحت نظارت نگه دار
[ترجمه گوگل]او را تحت نظارت نگه دار
10. Eight workers remain under observation in the town 50 miles west of Corpus Christi.
[ترجمه ترگمان]هشت کارگر در فاصله ۵۰ مایلی غرب کورپوس کریستی (کورپوس کریستی)در شهر تحت نظر هستند
[ترجمه گوگل]هشت کارگر تحت نظارت در شهر 50 مایلی غرب Corpus Christi باقی می ماند
[ترجمه گوگل]هشت کارگر تحت نظارت در شهر 50 مایلی غرب Corpus Christi باقی می ماند
11. Justin was in the hospital, under observation after he contracted chicken pox and a cough, Lopez said.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که جاستین مبتلا به ابله مرغان و سرفه شد، ژوستن در بیمارستان بود
[ترجمه گوگل]لوپز گفت، جاستین در بیمارستان، تحت نظر پس از آن که در معرض سرفه مرغ و سرفه قرار داشت، در بیمارستان بستری بود
[ترجمه گوگل]لوپز گفت، جاستین در بیمارستان، تحت نظر پس از آن که در معرض سرفه مرغ و سرفه قرار داشت، در بیمارستان بستری بود
12. She spent two nights in hospital under observation, before being allowed home.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه به خانه برسد، دو شب را در بیمارستان به سر می برد
[ترجمه گوگل]دو شب در بیمارستان تحت مراقبت قرار گرفت، قبل از اینکه به خانه برگردد
[ترجمه گوگل]دو شب در بیمارستان تحت مراقبت قرار گرفت، قبل از اینکه به خانه برگردد
13. The 50 monkeys in that room will remain under observation, she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که ۵۰ میمون در آن اتاق تحت مراقبت باقی خواهند ماند
[ترجمه گوگل]او گفت که 50 میمون در آن اتاق تحت نظارت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]او گفت که 50 میمون در آن اتاق تحت نظارت قرار می گیرند
14. They kept him under observation until his trial.
[ترجمه ترگمان]او را تا محاکمه او تحت نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها تا زمان محاکمه او تحت نظارت قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها تا زمان محاکمه او تحت نظارت قرار گرفتند
15. The task of keeping them under observation had been deputed to Davout's staff.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه آن ها بود که آن ها را تحت نظر قرار دهد
[ترجمه گوگل]وظیفه نگه داشتن آنها تحت نظارت به کارکنان داوود منتقل شد
[ترجمه گوگل]وظیفه نگه داشتن آنها تحت نظارت به کارکنان داوود منتقل شد
کلمات دیگر: