1. Over a tenth of the population have secure, undemanding jobs.
[ترجمه ترگمان]بیش از یک دهم جمعیت، مشاغل undemanding دارند
[ترجمه گوگل]بیش از یک دهم جمعیت مشاغل امن و بدون نیاز دارند
2. She was a pleasant and undemanding companion.
[ترجمه ترگمان]مصاحب خوبی بود و هم صحبت خوبی بود
[ترجمه گوگل]او یک همدم دلسوز و آرام بود
3. The book is an enjoyable and undemanding read.
[ترجمه ترگمان]کتاب یک کتاب لذت بخش و undemanding است
[ترجمه گوگل]این کتاب خواندن لذت بخش و بی قید و شرط است
4. They urged loyalty to the generous and undemanding Frasque, and rejected the authority of Capella.
[ترجمه ترگمان]آن ها وفاداری را به Frasque بخشنده و undemanding تشویق کردند و قدرت of را رد کردند
[ترجمه گوگل]آنها خواستار وفاداری به فرساک سخاوتمندانه و مستدل شدند و اقتدار کاپلا را رد کردند
5. Cultivation: Very undemanding as to growing medium, this plant will even grow in plain aquarium gravel or sand.
[ترجمه ترگمان]کشت: در رشد متوسط، این گیاه حتی در ماسه یا ماسه آبی ساده رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کشت به خصوص در زمینه رشد و نمو گیاهی، این گیاه حتی در شن و ماسه آکواریوم ساده نیز رشد می کند
6. It was very undemanding, revolving round the borrowing of clothes, and helping each other with routines.
[ترجمه ترگمان]این کار بسیار دشوار بود و در اطراف قرض گرفتن لباس و کمک به یکدیگر با امور عادی می چرخید
[ترجمه گوگل]این بسیار بی اهمیت بود، دور از قرض گرفتن لباس، و کمک به یکدیگر با روال
7. He held a series of undemanding clerical jobs.
[ترجمه ترگمان]او مجموعه ای از jobs undemanding را در دست داشت
[ترجمه گوگل]او مجموعه ای از شغل های روحانی ناخواسته را برگزار کرد
8. Cultivation: An extremely undemanding plant as to its growing medium, and will grow almost in any substratum.
[ترجمه ترگمان]کشت: یک گیاه بسیار ساده به عنوان واسط در حال رشد، و تقریبا در هر ریشه رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Cultivation گیاه بسیار نیازی به رشد و نمو گیاهی است و تقریبا در هر زیر بوته رشد می کند
9. Cultivation: Undemanding as to the planting medium it will grow well in unwashed sand.
[ترجمه ترگمان]کشت: Undemanding به عنوان محیط کشت، به خوبی در ماسه نشسته رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کشت با توجه به محیط کشت، به خوبی در ماسه های شسته نشده رشد می کند
10. Lavish praise given for undemanding and second rate efforts lowers standards rather then enhances them.
[ترجمه ترگمان]تعریف حسابی که برای undemanding و تلاش های نرخ دوم داده شده است، استانداردها را کاهش می دهد و سپس آن ها را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]تحسین برانگیز با توجه به تلاش های نامنظم و درجه دوم، استانداردها را کاهش می دهد و سپس آنها را افزایش می دهد
11. Cultivation: Very undemanding as to its growing medium, it will grow well on any substratum.
[ترجمه ترگمان]کشت: کشت و پرورش: به عنوان واسط در حال رشد، در هر یک از زیرلایه به خوبی رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کشت بسیار ناخوشایند به دلیل رشد رو به رشد آن، به خوبی در هر زیر بوته رشد می کند
12. Mathilde's friendship was uncomplicated and undemanding, with no element of passion or competition.
[ترجمه ترگمان]دوستی Mathilde غیر پیچیده و undemanding بود، بدون هیچ عنصری از شور و شوق یا رقابت
[ترجمه گوگل]دوستی ماتیلد بدون عارضه و بدون نیاز به هیچ عارضه ای از اشتیاق و رقابت بود
13. Their schedule continues to be undemanding the rest of this week.
[ترجمه ترگمان]برنامه آن ها تا آخر این هفته ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]برنامه های خود را همچنان بیهوده در این هفته تمدید می کند
14. Tom is too comfortably ensconced in his modest, undemanding job ever to consider making a change.
[ترجمه ترگمان]تام خیلی به راحتی در کار his و undemanding جا خوش می کند تا بتواند تغییری در آن ایجاد کند
[ترجمه گوگل]تام بیش از حد به راحتی در کار مدرن و مستحکم خود، همیشه در نظر گرفتن تغییر ایجاد شده است