(در اثر شستن) رنگ رفتگی، رنگ پریده، خسته، از کارافتاده، شسته شده و ساییده شده
washed out
(در اثر شستن) رنگ رفتگی، رنگ پریده، خسته، از کارافتاده، شسته شده و ساییده شده
انگلیسی به فارسی
خسته، از کارافتاده، شسته شده و ساییده شده
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: faded from having been washed many times.
• (2) تعریف: drained of energy; tired-looking; exhausted; pale.
• متضاد: energetic
• مشابه: off-color
• متضاد: energetic
• مشابه: off-color
• faded; became tired, was exhausted
washed-out colours are pale and dull.
if someone looks washed-out, they look very tired, usually because of illness or over-work.
washed-out colours are pale and dull.
if someone looks washed-out, they look very tired, usually because of illness or over-work.
جملات نمونه
1. He was washed out in the last examination.
[ترجمه ترگمان]در آخرین امتحان خود را می شست
[ترجمه گوگل]او در آخرین آزمایش شسته شد
[ترجمه گوگل]او در آخرین آزمایش شسته شد
2. The embankment was washed out by the storm.
[ترجمه ترگمان] اون اسکله توسط طوفان شسته شده بود
[ترجمه گوگل]خاکریز توسط طوفان شسته شد
[ترجمه گوگل]خاکریز توسط طوفان شسته شد
3. Rain washed out five of the last seven games.
[ترجمه ترگمان]باران پنج تا از هفت بازی آخر را شست
[ترجمه گوگل]باران از پنج بازی اخیر هفت بازی را تمیز کرد
[ترجمه گوگل]باران از پنج بازی اخیر هفت بازی را تمیز کرد
4. The colour of this coat was washed out.
[ترجمه ترگمان]رنگ این نیم تنه از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]رنگ این کت شسته شده بود
[ترجمه گوگل]رنگ این کت شسته شده بود
5. The game was completely washed out.
[ترجمه ترگمان]بازی به کلی شسته شد
[ترجمه گوگل]این بازی کاملا شسته شد
[ترجمه گوگل]این بازی کاملا شسته شد
6. The flood washed out the road.
[ترجمه ترگمان]سیل جاده را شست
[ترجمه گوگل]سیل جاده را پاک کرد
[ترجمه گوگل]سیل جاده را پاک کرد
7. The old man feels washed out after work every day.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد احساس می کند که هر روز پس از کار شسته می شود
[ترجمه گوگل]پیر مرد احساس می کند بعد از کار هر روز شسته شده است
[ترجمه گوگل]پیر مرد احساس می کند بعد از کار هر روز شسته شده است
8. She looks washed out after her illness.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد بعد از بیماری هاش شسته شده
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد پس از بیماری او شسته شده است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد پس از بیماری او شسته شده است
9. She looked washed out and listless.
[ترجمه ترگمان]او خسته و بی حال به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او شسته شده و بیخوابی شده است
[ترجمه گوگل]او شسته شده و بیخوابی شده است
10. She didn't like jeans that looked too washed out.
[ترجمه ترگمان]او از شلوار جین خوشش نمی امد
[ترجمه گوگل]او شلوار جین را که خیلی شسته شده بود دوست نداشت
[ترجمه گوگل]او شلوار جین را که خیلی شسته شده بود دوست نداشت
11. The body was washed out to sea.
[ترجمه ترگمان]جسد را به دریا برده بودند
[ترجمه گوگل]بدن به دریا شسته شد
[ترجمه گوگل]بدن به دریا شسته شد
12. Baltimore washed out the Indians'six - game win streak with an 8 - 3 win.
[ترجمه ترگمان]بالتیمور ۶ امتیاز برد هند را با برد ۸ - ۳ شکست داد
[ترجمه گوگل]بالتیمور Indians'six را از بین برد - پیروزی 8 بر 3 با پیروزی در بازی
[ترجمه گوگل]بالتیمور Indians'six را از بین برد - پیروزی 8 بر 3 با پیروزی در بازی
13. The storm washed out the highway.
[ترجمه ترگمان]طوفان بزرگراه را شست
[ترجمه گوگل]طوفان بزرگراه را شستشو داد
[ترجمه گوگل]طوفان بزرگراه را شستشو داد
14. All the glasses should be washed out and sterilised.
[ترجمه ترگمان]همه گیلاس ها را باید شست و پاک کرد
[ترجمه گوگل]تمام عینک ها باید تمیز و پاک شود
[ترجمه گوگل]تمام عینک ها باید تمیز و پاک شود
15. All the glasses should be washed out and sterilized.
[ترجمه ترگمان]همه گیلاس ها را باید شست و ضدعفونی کرد
[ترجمه گوگل]تمام عینک ها باید تمیز و پاک شود
[ترجمه گوگل]تمام عینک ها باید تمیز و پاک شود
کلمات دیگر: