وابسته به پیراپزشکی (مثلا مامایی و تصدی آزمایشگاه و غیره)
paramedical
وابسته به پیراپزشکی (مثلا مامایی و تصدی آزمایشگاه و غیره)
انگلیسی به فارسی
وابسته به پیراپزشکی (برای مثال مامایی و تصدی آزمایشگاه و غیره)
متخصص پزشکی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or indicating the work of auxiliary medical personnel such as nurses' aides, paramedics, or laboratory technicians.
• assisting in medical procedures, pertaining to a physician's assistant
جملات نمونه
1. Where appropriate, paramedical staff should be asked to participate in ward tutorials.
[ترجمه ترگمان]در صورت مناسب باید از پرسنل درمانی خواسته شود تا در بخش آموزش های بخش مشارکت کنند
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، از کارکنان متخصص اطفال خواسته شود که در آموزش های بخش شرکت کنند
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، از کارکنان متخصص اطفال خواسته شود که در آموزش های بخش شرکت کنند
2. Various paramedical staff may be members of the team, commonly the physiotherapist and dietician, although others may be involved.
[ترجمه ترگمان]پرسنل درمانی مختلفی ممکن است اعضای تیم باشند، که معمولا the و dietician هستند، اگرچه ممکن است افراد دیگری درگیر این کار باشند
[ترجمه گوگل]کارکنان مختلف پزشکی ممکن است عضو این تیم باشند، معمولا فیزیوتراپیست و متخصص تغذیه، هرچند دیگران ممکن است درگیر باشند
[ترجمه گوگل]کارکنان مختلف پزشکی ممکن است عضو این تیم باشند، معمولا فیزیوتراپیست و متخصص تغذیه، هرچند دیگران ممکن است درگیر باشند
3. Other specialists too, such as those in the paramedical field, may be involved in ward teaching.
[ترجمه ترگمان]متخصصان دیگری نیز مانند آن هایی که در حوزه درمانی هستند ممکن است در آموزش بخش دخیل باشند
[ترجمه گوگل]متخصصین دیگر نیز مانند کسانی که در زمینه پزشکی هستند ممکن است در تدریس بخش شرکت کنند
[ترجمه گوگل]متخصصین دیگر نیز مانند کسانی که در زمینه پزشکی هستند ممکن است در تدریس بخش شرکت کنند
4. Ambulance drivers are paramedical to give emergency medical aid.
[ترجمه ترگمان]رانندگان آمبولانس هوایی برای کمک به کمک های پزشکی اورژانس استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]رانندگان آمبولانس برای کمک به خدمات اورژانسی متخصص هستند
[ترجمه گوگل]رانندگان آمبولانس برای کمک به خدمات اورژانسی متخصص هستند
5. Arrange hospital, in clinic mobile medical and paramedical examinations for insurance companies.
[ترجمه ترگمان]بستری شدن بیمارستان، در کلینیک سیار پزشکی و آزمایش ها درمانی برای شرکت های بیمه
[ترجمه گوگل]ترتیب بیمارستان، در کلینیک پزشکی تلفن همراه پزشکی و معاینه پزشکی برای شرکت های بیمه
[ترجمه گوگل]ترتیب بیمارستان، در کلینیک پزشکی تلفن همراه پزشکی و معاینه پزشکی برای شرکت های بیمه
6. Do the paramedical units have modern equipment?
[ترجمه ترگمان]آیا واحدهای درمانی تجهیزات مدرن دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا واحدهای گروه پزشکی دارای تجهیزات مدرن هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا واحدهای گروه پزشکی دارای تجهیزات مدرن هستند؟
7. Technicians and pharmacists are paramedical personnel.
[ترجمه ترگمان]تکنسین ها و داروسازان پرسنل درمانی هستند
[ترجمه گوگل]تکنسین ها و داروسازان پرسنل پزشکی هستند
[ترجمه گوگل]تکنسین ها و داروسازان پرسنل پزشکی هستند
8. Sports medicine: Medical and paramedical supervision and treatment of athletes.
[ترجمه ترگمان]پزشکی ورزشی: نظارت درمانی و درمانی و درمان ورزش کاران
[ترجمه گوگل]پزشکی ورزشی پزشکی و معاونت نظارت و درمان ورزشکاران
[ترجمه گوگل]پزشکی ورزشی پزشکی و معاونت نظارت و درمان ورزشکاران
9. Ambulance drivers are paramedical personnel.
[ترجمه ترگمان]رانندگان آمبولانس پرسنل درمانی هستند
[ترجمه گوگل]رانندگان آمبولانس پرسنل پزشکی هستند
[ترجمه گوگل]رانندگان آمبولانس پرسنل پزشکی هستند
10. These post would suit recent life science graduates or people with a paramedical background, particularly nursing.
[ترجمه ترگمان]این پست برای فارغ التحصیلان علوم زیستی جدید و یا افرادی که زمینه درمانی ویژه ای دارند، به ویژه پرستاری، مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]این پستها با فارغ التحصیلان علوم طبیعی جدید یا افرادی که دارای پیشینه پزشکی هستند، مخصوصا پرستاری هستند
[ترجمه گوگل]این پستها با فارغ التحصیلان علوم طبیعی جدید یا افرادی که دارای پیشینه پزشکی هستند، مخصوصا پرستاری هستند
کلمات دیگر: