تقسیم شده، به قطعات تقسیم کردن، توزیع کردن، بسته بندی کردن، در بسته گذاشتن
parceled
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• covered, wrapped; packaged, bundled
جملات نمونه
1. he parceled the gifts
او هدیه ها را بسته بندی کرد.
2. the huge farm was parceled out among his nine children
مزرعه ی پهناور میان نه فرزند او تقسیم شد.
کلمات دیگر: