کلمه جو
صفحه اصلی

under compulsion


تحت فشار، به زور

انگلیسی به انگلیسی

• by force, under pressure

جملات نمونه

1. I will pay nothing under compulsion.
[ترجمه ترگمان] من به هیچ وجه تحت نفوذ ذهنی نیستم
[ترجمه گوگل]من تحت هیچ شرایطی مجبور نیستم پرداخت کنم

2. The contract was vitiated because one person signed under compulsion.
[ترجمه ترگمان]این قرارداد به این دلیل اعتبار خود را از دست داد که یک نفر تحت اجبار امضا شد
[ترجمه گوگل]این قرارداد ناشی از آن بود که یک نفر تحت فشار مجبور شد

3. Most of them oppose the Communist Party under compulsion.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها با اجبار حزب کمونیست در مخالفت بودند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها با اجبار به حزب کمونیست مخالف هستند

4. I refuse to act under compulsion, ie because I am forced to.
[ترجمه ترگمان]من حاضر نیستم تحت اجبار عمل کنم، یعنی به این دلیل که مجبور به انجام این کار هستم
[ترجمه گوگل]من از انجام کار تحت اجبار اجتناب می کنم، به این دلیل که مجبور هستم

5. A promise made under compulsion is of no force.
[ترجمه ترگمان]قولی که تحت نفوذ ذهنی قرار گرفته هیچ اجباری در کار نیست
[ترجمه گوگل]وعده ای که تحت فشار اجباری است هیچ نیرویی ندارد

6. Though pressed into rugby under compulsion I began to enjoy the game.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه به راگبی نفوذ کرده بودم، شروع به لذت بردن از بازی کردم
[ترجمه گوگل]اگرچه تحت فشار مجبور به راگبی شدم شروع به لذت بردن از بازی کردم

7. We acted under compulsion.
[ترجمه ترگمان] ما تحت اجبار رفتار کردیم
[ترجمه گوگل]ما تحت فشار قرار گرفتیم

8. The Kuomintang was unwilling to resist Japan and fought Japan only under compulsion.
[ترجمه ترگمان]The تمایلی به مقاومت در برابر ژاپن نداشت و تنها به اجبار با ژاپن مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]Kuomintang تمایلی به مقاومت در برابر ژاپن نداشت و ژاپن را تنها تحت فشار قرار داد

9. But many petty - bourgeois elements had joined them under compulsion or had been duped into joining.
[ترجمه ترگمان]اما بسیاری از عناصر کوچک بورژوازی، تحت اجبار، به آن ها پیوستند یا گول خوردند
[ترجمه گوگل]اما بسیاری از عناصر خرده بورژوایی به آنها ملحق شده بودند و یا به پیوستن به آنها متهم شده بودند


کلمات دیگر: