عفو شده، بخشیدن، معذرت خواستن
pardoned
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• has been forgiven; has been absolved
جملات نمونه
1. malekshah pardoned the prisoners
ملکشاه زندانیان را بخشید.
2. the almighty pardoned him
خداوند از سر تقصیر او گذشت.
کلمات دیگر: