کلمه جو
صفحه اصلی

tax credit


(امریکا) مبلغ معاف از مالیات، اعتبار مالیاتی

انگلیسی به فارسی

اعتبار مالیاتی


انگلیسی به انگلیسی

• lowering of the amount of tax that must be paid

جملات نمونه

1. Current proposals for a child tax credit would not benefit many children because their families earn too little to owe taxes.
[ترجمه ترگمان]پیشنهادهای کنونی برای اعتبار مالیاتی کودکان به نفع بسیاری از کودکان نخواهد بود، زیرا خانواده های آن ها بیش از حد به مالیات بدهکار هستند
[ترجمه گوگل]پیشنهادهای فعلی برای اعتبار مالیاتی کودکان به فرزندان بسیاری کمک نمی کند، زیرا خانواده هایشان برای مالیه مالیات کمتری دریافت می کنند

2. Two years ago the state also eliminated the tax credit cap on research and development.
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش دولت همچنین سرپوش اعتباری مالیات بر تحقیقات و توسعه را حذف کرد
[ترجمه گوگل]دو سال پیش، دولت کل مالیات بر مالیات را بر روی تحقیق و توسعه حذف کرد

3. They will be able to set off the tax credit against part of this liability.
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر خواهند بود اعتبار مالیاتی را به بخشی از این مسئولیت محدود کنند
[ترجمه گوگل]آنها قادر خواهند بود اعتبار مالیاتی را بر عهده بخشی از این مسئولیت قرار دهند

4. The much vaunted working families tax credit gives £207 a week to those with one parent in full-time work.
[ترجمه ترگمان]میزان اعتبار و اعتبار خانواده های شاغل در مورد مالیات معاف از مالیات به ۲۰۷ پوند در هفته به افراد مبتلا به یک پدر در کار تمام وقت می دهد
[ترجمه گوگل]خانواده های بسیار شلوغ و شایسته، اعتبار مالیاتی، 207 پوند در هفته به کسانی که با یک پدر و مادر در تمام وقت کار می کنند

5. It would provide a $ 500-per-person tax credit for contributions to charitable organizations that care for the poor.
[ترجمه ترگمان]این بانک اعتبار مالیاتی ۵۰۰ نفری را برای کمک به سازمان های خیریه که به فقرا اهمیت می دهند، فراهم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این یک اعتبار مالیاتی 500 دلاری برای کمک به سازمان های خیریه ای که برای فقرا مراقبت می کنند، ارائه می دهد

6. Will the tax credit, for example, put the IRS in the position of checking up on student grades?
[ترجمه ترگمان]برای مثال، آیا اعتبار مالیاتی IRS را در موقعیت بررسی نمرات دانشجویان قرار می دهد؟
[ترجمه گوگل]برای مثال، آیا اعتبار مالیاتی، IRS را در موقعیت بررسی در نمرات دانش آموزان قرار می دهد؟

7. By the year 2000, the targeted tax credit would cost the treasury an estimated $ 383 million.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۲۰۰۰، اعتبار مالیاتی مورد نظر حدود ۳۸۳ میلیون دلار هزینه داشت
[ترجمه گوگل]تا سال 2000، اعتبار مالیاتی هدفمند، حدود 383 میلیون دلار تخمین زده می شود

8. The tax credit which accompanies a dividend matches the basic rate liability but the trustees pay additional rate tax of 10%.
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی که با یک سود سهام همراه است با مسئولیت نرخ پایه همراه است، اما the مالیات نرخ اضافی ۱۰ % را پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]اعتبار مالیاتی که همراه با سود تقسیم می شود با نرخ بهره اساسی مطابقت دارد، اما متولیان اعتبار مالیات اضافی را از 10٪ پرداخت می کنند

9. The tax credit will be $ 000 for adoptions involving children with special needs.
[ترجمه ترگمان]اعتبار مالیاتی ۱۰۰۰۰ دلار برای فرزندخواندگی کودکان با نیازهای خاص خواهد بود
[ترجمه گوگل]اعتبار مالیاتی 000 دلار برای تصویب مربوط به کودکان با نیازهای ویژه خواهد بود

10. The amount of the investment tax credit is also deducted from the cost of the new equipment.
[ترجمه ترگمان]مقدار اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری نیز از هزینه تجهیزات جدید کسر می شود
[ترجمه گوگل]مقدار اعتبار مالیاتی سرمایه گذاری نیز از هزینه تجهیزات جدید کسر می شود

11. It would not, therefore, retain the tax credit attached to the original income.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اعتبار مالیاتی متصل به درآمد اصلی را حفظ نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین، اعتبار مالیاتی وابسته به درآمد اصلی را حفظ نخواهد کرد

12. He has proposed a new tax credit that reinforces the traditional use of special tax breaks to affect social policy.
[ترجمه ترگمان]او یک اعتبار مالیاتی جدید پیشنهاد کرده است که استفاده سنتی از معافیت های مالیاتی خاص را تقویت می کند تا بر سیاست اجتماعی تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]او یک اعتبار جدید مالیاتی را پیشنهاد کرده است که استفاده سنتی از معافیت های مالیاتی خاص را برای تأثیرگذاری بر سیاست های اجتماعی تقویت می کند

13. It should be replaced with a tax credit for shareholders that reflects the tax already paid.
[ترجمه ترگمان]باید با یک اعتبار مالیاتی برای سهامداران جایگزین شود که مالیات را منعکس می کند
[ترجمه گوگل]این باید با اعتبار مالیاتی برای سهامداران جایگزین شود که نشان دهنده مالیات در حال حاضر است

14. In some provinces, production houses get a tax credit of as much as 35 percent for money they spend on labor.
[ترجمه ترگمان]در برخی استان ها، خانه های تولید یک اعتبار مالیاتی به میزان ۳۵ درصد برای پولی که صرف کار می کنند به دست می آورند
[ترجمه گوگل]در برخی استان ها، خانه های تولیدی اعتبار مالیاتی را تا 35 درصد برای پولی که برای کار صرف می کنند، دریافت می کنند


کلمات دیگر: