معاون رییس، یارسالار، دستیار فرنشین، فرنشین یار، نایب رئیس
vice chairman
معاون رییس، یارسالار، دستیار فرنشین، فرنشین یار، نایب رئیس
انگلیسی به فارسی
نایب رئیس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: vice chairmen, vice-chairmen
حالات: vice chairmen, vice-chairmen
• : تعریف: a man who serves as an assistant or deputy chairman.
• deputy chairman, subsidiary to the chairman, takes over in the chairman's absence
جملات نمونه
1. A new post of vice chairman was created, and freshman Sen.
[ترجمه ترگمان]پس از آن رئیس جدید معاون اول دانشگاه تاسیس شد
[ترجمه گوگل]یک پست جدید معاون رئیس جمهور ایجاد شد و سناتور نخست وزیر
[ترجمه گوگل]یک پست جدید معاون رئیس جمهور ایجاد شد و سناتور نخست وزیر
2. Matthew Lutz, 6 vice chairman and business development manager of Magnum, who held a similar position with Hunter.
[ترجمه ترگمان]ماتیو لوتز، ۶ معاون و مدیر توسعه تجارت مگنوم که موقعیت مشابهی با هنتر داشت
[ترجمه گوگل]متیو لوتز، 6 معاون رئیس و مدیر توسعه کسب و کار مگنوم، که موقعیت مشابهی با شکارچی داشت
[ترجمه گوگل]متیو لوتز، 6 معاون رئیس و مدیر توسعه کسب و کار مگنوم، که موقعیت مشابهی با شکارچی داشت
3. Schwartz also will be vice chairman of Lockheed Martin.
[ترجمه ترگمان]شوارتز هم چنین ریاست لاکهید مارتین را برعهده خواهد داشت
[ترجمه گوگل]شوارتز نیز معاون رئیس جمهور لاکهید مارتین خواهد بود
[ترجمه گوگل]شوارتز نیز معاون رئیس جمهور لاکهید مارتین خواهد بود
4. He was, in fact, vice chairman of a semiconductor company when Clinton appointed him archivist.
[ترجمه ترگمان]او در واقع معاون رئیس یک شرکت نیمههادی بود که کلینتون او را archivist منصوب کرد
[ترجمه گوگل]او، در واقع، معاون رئیس شرکت نیمه هادی بود، زمانی که کلینتون او را بایگانی کرد
[ترجمه گوگل]او، در واقع، معاون رئیس شرکت نیمه هادی بود، زمانی که کلینتون او را بایگانی کرد
5. Barron recently received an appointment as vice chairman.
[ترجمه ترگمان]بارون به تازگی به عنوان معاون رئیس منصوب شد
[ترجمه گوگل]بارون اخیرا یک ملاقات به عنوان معاون رئیس جمهور دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]بارون اخیرا یک ملاقات به عنوان معاون رئیس جمهور دریافت کرده است
6. Mr Righton resigned as Vice Chairman of the school's Govenors, shortly after his arrest.
[ترجمه ترگمان]آقای Righton به مدت کوتاهی پس از دستگیری، به عنوان معاون مدیر مدرسه استعفا داد
[ترجمه گوگل]آقای راستین پس از دستگیری به عنوان معاون رئیس Gvenors مدرسه، استعفا داد
[ترجمه گوگل]آقای راستین پس از دستگیری به عنوان معاون رئیس Gvenors مدرسه، استعفا داد
7. Barrett serves as vice chairman.
[ترجمه ترگمان]برت بعنوان نایب رئیس عمل می کند
[ترجمه گوگل]برت به عنوان معاون رئیس جمهور کار می کند
[ترجمه گوگل]برت به عنوان معاون رئیس جمهور کار می کند
8. Vice chairman Alan Noble resigned his seat on the board because of business commitments, but that wasn't the last of him.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس، الن نوبل، به دلیل تعهدات تجاری از جایگاه خود در هیات مدیره استعفا داد، اما این آخرین مورد او نبود
[ترجمه گوگل]آلن نوبل معاون رئیس جمهور به علت تعهدات تجاری از صندلی خود در هیئت مدیره استقبال کرد اما این آخرین مورد او نبود
[ترجمه گوگل]آلن نوبل معاون رئیس جمهور به علت تعهدات تجاری از صندلی خود در هیئت مدیره استقبال کرد اما این آخرین مورد او نبود
9. Vice Chairman Christopher Steffen quit unexpectedly in December following long-running criticism of his performance.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس کریستوفر استفان به طور غیر منتظره ای در دسامبر بعد از انتقاد شدید از عملکرد خود کناره گیری کرد
[ترجمه گوگل]کریستوفر استفان، معاون رئیس جمهور، در ماه دسامبر به طور غیرمنتظره پس از انتقاد بلند مدت از عملکرد وی، به حالت تعلیق درآمد
[ترجمه گوگل]کریستوفر استفان، معاون رئیس جمهور، در ماه دسامبر به طور غیرمنتظره پس از انتقاد بلند مدت از عملکرد وی، به حالت تعلیق درآمد
10. The Vice Chairman has a very charming wife and four children.
[ترجمه ترگمان]این نایب رئیس زن بسیار جذاب و چهار فرزند دارد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور یک همسر بسیار جذاب و چهار فرزند دارد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور یک همسر بسیار جذاب و چهار فرزند دارد
11. Cooper announced the promotion of Moore to vice chairman.
[ترجمه ترگمان]کوپر اعلام کرد که مور به عنوان معاون رئیس منصوب شده است
[ترجمه گوگل]کوپر اعلام کرد ارتقاء مور به معاون رئیس جمهور
[ترجمه گوگل]کوپر اعلام کرد ارتقاء مور به معاون رئیس جمهور
12. Michael Klowden, vice chairman of Jefferies, said the suit was without merit.
[ترجمه ترگمان]مایکل Klowden، نایب رئیس of، گفت که این کت و شلوار بدون شایستگی بود
[ترجمه گوگل]مایکل کلوودن، معاون رئیس Jefferies، گفت که کت و شلوار بدون شایستگی است
[ترجمه گوگل]مایکل کلوودن، معاون رئیس Jefferies، گفت که کت و شلوار بدون شایستگی است
13. Former Housing Secretary Henry Cisneros will be vice chairman.
[ترجمه ترگمان]وزیر سابق مسکن، هنری Cisneros، معاون ریاست خواهد بود
[ترجمه گوگل]هنری Cisneros، وزیر مسکن قبلی، معاون رئیس جمهور خواهد شد
[ترجمه گوگل]هنری Cisneros، وزیر مسکن قبلی، معاون رئیس جمهور خواهد شد
14. The chief architect of the document was vice chairman Makoto Tanabe, who was widely tipped to succeed Doi as leader.
[ترجمه ترگمان]معمار اصلی این سند به نام ماکوتو Tanabe، نایب رئیس این سند، بود که به طور گسترده به عنوان رهبر منصوب شد
[ترجمه گوگل]معمار اصلی این سند معاون رئیس جمهور مکتو Tanabe بود، که به طور گسترده به عنوان رهبر به دست آورد Doi
[ترجمه گوگل]معمار اصلی این سند معاون رئیس جمهور مکتو Tanabe بود، که به طور گسترده به عنوان رهبر به دست آورد Doi
15. Prof. zhu Jiang, who once worked as the vice chairman of Jiangsu Province Archaeological Society, is an archaeologists and a garden expert.
[ترجمه ترگمان]پروفسور zhu جیانگ، که زمانی به عنوان نایب رئیس جامعه باستان شناسی استان باستان شناسی فعالیت می کرد، باستان شناسان و یک متخصص باغ است
[ترجمه گوگل]پروفسور ژو جیانگ، که بعدها به عنوان معاون انجمن جامعه باستان شناسی استان جیانگس کار می کرد، باستان شناسان و متخصص باغ است
[ترجمه گوگل]پروفسور ژو جیانگ، که بعدها به عنوان معاون انجمن جامعه باستان شناسی استان جیانگس کار می کرد، باستان شناسان و متخصص باغ است
کلمات دیگر: