Rasta
rasta
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• follower of the rastafarian religion; one who identifies with the rastafarian movement
of or pertaining to rastafarianism; characteristic of rastafarianism
rasta means the same as rastafarian; an informal word.
of or pertaining to rastafarianism; characteristic of rastafarianism
rasta means the same as rastafarian; an informal word.
جملات نمونه
1. The LP was called Rastas Never Die.
[ترجمه ترگمان]The به نام Rastas هرگز مردن نام گذاری نشد
[ترجمه گوگل]LP Rastas Never Die نام گرفت
[ترجمه گوگل]LP Rastas Never Die نام گرفت
2. Avoid the third road on the left. Rastas the cat lives there and Luke is terrified of him.
[ترجمه ترگمان]از جاده سوم سمت چپ اجتناب کنید گربه در آنجا زندگی می کند و لوک از او وحشت دارد
[ترجمه گوگل]اجتناب از جاده سوم در سمت چپ راستان گربه زندگی می کند و لوک از او وحشت زده است
[ترجمه گوگل]اجتناب از جاده سوم در سمت چپ راستان گربه زندگی می کند و لوک از او وحشت زده است
3. The music of the Rastas was dub reggae, with a heavy slow beat less suitable for dancing.
[ترجمه ترگمان]موسیقی of، رگی را، با ضربان سنگین و سبکی که برای رقص مناسب بود، به صدا درآورد
[ترجمه گوگل]موسیقی راستان دوبار رگی بود، با ضربات شدید آهسته که کمتر برای رقص مناسب بود
[ترجمه گوگل]موسیقی راستان دوبار رگی بود، با ضربات شدید آهسته که کمتر برای رقص مناسب بود
4. A few yards away, a crippled rasta sits in his wheelchair, killing time.
[ترجمه ترگمان]چند یارد آن طرف تر، یکی از rasta چلاق روی ویلچر می نشیند و زمان را می کشد
[ترجمه گوگل]چندین متری دور، یک رد فلزی نشسته در صندلی چرخدار خود، زمان کشتن
[ترجمه گوگل]چندین متری دور، یک رد فلزی نشسته در صندلی چرخدار خود، زمان کشتن
5. Provides in the signal processing the Rasta transformation realization process, and may produce the corresponding parameter.
[ترجمه ترگمان]در پردازش سیگنال فرآیند درک تغییر شکل امکان پذیر است و ممکن است پارامتر مربوطه را تولید کند
[ترجمه گوگل]در پردازش سیگنال فرایند تحقق تبدیل Rasta ارائه می دهد و ممکن است پارامتر مربوطه را تولید کند
[ترجمه گوگل]در پردازش سیگنال فرایند تحقق تبدیل Rasta ارائه می دهد و ممکن است پارامتر مربوطه را تولید کند
6. With Mobb member Stephen "Rasta GT" Dolphin as the lead hype man, you can't help but to move to this track.
[ترجمه ترگمان]با یکی از اعضای \"استفان جی تی جی\" و \"دلفین جی تی\" به عنوان یک فرد برجسته، شما نمی توانید به این مسیر حرکت کنید و به این مسیر حرکت کنید
[ترجمه گوگل]با عضو Mobb Stephen 'Rasta GT' دلفین به عنوان انسان سرگردان، شما نمیتوانید به جای حرکت به این مسیر کمک کنید
[ترجمه گوگل]با عضو Mobb Stephen 'Rasta GT' دلفین به عنوان انسان سرگردان، شما نمیتوانید به جای حرکت به این مسیر کمک کنید
7. The influences of rapidly changing signals to human perception can be stressed by filtering the relative spectra(RASTA) for MFCC.
[ترجمه ترگمان]تاثیرات تغییرات سریع در حال تغییر به ادراک انسانی را می توان با فیلتر کردن طیف های نسبی (RASTA)برای MFCC تاکید کرد
[ترجمه گوگل]تأثیرات سیگنال به سرعت در حال تغییر به درک انسان می تواند توسط فیلتر کردن طیف های نسبی (RASTA) برای MFCC تأثیر داشته باشد
[ترجمه گوگل]تأثیرات سیگنال به سرعت در حال تغییر به درک انسان می تواند توسط فیلتر کردن طیف های نسبی (RASTA) برای MFCC تأثیر داشته باشد
8. I stay in the cabin sipping hot coffee while the Rasta slouches over to open the door.
[ترجمه ترگمان]من در کلبه می مانم و قهوه داغ می نوشم وقتی که rasta در را باز می کند تا در را باز کند
[ترجمه گوگل]من در داخل کابین مینشستم و قهوه داغ را در حالی که Rasta سیلوها را برای باز کردن درب باز کردم، می خورد
[ترجمه گوگل]من در داخل کابین مینشستم و قهوه داغ را در حالی که Rasta سیلوها را برای باز کردن درب باز کردم، می خورد
9. Here come a man like me saying 'Don't vote! ' Rasta no vote.
[ترجمه ترگمان]مردی مثل من که می گوید رای نده! به هیچ وجه رای نده
[ترجمه گوگل]در اینجا یک مرد مثل من می گوید: �رأی ندهید! 'Rasta هیچ رأی
[ترجمه گوگل]در اینجا یک مرد مثل من می گوید: �رأی ندهید! 'Rasta هیچ رأی
10. Much to the dismay of the older, more experienced Rasta, the younger generation is getting use to the fast food takeover, the lazy, frivolous, simple way of life.
[ترجمه ترگمان]بیشتر با ترس از rasta مسن تر و با تجربه تر، نسل جوان تر برای تصاحب سریع غذا، تنبلی، سبک ساده و ساده زندگی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به علت ناراحتی Rasta قدیمی تر و با تجربه تر، نسل جوان از خوردن غذاهای سریع، سبک تنفس، ساده و راحت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]به علت ناراحتی Rasta قدیمی تر و با تجربه تر، نسل جوان از خوردن غذاهای سریع، سبک تنفس، ساده و راحت استفاده می کند
11. Morgan Heritage has some meaningful lyrics in their music and the heavy influence of the Rasta culture is obvious.
[ترجمه ترگمان]میراث مورگان برخی از اشعار معنی دار را در موسیقی خود دارد و تاثیر سنگین فرهنگ rasta مشهود است
[ترجمه گوگل]مورگان میراث دارای برخی از اشعار معنی دار در موسیقی خود است و تاثیر سنگین فرهنگ Rasta آشکار است
[ترجمه گوگل]مورگان میراث دارای برخی از اشعار معنی دار در موسیقی خود است و تاثیر سنگین فرهنگ Rasta آشکار است
کلمات دیگر: