گوشخراش، اعصاب خردکن، آزارآور، دارای صدای گوش خراش
raspy
گوشخراش، اعصاب خردکن، آزارآور، دارای صدای گوش خراش
انگلیسی به فارسی
دارای صدای گوش خراش
مشکوک، دارای صدای گوش خراش
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: raspier, raspiest
حالات: raspier, raspiest
• : تعریف: rough and grating; harsh.
• مشابه: gruff, hoarse, ragged, rough
• مشابه: gruff, hoarse, ragged, rough
- She was just getting over a bad cold and her voice was still raspy.
[ترجمه ترگمان] او فقط داشت از سرما می لرزید و صدایش هنوز گوش خراش بود
[ترجمه گوگل] او فقط یک سرماخوردگی داشت و صدای او هنوز هم خشن بود
[ترجمه گوگل] او فقط یک سرماخوردگی داشت و صدای او هنوز هم خشن بود
• grating, harsh, coarse, strident, hoarse
مترادف و متضاد
rough
Synonyms: cracked, croaky, dry, grating, gravelly, gruff, harsh, hoarse, husky, scratchy, thick, throaty
جملات نمونه
1. Both men sang in a deep, raspy tone.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد با صدایی بم و گوش خراش شروع به خواندن کردند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد در یک لحظه عمیق و ترسناک آواز خواندند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد در یک لحظه عمیق و ترسناک آواز خواندند
2. He spoke in a raspy, indistinct voice.
[ترجمه ترگمان]او با صدای نامفهوم و نامفهوم حرف می زد
[ترجمه گوگل]او در صدای تند و تیز صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او در صدای تند و تیز صحبت کرد
3. His sentence edged around a raspy cough, then audibly trailed off.
[ترجمه ترگمان]جمله اش به صدای خر خر خر افتاد و بعد صدای بلندی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در اطراف یک سرفه خشن رخ داد و سپس به طرز قابل توجهی از بین رفت
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در اطراف یک سرفه خشن رخ داد و سپس به طرز قابل توجهی از بین رفت
4. My voice is raspy because I have a cold.
[ترجمه ترگمان]صدایم گوش خراش است چون سرما خورده ام
[ترجمه گوگل]صدای من خشن است زیرا من سردم
[ترجمه گوگل]صدای من خشن است زیرا من سردم
5. a raspy female voice hollers from behind us.
[ترجمه ترگمان]صدای جیغ زنان از پشت سرمان فریاد می زند
[ترجمه گوگل]صدای زناکار زنانه از پشت ما
[ترجمه گوگل]صدای زناکار زنانه از پشت ما
6. Her voice was raspy, and her words were slow, but she was awake; she was talking.
[ترجمه ترگمان]صدایش گوش خراش بود و کلماتش آهسته بود، اما بیدار بود؛ حرف می زد
[ترجمه گوگل]صدای او خشن بود، و کلماتش آهسته بود، اما بیدار شد او صحبت کرد
[ترجمه گوگل]صدای او خشن بود، و کلماتش آهسته بود، اما بیدار شد او صحبت کرد
7. Her voice was raspy with nicotine and whiskey.
[ترجمه ترگمان]صدایش شبیه به نیکوتین و ویسکی بود
[ترجمه گوگل]صدای او با نیکوتین و ویسکی آشفته بود
[ترجمه گوگل]صدای او با نیکوتین و ویسکی آشفته بود
8. "Yo, " the bartender's raspy voice called, "you want something?
[ترجمه ترگمان]: هی، صدای خر متصدی بار زنگ زد تو چیزی میخوای؟
[ترجمه گوگل]'یو،' صدای تند تند بارنر گفت: 'شما چیزی را می خواهید؟
[ترجمه گوگل]'یو،' صدای تند تند بارنر گفت: 'شما چیزی را می خواهید؟
9. Still a bit raspy, he told the crowd about his surgery and his new liver.
[ترجمه ترگمان]او به جمعیت در مورد جراحی و کبد جدیدش گفت: هنوز هم bit
[ترجمه گوگل]او هنوز هم کمی پشیمان است، او به جمعیت در مورد جراحی و کبد جدیدش گفت
[ترجمه گوگل]او هنوز هم کمی پشیمان است، او به جمعیت در مورد جراحی و کبد جدیدش گفت
10. He had a paunch blackened teeth and the raspy cough of an avid smoker and he never stopped watching even when he allowed himself a cigarette smoking a cheap brand named after the city itself.
[ترجمه ترگمان]دندان های سیاه شده و سرفه های خشک سیگاری داشت و حتی وقتی سیگار می کشید که به خودش اجازه می داد سیگار ارزان قیمت تری را که به نام خود شهر نامگذاری شده بود، سیگار بکشد
[ترجمه گوگل]او یک دندان سیاه و سفید داشت و یک سرفه سرسبز سیگاری مشتاق داشت و هرگز تماشا را متوقف نمی کرد، حتی زمانی که او مجاز به سیگار کشیدن یک نام تجاری ارزان با نام شهر شد
[ترجمه گوگل]او یک دندان سیاه و سفید داشت و یک سرفه سرسبز سیگاری مشتاق داشت و هرگز تماشا را متوقف نمی کرد، حتی زمانی که او مجاز به سیگار کشیدن یک نام تجاری ارزان با نام شهر شد
11. A raspy voice came over the squawk box announcing the arrival of what we had been waiting for.
[ترجمه ترگمان]صدای خر خری به گوش رسید که به محض ورود آنچه منتظرش بودیم رسید
[ترجمه گوگل]یک صدای خشن بر روی جعبه خلبان آمد و اعلام کرد که چه چیزی منتظر بوده است
[ترجمه گوگل]یک صدای خشن بر روی جعبه خلبان آمد و اعلام کرد که چه چیزی منتظر بوده است
12. It should sound something like a black metal raspy voice.
[ترجمه ترگمان]این صدا باید شبیه صدای گوش خراش فلز باشد
[ترجمه گوگل]این باید چیزی شبیه یک صدای سیاه و سفید را بشنود
[ترجمه گوگل]این باید چیزی شبیه یک صدای سیاه و سفید را بشنود
13. Stress is to the human condition what tension is to the violin string: too little and the music is dull and raspy; too much and the music is shrill or the string snaps.
[ترجمه ترگمان]استرس در شرایط انسان است که تنش به رشته ویولن است: خیلی کوچک و موسیقی بسیار کوچک و گوش خراش است و موسیقی تند و گوش خراش است و موسیقی تند و گوش خراش است
[ترجمه گوگل]استرس به شرایط انسانی است که تنش به رشته های ویولون بسیار کم است و موسیقی خشن و خشن است؛ بیش از حد و موسیقی خیره کننده است و یا رشته ضربه بزنید
[ترجمه گوگل]استرس به شرایط انسانی است که تنش به رشته های ویولون بسیار کم است و موسیقی خشن و خشن است؛ بیش از حد و موسیقی خیره کننده است و یا رشته ضربه بزنید
14. As expedition leader, Michael Purcell was equal parts colleague and boss, with a raspy voice and a sonic laugh and a playful sarcasm, but he knew the Remus subs as well as anyone.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رهبر هییت اعزامی، مایکل پرسل با هم کار و رئیس بود، با صدای گوش خراش و خنده ای طعنه آمیز، اما او ری موس و نیز هر کسی را می شناخت
[ترجمه گوگل]مایکل پورسل، رهبر اعزامی، همکار و رئیس گروهی او بود، با صدای تند و خشن و خنده صوتی و سارکوزی شگفت انگیز، اما او متوجه شد که Remus زیر و هر کس دیگری است
[ترجمه گوگل]مایکل پورسل، رهبر اعزامی، همکار و رئیس گروهی او بود، با صدای تند و خشن و خنده صوتی و سارکوزی شگفت انگیز، اما او متوجه شد که Remus زیر و هر کس دیگری است
15. I barely got off a shocked "Hello" when the raspy voice said: "I saw your show on the History Channel, and I have a business proposition for you.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صدای گوش خراش او گفت: \" سلام شما را در کانال تاریخ دیدم، و من یک پیشنهاد تجاری برای شما دارم
[ترجمه گوگل]وقتی صدا صدای گفت: 'من نمایش شما را در کانال تاریخی دیدم، من به سختی از' سلام 'شوکه شدم، و من برای شما یک پیشنهاد کسب و کار دارم
[ترجمه گوگل]وقتی صدا صدای گفت: 'من نمایش شما را در کانال تاریخی دیدم، من به سختی از' سلام 'شوکه شدم، و من برای شما یک پیشنهاد کسب و کار دارم
پیشنهاد کاربران
صدای گرفته ( اما گوش خراش نیست )
زمخت
تیز و دلخراش
کلمات دیگر: